زندگي آنلاين/ آيا بايد اسرار زندگي که فرد در زمان مجردي با آنها مواجه بوده را براي نامزد بازگو نمود؟ اصلا چه مطالبي در زمان خواستگاري بايد مطرح شوند؟ در اين مطلب بيشتر در اين باره بحث ميشود.
يکي از نکات بسيار مهم در جلسات خواستگاري اين است که فرد تا چه حد ميتواند اسرار زندگي خود را به فرد مقابل بيان نمايد؟
آيا اگر خطا و اشتباهي يا مسئلهاي در زندگياش رخ داده است، اجازه دارد آن را با نامزدش مطرح کند يا نه؟ مبادا بيان اين اسرار دست مايهاي براي سرکوب وي توسط همسرش در زندگي زناشويي آينده گردد؟
اسرار زندگي را ميتوان مانند مباحث امنيتي اطلاعات به چهار طبقه (بکلي سري، سري، خيلي محرمانه و محرمانه) تقسيم نمود. در زندگي نيز براي مسائل خود طبقهبندي داشته باشيد.
1- در جلسات اول خواستگاري ميتوانيد مسائلي را مطرح کنيد که ديگران اطلاع و آگاهي دارند ولي خواستگار شما از آن بياطلاع است.
مثلاً در محل و فاميل همه ميدانند شما با يک ازدواج غير موفق روبرو بودهايد بهتر است اين نکته را قبل از قرار خواستگاري به اطلاع فرد مورد نظر برسانيد که اگر با شنيدن اين موضوع نظرش تغيير ميکند قبل از جلسات خواستگاري و ايجاد زحمات و مشکلات متوجه شود.
2- گاهي ازدواج تا مراحلي پيش رفته است و بعد به دلايلي انجام نشده و در شناسنامه هم ثبت نشده و عروسي هم انجام نگرفته است در اين شرايط لازم نيست قبل از خواستگاري اطلاع دهيد ولي در آخر جلسه اول خواستگاري بايد براي فرد تشريح کنيد.
برخي از اسرار را که جز خانواده شما کسي از آن اطلاع ندارد نبايد در جلسات اول بيان کنيد. شما ميتوانيد در مراحل بعد و به ميزان اعتمادي که به فرد مقابل پيدا کردهايد، او را از اين اسرار مطلع سازيد.
3- هرگز نبايد از اشتباهات و لغزشهايي که در دوران مجردي انجام دادهايد و کسي هم از آن باخبر نيست و شما نيز توبه کردهايد و يقيناً بعد از ازدواج هم همسرتان متوجه آن نخواهد شد، سخني به ميان بياوريد.
زيرا گناهان و خطاها امري ما بين ما و خداي ماست، و هيچ کس اجازه ندارد آبروي خود را جلوي ديگران ببرد. علاوه بر اين هرگز از فرد مقابل نخواهيد که به اينگونه مسائل اشاره کند.
ولي اگر مسئلهاي قبل از ازدواج براي شما پيش آمده و شما مرتکب جرم و خطايي شدهايد و امکان بر ملاشدن آن را پس از ازدواج وجود دارد، بايد حتماً به نحوي آن را براي فرد مقابل بيان کنيد.
4- گفتن تمام جزئيات (عصبانيتهاي موردي، بي نظميهاي موردي، ضعف در مهارتهاي زندگي و...) لازم نيست زيرا مفسده دارد و باعث نگراني و ايجاد ترديد ميشود و زمينه وسوسههاي شيطاني را فراهم ميآورد و ممکن است فرد مقابل اينگونه برداشت کند که مشکل بسيار بزرگ بوده و فقط قسمتي از آن گفته شده است.
به همين ترتيب گفتن جزئيات و مسائلي که به زندگي مشترک مربوط نمي شود لازم نيست، پرسيدن از آنها نيز لزومي ندارد بنابراين پرسش درباره اينکه چه گناهي مرتکب شدهاي؟، آيا دوست پسر يا دختر داشتهاي؟، چند تا خواستگار برايت آمده است؟، به خواستگاري چند نفر رفتهايد؟ و... لازم نيست و گاهي توهين و بيحرمتي به شمار ميرود و پيامدهاي منفي بسياري دارد.
5- از گفتن عيبي که خواستگاريتان را به هم ميزند، ابا نداشته باشيد، چون در غير اين صورت خانه را در زمين سستي بنا کردهايد. عيبي که امکان دارد گفتن آن يک خواستگاري را به هم بزند، نگفتن آن يک زندگي را به هم خواهد زد.
6- اگر شما داراي نقص عضو يا بيماري هستيد بايد به طور کامل و به دور از ابهام در مورد شناخت نقص، ناتواناييهاي آن و روش درمانش توضيح دهيد.
بهتر است در اين موارد از پزشک بخواهيد شرح بيماري شما را به طور دقيق و شفاف به زبان فارسي مکتوب بنويسد و آن را به فرد ارائه دهيد وبا معرفي پزشک خود از آنها بخواهيد هرگونه سوالي که دارند از پزشک معالجتان بپرسند.
7- اگر فرد مقابل شما داراي نقص عضو يا بيماري است، نبايد عجولانه و ناآگاهانه تصميم بگيريد، بلکه بايد بر اساس ميزان ظرفيت و تحمل خود يا فرد مقابل و به دور از هرگونه ترحمي تصميمگيري کنيد و هرگز به فکر تغيير اوضاع نباشيد.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
بازار