اگر کودکتان این علائم را دارد افسرده است
خانواده سبز/ ترس و تشويش، شيوع اضطراب در کودکان را پايهريزي ميکند و در صورتيکه اين ترسها، بيمارگونه نباشد، بهصورت طبيعي خود را نشانميدهد. خجالتي و گوشهگير بودن، جزو شايعترين اضطرابهاي اجتماعي کودکان است که ميتواند زندگي آنان را مختل کند. کودکان، ترس و اضطراب را از راه شرطيشدن فراميگيرند. بروز ترسها در کودکان، قابل پيشبيني نيست و در تمام سنين، يکسان نميباشد. نقش خانواده بهعنوان عاملي در ايجاد اختلال اضطراب کودکان، هميشه مورد توجه قرارگرفته است. انتقال اضطراب از پدر و مادر به کودک، بر اثر مشاهده و الگوسازي رفتارها صورتميگيرد. ارزيابي اضطراب در کودکان، از طريق مصاحبه و گزارش شخصي و درجهبندي نوع اضطراب و درنهايت تجويز دارو انجام ميشود. بههمين منظور بايد دو مصاحبهي جداگانه، يکي با کودک و ديگري با پدر و مادر صورتگيردتا ميزان آشفتگي هيجاني در بروز اضطراب، مشخص شود. کودکان ميتوانند براي مقابله با اضطراب و ناکامي، از روشهاي دفاعي مانند کنارهگيري، انکارکردن، سرکوبي و فرافکني استفاده کنند. کودک ياد گرفته هميشه از موقعيتها و شرايط ناراحتکننده و محرکهاي آزاردهنده، کنارهگيري کند تا در آرامش باشد. مکيدن انگشتان و شبادراري، از علائم اضطراب است که حتي در سنين نوجواني هم اتفاق ميافتد. درواقع وقتي کودک نتواند راههايي را براي مقابله با اضطراب بجويد، مجبور ميشود به زمان خردسالي برگردد. در مرحلهي انکار، منکر واقعيت است و آنچه اتفاق افتاده را بهنوعي سرپوش ميگذارد. در مرحلهي سرکوبي، تلاش او در جريان فراموشي حالتهاي اضطراب، بهکار ميرود تا بهتدريج آنرا از ذهن خودآگاهش دور سازد اما در مرحلهي فرافکني، هر حادثه و اتفاقي که در زندگياش رخميدهد را به ديگران نسبتميدهد. درنتيجه کودکاني که تمايل شديد به استفاده از مکانيسمهاي دفاعي در برابر اضطراب دارند، نميتوانند از روابط سالم عاطفي و ذهني برخوردار باشند.امروزه اضطرابهاي اجتماعي کودکان، بيشتر بهچشم ميآيد و عامل فرار کودک از اجتماع، مردم، دوستان، مجالس و ميهمانيهاييست که درواقع، با اضطرابهاي اجتماعي، بدني، فکري و رفتاري روبهروست. نشانههاي اضطراب کودک در بعد جسمي (فيزيولوژيک) همچون بزرگسالان، با تنفس تند، لرزش دست و پا، گرم شدن و سرخي صورت، گرفتگي صدا و تپش قلب، همراه استکه با آرامساختن، قابل اصلاح ميباشد و در بعد فکري (شناختدرماني) تلاش کودک بر اين است که ديگران از او راضي باشند، تأييدش کنند، طردش نکنند و مهم باشد و اگر غير از اين شود، برايش ناخوشايند است. در بعد رفتاري که (با رفتاردرماني قابل اصلاح است)، کودک ياد ميگيرد خانه برايش مکاني امن است،نياز به دوست ندارد، از جمع، گريزان و در کوچه و خيابان هميشه سرش پايين است و ترس از نگاه ديگران دارد. بهخوبي نميتواند سؤال کند و جواب دهد و احساس ناامني مينمايد. کودکان در طول دورهي زندگيشان، ممکن است افسردگي را تجربه کنند که اين اختلال با افزايش سن، در دختران، بيشتر از پسران ديده ميشود. افسردگي، زماني در کودک ايجاد ميشود که احساس و تصور بدي از خود داشته باشد و اين احساس، زمانيکه به اوج خود برسد، تبديل به يک بيماري ميشود. عوامل خانوادگي و زيستي، بيش از عوامل ديگر در بروز افسردگي نقش دارند.افسردگي کودکي، پيامدهاي منفي بسياري را بههمراه دارد ازجمله افسردگي در ادوار آينده، عدم سازگاريهاي اجتماعي، مشکلات تحصيلي و در برخي مواقع حتي اقدام به خودکشي. نشانههاي افسردگي کودکان عبارتند از: 1- نشانههاي عاطفي: نااميدي، خشم، درماندگي، اضطراب، نوسانات خلقي، احساس گناه و غمگين بودن 2- نشانههاي جسمي: بههم خوردن ساعات خواب، بياشتهايي و يا خوردن افراطي، يبوست، افزايش و کاهش وزن 3- نشانههاي رفتاري: بدون دليل گريهکردن، کنارهگيري از دوستان، سريع خشمگين شدن و کاهش انگيزه 4- نشانههاي تخريبگرايانه: خود را سرزنشکردن، احساس بازنده بودن، اميدوار نبودن به آينده و بلاتکليفي اين اختلالها در بزرگسالان، با طيف وسيعتر و پيچيدهتري خود را نشانميدهند. عدهاي معتقدند سوابق خانوادگي و وراثت، در افسردگي نقش تعيينکنندهاي دارد. شروع افسردگي زودرس در کودکان، بيشتر تحتتأثير عوامل خانوادگي و وراثت است. با وجود اين، ازهمگسيختگي خانوادگي، ارتباط تنگاتنگي با افسردگي کودکان دارد. ازهمگسيختگي خانوادگي را ميتوانيم در رفتار سرد و بيروح و منفي روابط متقابل کودک و پدر و مادر بهوضوح ببينيم. شناختدرماني رفتاري براي کودکان افسرده، نويدبخش ميباشد اما در مورد کودکان و نوجوانان با افسردگي و استرس شديدتر، احتمال بهبودي با اين روش، کمتر است و بايد با مشورت پزشک، از دارو استفاده نمود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد