جام جم/ وقتي به من ميگويد حاجي خانم جان و با لحن و تُن صداي مهربانش، مودبانه پاسخ سوالاتم را ميدهد قند توي دلم آب ميشود. نساءعرب پيرزن با محبتي است که با لقب محلياش؛ ننهرضا دوست داشتنيتر ميشود. ننه سواد ندارد، هنوز به رسم مردم قديم قائن سربندي عمامه شکل به سر ميبندد، بيآلايش است و کم حرف ميزند ولي خوب زعفران ميکارد و درجه رنگدهي زعفران هايش 233 است يعني حتي بالاتر از زعفران ممتاز. او به زعفرانها سم نميزند و چون حيوان ندارد کودحيواني را از گناباد ميخرد و ميريزد توي زمين زعفران کارياش.
تلفن روي آيفون است و يک جوان بومي نشسته کنار دست ننه رضا که لهجه غليظ قائنياش را گاه و بيگاه برايم ترجمه کند. تنها زن کشاورز روستاي تجن خستگي نميشناسد و با اين که 75 ساله است بازهم از کار ميگويد و کار. او در تجن، در روستاي آباء واجدادياش در 35 کيلومتري غرب قائن، برند زعفران «ننه رضا» را دارد که هرچند ناشناخته است ولي براي او يک دنيا دلخوشي است.
تجنيها به شما ميگويند ننه رضا، دليلش چيست؟
من دو پسر داشتم که اسم يکي شان رضا بود اما شهيد شد، جسدش هم هيچ وقت نيامد. براي همين به من ميگويند ننه رضا.
چند تابچه داشتيد؟
هفت تا که بدون رضا ميشود 6 تا.
رضا کجا شهيد شد؟
کردستان، در عمليات خيبر. ( ننه رضا تاريخها را به ياد ندارد ولي اين عمليات مربوط است به سال 62)
شما همسرتان را هم از دست دادهايد و سالهاست به تنهايي بار زندگي را به دوش ميکشيد. او چطور فوت کرد؟
شوهرم بعد ازشهادت رضا رفته بود کردستان و مريوان و سنندج دنبالش، اما نتوانسته بود جسدش را پيدا کند. از آنجا هم رفته بود مشهد که سکته کرد وجنازه اش را آوردند تجن.
شما تنها زن کشاورز روستا هستيد، چه چيزي ميکاريد؟
به غير از زعفران، گندم و جو که آن هم ديم است.
شنيدهام زمين بزرگي نداريد!
بله زمينم تقريبا 2000 متر است.
از اول زعفران کار بوديد؟
نه، هميشه گندم و جو ميکاشتم ولي الان تقريبا دو سال است که زعفران ميکارم.
علت خاصي داشت؟
اينجا آب کم است و زمينها را با تانکر آب ميدهيم. قناتها هم که ديگر آب ندارد پس زعفران ميکاريم که آب کمي ميخواهد. ديم کاري هم داريم که ميکاريم و ميگذاريم به امان خدا تا چه بشود. اگر کشت و کار بگيرد که خوب، اگر هم نگيرد که هرچه کاشتهايم از بين ميرود.
قديمها آب بود؟
بله آب داشتيم، قنات پرآب بود و روستايمان سرسبز ولي حالا قناتها خشک شده و هيچ چيز نيست. از لولههاي آب هم فقط مقداري براي خوردن ميآيد.
اوضاع کار و بار خوب است، درآمد چطور است؟
خوب خوب که نيست ولي بهتر از هيچ است. بايد بسوزيم و بسازيم.
امسال چند مثقال زعفران داشتيد؟
60 مثقال.
چه قدر دستتان را گرفت؟
حدود يک ميليون و 200 هزار تومان.
شما زعفرانهاي تان را از طريق اينترنت ميفروشيد يعني ديگر دلالي در کار نيست که از زحمت شما سود ببرد. الان اوضاع بهتر از قبل شده؟
بله، خيلي بهترشده، تقريبا درآمدم دو برابرشده.
با اين درآمد بايد زندگيتان سخت بگذرد.
راضيام، ولي زندگي سخت است.
سختيهاي زندگي شما چيست؟
همه چيز. الان همه خانههاي ده گازکشي شده ولي خانه من گاز ندارد.
چرا؟
خدا ميداند. گفته اند خانه ات راه ندارد و نميشود گازکشي کرد.
ننه رضا! زعفران شما خيلي جالب بسته بندي ميشود، يعني عکس شما همراه اسم محلي تان که ننه رضاست روي بستهها ميآيد. وقتي عکس خودتان را براي اولين بار ديديد چه حسي داشتيد؟
خيلي خوب بود، خوشحال شدم حاجي خانم جان.
زعفرانهاي شما خيلي جلوتر از مردان آبادي فروخته شده، فکر ميکنيد دليلش چه بود؟
نميدانم، شايد چون زن پيري هستم. هنوز هم مشتري ميآيد ولي زعفرانم کم بود و زود تمام شد.
در خانه به غذاها زعفران ميزنيد؟
بله، به بيشتر غذاها.
ما در تهران درباره زعفران تقلبي زياد ميشنويم. شما تا به حال تقلب کردهايد يا به فکرش افتادهايد؟
من اصلا از اين کارها نميکنم، مردم تجن هم نميکنند. ما اعتقاد به خدا داريم و دنبال نان حلال هستيم. ما حلال و حرام را با هم قاطي نميکنم. در ده ما کسي از اين کارها نميکند.
تا به حال دلتان خواسته از تجن برويد و جايي زندگي کنيد که راحت تر است و لااقل آب دارد؟
عمرمن ديگر رفته. درجواني اين کار را نکرده ام و از اين به بعد هم نميکنم.
ننه رضا! در اين دنيا آرزويي هم داريد؟
آرزو دارم بچه هايم ازدواج کنند، دو دختر و يک پسر درخانه دارم. پسرم دستش تنگ است، از خدا ميخواهم پولي داشته باشم که اينها را عروس و داماد کنم و بفرستم خانه بخت.
يک استارتاپ خاص
درگويش خراساني، قائني ها به محل کشت و کار و زمينهايي که از يک قنات آب ميگيرند، کشمون ميگويند. کشمون اما از تابستان سال گذشته شده محلي براي حضور آنلاين کشاورزان روستاي تجن که مردمانش يا گندم و جوي ديم ميکارند يا زعفران. ديم کاري مردم اين روستا البته بسته است به سخاوت آسمان، براي همين اميد آنها به زعفرانهايي است که از دل خاک بيرون ميزند و اين روزها بدون حضور دلالان و واسطهها به دست مصرفکننده ميرسد.
علي حَجي سِي، رضاي حسن قُربو، حسن ميديو، حجي سِي، رضا مدليو، حجي ممدسن کلي باسو، رضاي حجي علي، ممد گلو زارعي، کلي ممد عجم زاده و البته ننه رضا بخشي از کشاورزان تجني هستند که يک سال است استارتاپي بومي آنها را دورهم جمع کرده و زعفران توليدي آنها را دربسته بنديهاي جذاب عرضه ميکند.
روي اين بستهها عکس هر کشاورز به علاوه خلاصهاي از داستان زندگياش درج ميشود، مخصوصا نام محلي هر زعفران کار که هرکدام براي خودشان شده اند يک برند.
شناسنامه زعفران
هر رشته زعفران يک عامل ايجاد رنگ قرمز، يک عامل طعم دهنده و يک عامل ايجاد بو دارد که نام علمي شان به ترتيب ميشود کروسين، پيکروکروسين و سافرانال. استاندارد ايران براي زعفران از استاندارد بينالمللي زعفران(ايزو3632) سختگيرانه تر است. استاندارد ايران ميگويد سطح کروسين که تعيين کننده قدرت رنگدهي زعفران است، براي زعفران درجه يک بايد 200 و براي زعفران ممتاز بايد 220 باشد. جالب اين که زعفرانهاي کشت شده در روستاي تجن از اين لحاظ به مراتب جلوتر از استانداردهاست.
داستان آب
تجنيها ساليان سال 12 قنات داشتند که گل سر سبدشان تنگل بالا و پايين و قلعه کهنه بود. قنات شاهيک نيز آخرين بازمانده اين قناتها بود که آن هم سال 94 خشکيد و جايشان را صدها چاه عميق گرفت. قناتها شاهکار مهندسي ايراناست و قرنها زندگي مردم روي انگشت آنها چرخيده، روشي پايدار براي برداشت از سفرههاي آب زيرزميني است. در حالي که چاههاي عميق و نيمه عميق فقط باعث افت سطح اين سفرهها ميشوند که اين افت فقط در تجن هر سال حدود نيم متر برآورد شده است. نتيجه اين چرخه ميشود شور شدن آب در حالي که پياز زعفران بشدت با آب شور ناسازگار است، گياهي کم خواه و کم توقع که آبياري اندکي ميخواهد، تابستانها ميخوابد و زمستانها رشد ميکند.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در ايتا
https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5
آخرين خبر در آي گپ
https://igap.net/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در بله
https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار