عاشق درجه علمی و پختگی استادم شده ام!
خراسان/ دختري 23 ساله ام و دانشجوي پزشکي. تا چند وقت پيش با هيچ پسري در ارتباط نبودم چون دوست داشتم که پيشرفت کنم و تصميم براي ازدواج نداشتم. به تازگي با يکي از استادهايم که عضو هيئت علمي دانشگاه هم هست، در حال صحبت کردن هستيم. او قصد ازدواج دارد اما 18 سال از من بزرگ تر است. من عاشق درجه علمي و پختگي ايشان شده ام و نه چيز ديگر. به نظرتان اين ازدواج درست است؟ مخاطب محترم، اين خيلي خوب است که زندگي شما هدفمند بوده و در مقاطع مختلف زندگي، اهداف متفاوتي را دنبال مي کنيد. در زماني که هدف شما ادامه تحصيل و رفتن به دانشگاه بوده، روي آن متمرکز شديد و هم اکنون که تاحدي به اهداف تحصيلي خود رسيده ايد، به دنبال يک ازدواج خوب هستيد. از پيامک شما اين طور برداشت مي شود که با يکي از استادان خود درباره ازدواج در حال گفت و گو هستيد که در دو حوزه، نگران سرانجام اين ازدواج هستيد. يکي اختلاف سني زيادي که با استادتان داريد و دوم، مقبوليت انتخاب و علاقه اي که صرفا بر اساس درجه علمي و پختگي طرف مقابل تان است. به طور قطع، بارها شنيده شده که ازدواج صرفا بر اساس يک يا دو ملاک محدود رد يا پذيرفته نمي شود بلکه براي تصميم گيري معيار ازدواج درست و غلط ما به مجموعه اي از ملاک ها نيازمنديم. با اين حال و در پاسخ به سوال شما، بهتر است به چند نکته دقت کنيد. مشکلاتي که به خاطر اختلاف سني دچارش خواهيد شد اختلاف سني شما و استادتان جدي است و جزو علايم ريسک دار براي يک ازدواج است. علت مشکل ساز شدن اختلاف سني شما و استادتان اين است که در مراحل متفاوتي از نظر رده بندي سني و مراحل رشد قرار مي گيريد. شما در اوايل دوره جواني هستيد و او در پايان دوره جواني قرار مي گيرد که هر کدام از اين مراحل دربرگيرنده ويژگي هاي رواني، عاطفي، اجتماعي، شخصيتي، خلقي، رفتاري و حتي جسمي متفاوتي است. از اين رو، تفاوت ها باعث ايجاد مشکلاتي در آينده روابط شما خواهد شد.از جمله اين مشکلات احتمالي براي فردي که سن کمتري دارد (يعني شما) تلاش براي نمايش پختگي و دوري از هيجانات و علايق اوايل جواني، سرکوب خواسته ها و نيازها از نظر دوري از برچسب بچه بازي و کودک خوردن، نزديک کردن خواسته ها و علايق خود به علايق طرف مقابل، همواره بازي کردن نقش کوچک تر و نظرخواهي مدام در تصميم گيري ها و به مرور از دست دادن اعتماد به نفس.مشکلاتي که براي استادتان به عنوان فرد بزرگ تر رقم خواهد خورد، عبارتند از کم حوصلگي و نداشتن تحمل رفتارهاي ناپخته و کودکانه فرد کوچک تر به لحاظ طي کردن اين دوره از جمله هيجانات، نيازها، تفريحات و ... به جاي ايفاي نقش همسر، بازي کردن نقش پدر گونه، کنترل و ارزيابي يا رفتارهاي نصيحت گرانه در برخورد با همسر، تظاهر به علاقه مندي و همراهي با هيجانات فرد کوچک تر و به مرور زمان، شکل گيري فاصله و کاهش صميميت. بنابراين شما با آگاهي از اين موارد بايد تصميم تان را براي ازدواج قطعي کنيد. درجه علمي معيار کافي براي خوشبختي نيست درباره نکته دوم که انتخاب و علاقه مندي شما صرفا بر اساس مدرک تحصيلي و رتبه استادتان است، شايد براي انتخاب استاد راهنما و سوپروايزر ملاک خوبي باشد اما براي انتخاب شريک زندگي ملاک درستي نيست. ما براي انتخاب شريک زندگي نيازمند بررسي ملاک هاي مختلفي از جمله معيارهاي اخلاقي، فرهنگي، خانوادگي، مالي، اعتقادي و .... هستيم. در مشاوره هاي پيش از ازدواج، اگر فردي با استاد خود قصد ازدواج دارد بهتر است ابتدا نگرش و باورهاي هر دو نفر راجع به اين تفاوت سطح بررسي شود. علت چنين انتخابي چيست؟ ما در زندگي مشترک نيازمند روابط صميمانه هستيم، اگر نگاه استاد شاگردي بر روابط زوج حاکم باشد قطعا اثرات منفي در تصميم گيري ها، روابط عاطفي و ديگر روابط زناشويي خواهد داشت که منجر به کاهش صميميت و شکل گيري روابط خشک و رسمي بين زوج مي شود. بنابراين بهتر است براي پي بردن به علت علاقه مندي خود به استادتان از مشاوره حضوري بهره مند شويد. گاهي يکي از علل اين عشق ها، کمبود اعتماد به نفس مطرح مي شود که تامل برانگيز خواهد بود. نويسنده : زهره حسيني | مشاور و دانش آموخته دانشگاه علامه طباطبايي