با درخواست شوهرم برای بچه دوم مخالفم!
خراسان/ خانمي 29 ساله ام و دختري هفت ساله دارم. شوهرم در اين هفت سال هيچ کمکي براي بزرگ کردن بچه نکرده و دخترم بسيار شلوغ کار است. حالا از من مي خواهد که بچه دوم مان را بياوريم. او به نظافت خانه، حساس است و دخترم هم برعکس، فقط کارش کثيف کردن و به هم ريختن است. با اين وضعيت، چطور به او بگويم که مخالف درخواستش هستم؟ معمولا داشتن يا نداشتن فرزند دوم، ذهن بسياري از والدين به خصوص مادران را خيلي به خود مشغول مي کند. بهتر است براي رهايي از اين چالش تکليف تان را با خودتان روشن کنيد و ترديدها را کنار بگذاريد. اگر کاملا نتيجه مشخصي گرفته باشيد، هر زمان که به تصميم تان فکر مي کنيد، پشيمان نخواهيد بود. شما به دليل شرايطي که تجربه کرده ايد، از معايب تک فرزند غافل شده ايد که بعد از اشاره اجمالي به اصلي ترين آن ها، توصيه هايي براي پاسخ صحيح به درخواست شوهرتان براي شما خواهم داشت. از معايب تک فرزند بودن آگاه هستيد؟ يکي از معايب تک فرزند بودن، تاثير آن بر مراحل رشد کودک است. کودکاني مانند فرزند شما، فردي را ندارند تا با او رقابت يا بازي و دعوا کنند. آن ها دوست و همدمي در منزل ندارند بنابراين برخي از احساسات را تجربه نمي کنند و فرصتي براي کنترل و مديريت آن ها نخواهند داشت. بلوغ روحي و رواني، پديده اي کاملاً ارثي نيست بلکه اکتسابي است. اين بلوغ مواردي همچون شناخت خود، ميزان واقع بيني و انتخاب مؤثر را شامل مي شود و به راحتي به دست نمي آيد بلکه به تجربه هايي سخت و طاقت فرسا نياز دارد. کودکي که تک فرزند خانواده است، کمتر با مشکلات مواجه مي شود و در معرض تجربه کردن شکست، ناکامي، رانده شدن و ... قرار نمي گيرد و شرايطي را که لازمه بلوغ روحي، رواني است، تجربه نمي کند. همچنين اگر والدين، مراقبتي افراطي از تک فرزند خود به عمل آورند و او را به فردي ضعيف و کم تحمل تبديل کنند، فرزندشان از ديگران نيز انتظار خواهد داشت با او چنين رفتاري داشته باشند که اين موضوع ناتواني او را شدت خواهد بخشيد. در اين بين از شما مي خواهم که به اين نکات هم توجه کنيد تا تصميمي آگاهانه تر گرفته باشيد. نکاتي درباره همکاري نکردن شوهرتان با توجه به پيام تان به نظر مي رسيد آن چه که شما را براي داشتن بچه دوم بسيار مردد کرده، همکاري نداشتن و کمک نکردن شوهرتان و بي نظم و ترتيب بودن دخترتان است که البته دلايل قابل تاملي است. به طور منطقي شما بايد به دنبال حل اين مشکلات هم باشيد که فشار کمتري در زندگي روي شما باشد. در اولين فرصت، با همسرتان گفت و گو کنيد. ببينيد واقعا دلايل همکاري نکردن وي چيست؟ آيا هيچ کمکي نمي کند يا در حدي که شما مي خواهيد کمک ندارد؟ اگر هيچ کمکي هرگز نداشته، ببينيد دلايلش از نظر خودش چيست؟ شايد واقعا کمک کردن در امور منزل را بلد نيست. شايد فکر مي کند اين کارها رفتارهاي زنانه است! شايد تصور مي کند از شان و ابهت اش کاسته مي شود. شايد هم به اين دليل که من مسئوليت کارهاي بيرون منزل را دارم و همسرم بايد امور خانه را انجام دهد، کمکي به شما نمي کند. به هر حال نمي دانم دقيقا علت چيست اما دانستن اين موارد باعث مي شود تا شما، بدون پيش داوري به اين مسئله بپردازيد. شوهرتان را با مردهاي ديگر مقايسه نکنيد مي توانيد به او بگوييد که من هم فرزند دوم دوست دارم اما دست تنهايم و واقعا برايم مشکل است. از او بپرسيد که تا چه اندازه مي تواند به شما کمک کند؟ به او بگوييد که شايد ديگر مثل سابق زندگي ما مرتب نباشد و ... . درباره مسائل اين چنيني با او صحبت کنيد و پاسخش را بشنويد. چون به هر حال بايد به يک نتيجه مشخص برسيد که براي شما هم اثر مثبت داشته باشد. يادتان باشد که هرگز شوهرتان را با فرد ديگري مقايسه نکنيد و اصلا قرار نيست به آن آدمي تبديل شود که دقيقا عين انتظارات شما را پوشش دهد. توان تان را دست کم نگيريد يکي از دلايل نادرست براي داشتن فرزند دوم که توسط بعضي مادرها مطرح مي شود، اين است که مي گويند: «توان جسمي يا رواني براي بزرگ کردن يک کودک ديگر ندارم.» هرچند بايد اين مورد را خودتان تشخيص دهيد اما اصلي ترين راه مديريت اين مشکلات، رعايت يک فاصله سني مناسب با توجه به نظر پزشک متخصص و رعايت رژيم غذايي مناسب و ورزشي در فاصله تولد بين دو کودک و بعد از هر زايمان است که با توجه به سن دخترتان، مشکلي در اين بين به نظر نمي رسد. در پايان تاکيد مي کنم که باتوجه به تمايل شوهرتان به بچه دوم، به نظر مي رسد که يک گفت و گوي شفاف، مشکل شما را در حد زيادي حل خواهد کرد. نويسنده : فريبا البرز | کارشناس ارشد مشاوره خانواده