بهترین فاصله سنی بین فرزندان چند سال است؟
کودکت/ براي بسياري از والديني که قصد دارند چند فرزند داشته باشند ممکن است اين سوال به وجود بيايد که بهترين فاصله سني بين فرزندان چقدر است؟ با چند سال فاصله، بهتر ميتوان با چالشها و مسائل کودکان و نوزادان، روبرو شد و آنها را حل کرد؟ چه فاصلهي سني، براي ارتباط خود بچهها بهتر است؟ خود شما با کدام خواهر يا برادرتان احساس نزديکي بيشتري ميکنيد؟ آيا فاصلهي سني شما در ارتباطتان تاثيرگذار است؟ بچههاي بزرگتر در چه سني، ورود خواهر يا برادر تازه را راحتتر ميپذيرند؟ اين سوالات و بسياري ملاحظات ديگر، پرسشهايي هستند که در هنگام برنامهريزيهاي بلند مدت براي پيدا کردن بهترين فاصله سني بين فرزندان به ذهن هر پدر و مادري ميرسد. داشتن چند فرزند و تنظيم فاصلهي سني بين آنها، به در نظر گرفتن فاکتورهاي بسيار زيادي از جمله مسائل اقتصادي، رابطهي کودکان با هم، رابطهي کودکان با پدر و مادر و ميزان توان شما براي مراقبت از آنها، نياز دارد. در اين مقاله، ضمن خواندن تجربهي افراد ديگر دربارهي بهترين فاصله سني بين فرزندان با برخي از اين عوامل آشنا ميشويد. فاصله سني کمتر از يک سال بين فرزندان آنالي، برادري دارد که ۱۰ ماه از او بزرگتر است. او ميگويد: «من و برادرم در يک پايهي تحصيلي درس ميخوانديم و اين به معني داشتن دوستان مشترک، جنگ بر سر استفاده از ماشين اسباببازي، انتخاب موسيقي يا طرز رفتار در مدرسه و پشتيباني از هم در بزرگسالي بود- مواردي که همزمان هم دردناک بودند و هم فوق العاده». «اين شکل از مشارکت و ياد گرفتن اينکه در حين نشان دادن عشق و پشتيباني و دريافت آنها، از برادرت مستقل باشي، خيلي خاص بود». داشتن فرزنداني که فاصلهي سني کمي دارند، داراي ريسکهاي مخصوص به خود است. بدن يک زن تا ۱۸ ماه بعد از زايمان، واقعا به وضعيت قبلي خود برنميگردد و مطالعات نشان ميدهند که خطر کم خوني و عوارض ديگر، در حاملگيهايي که به هم نزديک هستند، بيشتر است. برخي از کارشناسان توصيه ميکنند که براي رسيدن به بهترين فاصله سني بين فرزندان طوري برنامهريزي کنيد که بين دوم زايمان دست کم ۲۷ ماه فاصله باشد. بعضي از زوجها گاهي با اين منطق بچههاي پشت سر هم ميآورند که مشکلات و چالشهاي نوزادي آنها در يک دورهي مشخص باشد و ديگر تکرار نشود. به عبارت ديگر، به اين شکل، شما براي هر تعداد نوزاد که در خانه داشته باشيد، مسائل مربوط به نوزادي را يک بار از سر ميگذرانيد و ديگر لازم نيست که مرتبههاي بعد آنها را براي نوزاد تازهاي تکرار کنيد. از اين نقطه نظر، خانواده ميتواند کم و بيش همراه با هم به مراحل بعدي سن بچهها برود. با اين حال، گذراندن نخستين سال زندگي بچهها با چنين شرايطي، ميتواند بيش از حد دشوار باشد. نوزاداني که کمتر از يک سال فاصلهي سني دارند، از دو قلوها هم بيشتر وقت و انرژي ميگيرند، چرا که خواستههاي آنها دقيقا با هم منطبق نيست. نيازها و برنامهي زماني يک کودک يک ساله با نيازهاي يک نوزاد تفاوت دارد. در هنگام صبح، هيچ راهي نيست که به آنها بگوييد دندانها را مسواک زده يا کفشهاي خود را بپوشند، شما بايد اين کارها را براي هر دوي آنها انجام دهيد. به علاوه، شما به داشتن دو دست از هر وسيلهي بچه مانند صندلي غذا و کالسکه نياز داريد. در حالي که والدين ديگر ميتوانند به نوبت از اين وسيلهها براي بچههايشان استفاده کنند. برخي از والدين به دليل اتصال و رابطهي نزديکي که بين بچهها تشکيل ميشود، فاصلهي سني بسيار کم را ميپسندند و بهترين فاصله سني بين فرزندان را کمتر از يک سال ميدانند. اين رابطه شامل رقابت شديد هم ميشود اما به هر حال ارتباط خاصي خواهد بود. کودک بزرگتر هيچ خاطرهاي از زمان قبل از آمدن کودک کوچکتر ندارد و اين موضوع حسادت را بسيار کم ميکند. فاصله سني کمتر از دو سال بين کودکان مري سختترين روزهاي زندگي خود را ميگذراند، زماني که کودک آرام و بي دردسر دو سالهي او، در زمان به دنيا آمدن نوزاد تازه، به يک چالش بزرگ تبديل شد. مري ميگويد: «درک مرحلهي نوزادي بچهي دوم دشوارتر بود چرا که همهي اعضاي خانواده داراي کمترين ميزان انرژي بودند». برخي از والدين از داشتن دو کودک که هر دو پوشک ميشوند، وحشت دارند. مري به اين موضوع اهميت نميداد، اما او ميگويد که آموزش دستشويي به کودک بزرگتر، در حالي که يک بچهي ديگر در حال چهار دست و پا رفتن است، واقعا ميتواند بسيار خستهکننده باشد. اما زماني که مري از اين سالهاي سخت اوليه عبور کرد و وقتي که بچهها بزرگتر شدند، داشتن دو کودک با فاصلهي سني نزديک به هم، مراقبت از آنها را سادهتر ميکرد. اکنون آنها ۵ و ۷ ساله بوده و در اغلب مواقع با هم بازي ميکردند. براي يافتن بهترين فاصله سني بين فرزندان اين موضوع را به خاطر داشته باشيد که پيدا کردن فعاليتهاي تفريحي و برنامههاي تلويزيوني که بچههاي با فاصله سني دو سال، دوست داشته باشند، راحت است. داشتن کودکان با فاصلهي سني کم، به اين معني است که آنها احتمالا به يک مدرسه ميروند و به اين صورت رساندن و برگرداندن آنها به مدرسه، سادهتر ميشود. به هرحال، رقابت بين چنين بچههايي ميتواند بسيار شديد باشد. بث ميگويد که رابطهي او با خواهرش، که ۲۲ ماه از او کوچکتر است، در دههاي از زندگيشان بسيار تنشزا بوده است. «مردم نميتوانستند ما را از هم تفکيک کرده و دو انسان مستقل بدانند». بث ادامه ميدهد: «ما هميشه کادوهاي يکساني ميگرفتيم و در اکثر مواقع، او به قدري بزرگ شده بود که چيزهايي را بخواهد که من فکر ميکردم براي داشتن آنها هنوز بسيار کوچک است». فرزندان با فاصله سني سه سال پدر و مادر يک کودک سه ساله بودن به معني روبرو شدن با خلق و خوي هميشه متغير و پاسخ به نيازهاي غير منطقي است. ايجاد تغيير در روتين زندگي در اين سن، بسيار چالشبرانگيز بوده و يک بچهي تازه ميتواند تقريبا همهي جوانب زندگي را تغيير دهد. در عين حال ممکن است در حال از پوشک گرفتن کودک بزرگتر و آموزش دستشويي رفتن به او هم باشيد. اگر کودک بزرگتر شما در زمان به دنيا آمدن نوزاد تازه، تحت مراقبت فرد ديگري است، سعي کنيد که اين مراقبت در خانهي خودتان انجام گيرد. اين کار باعث سادهتر شدن امور و حفظ روتين کودک بزرگتر خواهد شد. بچههاي سه ساله نسبت به کودکان دو ساله مستقلتر بوده و از مهارتهاي کلامي بيشتري برخوردارند و اين دو موضوع، تفاوتي اساسي را در مسئلهي داشتن دو کودک و بهترين فاصله سني بين فرزندان ايجاد ميکند. آيا به اين نياز داريد که در زمان خواباندن نوزاد، دختر بزرگترتان کمي مشغول شود و با اسباب بازيهايش سرگرم باشد؟ اين کار امکانپذير است. آيا نياز داريد که برادر بزرگتر، پوشکها را از کيف خارج کند؟ او ميتواند اين کار را انجام دهد. سرانجام بچهها بزرگ ميشوند. داشتن يک کودک سه ساله و يک نوزاد به هر شکلي که بگذرد، داشتن يک فرزند يک ساله و يک فرزند چهار ساله، مورد کاملا متفاوت و سادهتري خواهد بود، چرا که فرزند بزرگتر در چهار سالگي ميتواند بسيار به شما کمک کند و زماني که نوزاد به بازيهاي کودکانه وارد ميشود، کنترل امور را به دست بگيرد. بچههاي با فاصله سني ۴ يا ۵ سال براي تنظيم بهترين فاصله سني بين فرزندان اين نکته را بدانيد که فاصلهي سني بيشتر ميان بچههاي شما به اين معني است که در دوران جواني، اتصال خاصي ميان آنها برقرار نميشود، اما همزمان يک موازنهي بسيار عالي با خود به همراه ميآورد: شما زمان و فضاي بيشتري را براي اتصال با هر کودک خود خواهيد داشت. سالهاي پيش از به دنيا آمدن فرزند دوم، ميتوانند يک دورهي گرانبها براي اتصال شما با فرزند اولتان باشند. بچهي اول شما، با داشتن توجهتان به صورت تمام و کمال در سالهاي نخستين زندگيش، فضاي بيشتري را در زمان به دنيا آمدن فرزند بعدي به شما خواهد داد. زماني که کودک شما به سن چهار يا پنج سالگي ميرسد، به تدريج کمتر به شما نياز خواهد داشت و کم کم ميتواند خودش را به تنهايي مشغول کند. بخصوص اگر بچهي بزرگتر در طول روز در مدرسه باشد، شما آزاد خواهيد بود که کودک را از آغوشهاي آرام و بدون دغدغهي خود بهرهمند کنيد- يا دست کم زماني را خواهيد داشت که لازم نباشد که همزمان به نيازهاي دو کودک رسيدگي نماييد. کودکي که در سن چهار يا پنج سالگي قرار دارد، داراي اين ظرفيت است که به شدت براي يک نوزاد جالب و سرگرمکننده باشد. زماني که کودک تازهي شما راه افتاد و به حرف آمد، کودک بزرگتر قادر خواهد بود که به صورت چشمگير در مواردي مانند شستن دندانها، عوض کردن لباسها، خواندن قصهي قبل از خواب و لالايي به شما کمک کند. با اين حال، حتي با وجود تفاوت سني زياد، حسادت ميتواند بطور شديدي خود را نشان دهد. در اين سن، فرزند بزرگتر ديگر به داشتن توجه کامل شما عادت کرده و آنقدر توانا هست که بتواند نارضايتي خود از اشتراک با کودک ديگر را با صداي بلند به گوش شما برساند. آنها ميخواهند به عقب برگردند و دوباره بچه شوند، و گاهي هم در انجام اين کار موفق ميشوند. فاصله سني بيشتر از ۵ سال بين کودکان آنالي، که پيشتر در مورد او صحبت شد و يک برادر همسن خود داشت، همچنين خواهرهايي با فواصل سني ۱۲، ۱۴، ۱۶ و ۱۹ سال دارد. او ميگويد که ارتباط او با خواهرهايش، از بزرگترين لذتهاي زندگيش بوده اند. «اين روابط، از اين نظر که ميتوانيد پشتيباني و راهنمايي بيشتري را دريافت کنيد و هيچ رقابتي هم با برادر و خواهر خود نداشته باشيد، يگانه هستند. به عنوان يک نوجوان، ديدن خواهرهايم که به دانشگاه ميروند، ازدواج ميکنند و حامله ميشوند و همچنين مشاهدهي برادرزادهها و خواهرزادههاي مختلف، براي من يک راهنماي اساسي و بسيار مهم محسوب ميشد». براي يافتن بهترين فاصله سني بين فرزندان بايد بدانيد که برادر و خواهرهايي که خيلي بزرگتر هستند، بيشتر شبيه عمه و عمو ميشوند تا برادر و خواهر و حتي ميتوانند به عنوان نظم دهنده هم ايفاي نقش کنند. در بسياري از موارد، بچههايي که داراي فاصلهي سني زياد هستند، در کودکي زياد به هم نزديک نميشوند. اين موضوع براي جوليا و برادرش، که هفت سال از او بزرگتر بود، هم صدق ميکرد: آنها تا بزرگسالي چندان با هم رفيق نشدند. اکنون جوليا از اين که برادرش ميتواند چيزهايي از اوايل زندگي خانوادهشان به او بگويد، قدردان است، چرا که به غير از تعريفهاي او، جوليا هيچ راهي براي دانستن يا به ياد آوردن چنين مواردي ندارد. در پايان ميتوان اينگونه نتيجه گرفت که فاصله سني کم يا زياد بين فرزندان مزايا و معايب مختلفي دارد که هر خانواده ميتواند با توجه به شرياط و در نظر گرفتن همهي جوانب فاصله سني مناسب را پيدا کند. به نظر شما بهترين فاصله سني بين فرزندان چند سال است؟ اگر نظر يا تجربهاي در اين زمينه داريد حتما از طريق وبسايت کودکت با ما و والدين ديگر در ميان بگذاريد.