چرا گاهی اوقات بیان نظر شخصی اصلا کار قشنگی نیست؟
برترين ها/ اگرچه همه ما روي اين موضوع موافقت داريم که افراد غرغرو و شاکي افرادي نيستند که ما براي وقت گذراني آنها را انتخاب کنيم، اما مشخص شده که هر شخص بالغي بين ۱۵ تا ۳۰ بار در روز از مسايل مختلف شاکي ميشود. بر خلاف آن به طور همزمان، به ما ياد ميدهند که خيلي اهميت دارد که نظر شخصي و حرف دل خود را بر زبان بياوريم و نگذاريم که ديگران نظرات ما را ناديده بگيرند. خب اينجا اين تفاوت را چگونه مشخص ميکنيم؟ اگرچه همه ما روي اين موضوع موافقت داريم که افراد غرغرو و شاکي افرادي نيستند که ما براي وقت گذراني آنها را انتخاب کنيم، اما مشخص شده که هر شخص بالغي بين ۱۵ تا ۳۰ بار در روز از مسايل مختلف شاکي ميشود. شايد در نگاه اول اين اعداد قابل باور نباشد، اما به اين موضوع فکر کنيد که شکايت کردن و بيان نظر شخصي در مورد هر وضعيتي چقدر ساده است. «من گرمم است»، «من خسته ام»، «اين کفشها اصلا راحت نيستند». همه اينها افکاري هستند که در طول روز ممکن است طبق عادت، بيان نظر شخصي و زدن حرف دل باشد. شايد شما به خودي خود فکر نکنيد که اينها گله و شکايت هستند. افکاري که در بالا ذکر شد و مسايل سادهاي مثل صحبت کردن درباره آنچه دوست نداريم، فارغ از اين که شخص، مکان، يا شي خاصي باشد، همه آنها مصداق بيان نظر شخصي آن هم از نوع گله و شکايت هستند. اغلب اوقات، بيان نظر شخصي براي گرفتن تاييد از ديگران است در اغلب مواقع وقتي درباره مسالهاي با چالشي رو به رو شده باشيم، شروع به بيان نظر شخصي و گله و شکايت ميکنيم. شايد همکار شما همه انرژي خود را براي پروژهاي که بر روي آن کار ميکنيد نگذارد، يا شايد با پيشخدمتي برخورد کنيد که بي تربيت است و سرويس دلخواهتان را از شما دريغ کند. هنگامي که ما با مشکل يا موقعيتي رو به رو ميشويم که احساس نارضايتي ميکنيم، ميخواهيم خودمان را خالي کنيم تا راهي براي مقابله با آن پيدا کنيم. با به زبان آوردن مشکل، فکر ميکنيم که ميتوانيم به سرعت چارهاي براي مشکلاتمان بيابيم. مغز انسانها به گونهاي سيم کشي شده است که همواره به دنبال تاييد گرفتن باشد. بيان نظر شخصي و شکايت کردن ميتواند اين کار را براي مغز انجام دهد. به عنوان يک حيوان اجتماعي، ما انسانها براي زندگي کردن به صورت گروهي و ادامه حيات نياز داريم که توسط گروه پذيرفته و تاييد شويم. بعضي وقتها ما گله و شکايت ميکنيم، نه براي اين که شنونده را عصباني کنيم؛ بلکه تلاش ميکنيم تا با بيان نظر شخصي خود تاييد و موافقت شنونده را بگيريم. وقتي شما درباره موضوعي گلايه ميکنيد و در مييابيد که ديگران با شما هم عقيده هستند، از اين که ديگران هم از اين موضوع رنج ميبرند، از اين که همه شما يک حس مشترک داريد، در شما احساس تسکين به وجود ميآيد. به همين دليل است که ما يک مشکل را با همه دوستان خود در ميان ميگذاريم، تا وقتي که کسي پيدا بشود که با ما هم عقيده باشد. اما وقتي ما نتوانيم تاييد ديگران را بگيريم، در عوض احساس ميکنيم که ما به دليل بيان نظر شخصي خود درباره آن موضوع مورد قضاوت قرار ميگيريم. هيچ کس آدم بدخلق را دوست ندارد اگرچه ممکن است که غر زدن در مورد چيزهايي که دوست نداريد يا يکسره گله و شکايت کردن در مورد موضوعي که فقط به خودتان مربوط است، به شما حس خوبي بدهد. اما مطمئنا در مورد افراد اطراف شما اين گونه نخواهد بود. بياييد تايم لاين شبکه اجتماعي شما را در نظر بگيريم. همه ما دوستي داريم که از استاتوس خود درباره شکايت از موضوعي استفاده ميکند. در اغلب مواقع اين موضوع شخصي، خانوادگي يا دروني ميباشد و شبکه اجتماعي جاي مطرح کردن آن نيست. هرچند اگر شما بر روي کامنتها کليک بکنيد، افراد بسياري را خواهيد ديد که کامنتهايي مثل اين موارد گذاشته اند. «من بسيار متاسفم که چنين مشکلي داريد! ميخواهم بدانم که چطوري ميتوانم به شما کمک کنم» و «من ميدانم چه حسي داريد. اگر خواستي با کسي صحبت بکني من اينجا هستم.» به خاطر وجود همين چند دوست که حمايت خود را اعلام کردند، آن شخص ديگر هرگز متوقف نخواهد شد، اما شما و افراد همفکر شما احتمالا بعد از مدتي صفحه او را حذف خواهيد کرد. همان گونه که ميبينيد، با اصرار کردن روي بيان نظر شخصي ديگران، شما خود را در موقعيتي مييابيد که تقريبا همه از شما فراري هستند و يا حداقل از حرفهاي شما فراري هستند؛ و اين موضوع هيچ ارتباطي به تاييد شدن ندارد. بيان نظر شخصي و به زبان آوردن شکايتها گاهي ميتواند درست باشد و با کلمات بسيار خوبي بيان شود؛ اما حقيقت هميشه آن چيزي نيست که مردم دوست دارند با آن رو به رو شوند. به همين دليل هر چه شما بيشتر موضوعي را به آنها يادآوري کنيد، احتمال بيشتري وجود دارد که حرفهاي شما را و در نهايت خود شما را پس بزنند. تعجب آور نيست اگر اين مساله شهرت شما را خدشه دار کند و باعث شود مردم شما را به عنوان يک انسان شاکي بشناسند، تا به عنوان کسي که متعهد به تغيير کردن باشد. نظر شخصي خود را فقط وقتي به زبان بياوريد که متعهد به برنامهاي باشيد هر چيزي که در شما احساس عدم رضايت ايجاد بکند، ميتواند براي شما يک مشکل باشد. هر مشکلي ميتواند منبع يک ايده باشد و هر ايدهاي نياز به اجرا کردن دارد. وقتي شما کل روز را ميتوانيد درباره يک مشکل واقعي گله و شکايت بکنيد، فقط با بيان نظر شخصي درباره آن نه تنها قرار نيست مشکل شما حل شود، حتي باعث هم نميشود که ديگران ترغيب شوند تا درباره آن کاري انجام دهند. مطمئنا گله و شکايت شما از شناسايي يک مشکل و درخواست برطرف کردن آن مشکل آغاز شده است؛ اما به شما اطمينان ميدهيم تا زماني که راهکار شما حرف زدن و بيان نظر شخصي درباره آن باشد، هيچ چيز تغيير نخواهد کرد. مهم نيست چقدر بلند داد بزنيد، چون حرف زدن و انجام دادن دو مقوله متفاوت هستند. ما در اينجا ميخواهيم که شما خودراي باشيد. ما ميخواهيم که شما دنيا را تغيير دهيد! بله، ما ميخواهيم که شما حرف دل خود را بزنيد و نظر شخصي تان را بيان کنيد. اما، شما فقط در صورتي بايد راجع به موضوعي صحبت کنيد که آن را تجزيه و تحليل کرده باشيد و راجع به کارهايي که قرار است انجام بدهيد، تصميماتي گرفته باشيد؛ بنابراين اگر هيچ ايدهاي راجع به اين که چطور اوضاع را بهتر کنيد به ذهنتان نميرسد، بهتر است زبان خود را گاز بگيريد. چند راهکار ساده براي انجام دادن • مشکل را در صورتي پيش بکشيد که مسالهاي باشد که توانايي بهتر کردن يا حتي تغيير دادن آن را داشته باشيد و اگر به تنهايي قادر به حل آن نباشيد، راهکارهايي را به کساني که ارادهاي براي تغيير آن دارند ارائه کنيد. • مشکل را در صورتي عنوان کنيد که قبلا راجع به آن فکر کرده باشيد. • مشکل را عنوان نکنيد در صورتي که خارج از توانايي شماست و به عنوان گله و شکايت از طرف شما به حساب بيايد، در عوض راجع به اين موضوع فکر کنيد که چگونه ميتوانيد موضوع را به آنها بگوييد و نتايج مورد نظر خودتان را نيز براي آنها تشريح کنيد. • تا متوجه مشکلي شديد بلافاصله آن را بيان نکنيد و شروع به گله و شکايت نکنيد. به خاطر داشته باشيد که براي افراد سخت است که حقايق را قبول کنند، به خصوص حقايق تلخ را! در پايان، تفاوت بسياري هست بين شناختن يک مشکل و تلاش کردن براي رفع آن، و ديدن يک موضوع و شکايت کردن از آن! خوب به آن موضوع فکر کنيد و هرگز قبل از فکر کردن شروع به بيان نظر شخصي تان نکنيد. خوشحال ميشويم ما را هم در جريان اين که چگونه ميخواهيد شروع کنيد بگذاريد.