برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

علت گریزدختران جوان از ازدواج

منبع
جام نيوز
بروزرسانی
علت گریزدختران جوان از ازدواج
جام نيوز/ علل تاخير و يا گريز جوانان به خصوص دختران جوان از ازدواج را مى توان دلايل عديده اي دانست. در اين مقاله دو علت گريزدختران جوان از ازدواج را مورد بررسي قرار مي دهيم. 1ـ ادامه تحصيلات در سطوح عالى از موانع عمده اى که در سر راه ازدواج بسيارى از جوانان مطرح است، ادامه تحصيلات در سطوح عالى است. اينکه اين موضوع اساسا بتواند به عنوان مانعى براى دانشجويى و فن آموزى رخ نمايد ، در خور تامل و بررسى است، ولى به نظر مى رسد که شايد بتوان با قدرى تدبير و چاره انديشى با آن به طور شايسته کنار آمد. ازدواج به لحاظ گوناگون عاطفى، اخلاقى، روانى و نيز جسمى نياز جدى انسان است و استعدادهاى مختلف عقلى و عاطفى او در سايه ي پيمان زناشويى شکوفا شده و به بار مى نشيند ، موقعيت و شخصيت اجتماعى فرد به طور کامل با ازدواج شکل مى گيرد ، احساس مسووليت و تعهد اجتماعى در پرتو تشکيل خانواده در وجود انسان بيدار شده و رشد مى يابد. با اين وصف عاقلانه نيست، انسانى خود را از اين همه ي مواهب و فوايد محروم سازد و به بهانه هاى مختلف از آن سر باز زند. البته اگر کسى بتواند با مراقبت کامل، خود را از هر گونه تحريکات جنسى به دور داشته و همه ي حواس و توجه خود را به سوى تحصيل دانش معطوف سازد ، شايد کناره گيرى از ازدواج مشکل جدى براى او به بار نياورد ، ولى شخصى که از چنين تسلطى بر افکار و احساسات خود برخوردار نيست، عواقب دورى گزيدن از ان براى او بسيار زيان بار و گاهى هم شکننده و غير قابل جبران خواهد بود. و لذا مى توان در صورت احساس نياز به ازدواج و تمايل به ادامه تحصيلات تا سطوح عالى، اين کار را با يکى از طرق زير دنبال کرد و به هر دو خواسته جامه عمل پوشيد : ـ طولانى بودن دوران عقد. ـ عقد موقت با اطلاع و موافقت والدين. ـ گنجاندن شرط موافقت و همکارى شوهر براى ادامه تحصيل در عقد ازدواج. - کنترل و جلوگيرى از داشتن فرزند براى مدتى با توافق دو طرف. ـ کمک و مساعدت والدين دو طرف. و بالاخره در پيش گرفتن زندگى همراه با قناعت و ساده زيستى. 2 - نبود خواستگار دلخواه در سنين بالاترسخت گيري در انتخاب به سرحد وسواس مى رسد و به تدريج نکاتى ريز و غير قابل اعتنا جاى مهمى را به خود اختصاص مى دهد و دستيابى به همسر مطلوب به آرزويى تبديل مى شود که به آسانى قابل تحصيل نيست. دختر و پسر، در آغاز دوران بلوغ و مدتى پس از آن به جهت قوت غريزه و ضعف انديشه ، بيشتر در پى اطفاى غريزه اند و کمتر به تشکيل خانواده و زندگى مشترک و چگونه بودن آن مى انديشند و لذا به ندرت در اين باره و در خصوص ويژگي ها و اوصاف شريک زندگى خود به تامل و محاسبه مى پردازند. به تدريج هر چه از سن بلوغ فاصله بيشتر مى شود و قواى عقلى و فکرى تقويت مى گردد اين گونه مسايل نيز در کنار پاسخگويى به نياز جنسى در دايره ي محاسبات و آينده نگرى انسان وارد مى شود. هر چه بر مقدار اين فاصله افزوده شود اين موضوع نيز با شدت بيشترى، فکر و حواس او را به خود مشغول مى سازد. البته اين کار در جاى خود خوب، پسنديده و لازم است و شايد بر اساس همين حکمت است که ازدواج دختران ـ که به جهت زودرس بودن بلوغ آنان، معمولا در سنين کمتر از پسران به وقوع مى پيوندد و آنها تا آن زمان هنوز تجربه ي کافى براى زندگى و معاشرت زناشويى نياموخته اند و از سوى ديگر اختيار طلاق نيز، جز در موارد معين، بر اساس حکمت و مصلحت، به آنها داده نشده است ـ بايد با اجازه و موافقت پدر و ولى صورت پذيرد ، تا سرنوشت آينده و زندگى آنان با دورانديشى و احتياط پدر، که از تجربه و احاطه بيشترى نسبت به مسايل زندگى و ضروريات و لوازم آن برخوردار است، تامين شود و با نزديک نگرى و ناپختگى و پيروى از هوس، دست خوش تزلزل و ناکامى نگردد- ولى گاهى در سنين بالاتر اين قضيه به سرحد وسواس مى رسد و به تدريج نکاتى ريز و غير قابل اعتنا جاى مهمى را در اين مجموعه به خود اختصاص مى دهد و از باب ((هر آنچه شرطش افزون گردد وجودش حاکم مى شود)) به تدريج دستيابى به چنين همسر مطلوبى به آرزويى تبديل مى شود که به آسانى قابل تحصيل نيست و تجربه نشان داده است که چنين انسانهايى پس از افول غريزه و سستى آن و فروکش کردن عواطف و احساسات پاک جوانى و غالبا نرسيدن به خواسته ي واقعى خود ، احساس ناکامى و شکست کرده و خود را از قافله ي زندگى انسانى عقب مانده مى يابند. اين نکته را بايد توجه داشت که انسانهاى معمولى خالى از عيب و نقص نيستند. هنر زندگى کردن در اين نيست که زن و شوهر از هر جهت موافق و مطلوب هم بوده و هيچ نارسايى در وجودشان نباشد ، بلکه هنر زندگى در اين است که با سرپنجه ي تدبير، صفا، محبت و ايثار، نقايص و کمبودهاى جزيى و قابل اغماض در هر يک از طرفين پوشيده شده و تحت الشعاع صفات، ويژگيها و شرايط اصلى و اساسى قرار گرفته و از ان چشم پوشى شود. قران کريم مى فرمايد: ((هن لباس لکم و انتم لباس لهن)); آنان[ زنان] پوشش شمايند و شما نيز پوششى براى آنان هستيد.(1) همچنان که لباس عيب بدن را مى پوشاند زن و مرد نيز بايد ساتر و حجاب عيوب هم باشند. و با عيب پوشى نسبت به يکديگر به توافق و تفاهم واقعى و در پرتو آن به عشق و محبت نسبت به هم دست يابند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره