آرایشگرم و دوست ندارم پسر 14 سالهام اغذیه فروشی باز کند!
خراسان/ پسري 14 ساله دارم. من داراي ليسانس و آرايشگر هستم. پسرم اين روزها اصرار دارد که درس خواندن هيچ فايدهاي ندارد. کار من را هم قبول ندارد و ميگويد که درآمدش خوب نيست. ميگويد که سرمايهاي برايم جور کن تا خودم يک اغذيهفروشي باز کنم و با دوستانم، پول پارو کنم. شانس من، همه درس خواندههاي فاميلمان يا بيکارند يا در شغل آزاد مشغول هستند و مدرکشان به دردشان نخورده است ولي دوست دارم پسرم درس بخواند چون ذهن خوبي دارد اما به حرفم گوش نميدهد. دغدغه طرح شده از سوي شما متاسفانه مسئله بسياري از والدين است که در واقع دو بخش مهم دارد: 1- وجه جامعهشناختي که فرايندهاي اقتصادي، سياسي و ديگر متغيرهاي جامعه نهاد طي چند سال مسبب شکل گيري آن شدند و 2- وجه فردي و شخصي که ريشه در نگرش و انتظارات فرد دارد که بي شک بخشي از آن از متغير اول نيز نشأت ميگيرد. در مجموع شما به عنوان والد پدر و يک فرد هرگز نميتوانيد حريف انرژي و قدرت اثرگذاري متغير اول شويد يعني آن چه فرزند شما در جامعه ميبيند و بر اساس آن مسير آينده خود را شکل ميدهد اما درباره تغيير نگرشهاي وي در خصوص کارکرد تحصيل و مزايا و حتي معايب، ميتوانيد کارهايي انجام دهيد. آيا پسرتان با صبر و حوصله است؟ اينکه شما فرزند تحصيل کرده دوست داريد مساوي با ملزم کردن پسرتان به اين خواسته نيست بلکه فقط طرح آن کفايت ميکند و نه خداي نکرده طرد او چون نميخواهد تحصيل کند. بهترين راه، روبهرو کردن واقعگرايانه وي با مزاياي تحصيل است و از سوي ديگر اين يادآوري که تحصيل امري دير بازده است که نياز به حوصله و پشتکار فراوان دارد. اگر با توجه به شناخت کافي که خود شما از پسرتان داريد و همينطور ميتوانيد از فرد خبرهاي نيز کمک بگيريد، به اين نتيجه برسيد که او اهل صبر و حوصله و پشتکار و به خصوص فعاليت ذهني نيست، اصرار به ادامه تحصيل چندان نتيجهاي دربرنخواهد داشت. بگذاريد سختي کار را بچشد دنياي مدرن و پر از وسايل مبتني بر رفاه، شهرت، فخر و لذت اين روزها، جوانان ما را به شدت مشتاق هرچه سريعتر رسيدن به آنها کرده است. تلفنهاي همراه چند ميليوني، خودروهاي چند صد ميليوني و خانههاي چند ميلياردي. متاسفانه اين تعجيل هيچ تناسبي با تحصيل که ذات آن بر صبر و پشتکار است، ندارد و براي همين فرزند شما هرچه زودتر ميخواهد به آرزوهايش برسد که تجربه و سالهاي عمر شما ميداند که کار به اين سادگيها نيست. بنابراين کار ديگري که ميتوانيد انجام دهيد بخشي از وقت وي را درگير بازار و به اصطلاح پول درآوردن کنيد تا به طور واقعي با رويا پردازيهاي خود روبهرو شود و متوجه سختي کار حتي در آن جا نيز بشود که يک شبه و يک ساله نميتوان پرايد را پرادو کرد و آنها که کردهاند يا نابه جا کردهاند يا خيلي نخبه و زبده بازار بودهاند يا تجربه و سرمايه پدر پشتشان بوده يا حتي علم و دانش خود فرد که باز از مزاياي تحصيل است. قول بدهيد که در آينده کمکش خواهيد کرد هرگز براي يک نوجوان و جوان اهداف بلند مدت و گاه دشوار و دست نيافتني برنشماريد. براي مثال به وي اميد دهيد که حتما در تاسيس کسب و کار آيندهاش کمک حال وي خواهيد بود. البته او هم قول دهد حداقل ديپلم خودش را با کيفيت و علاقه بگيرد و چند سال بعد که ديپلمش را گرفت با همفکري خودش و مشورت با افراد خبره براي آينده تحصيلي و شغلي وي تصميمگيري خواهيد کرد که مي تواند تاسيس اغذيه باشد يا بنگاه اقتصادي ديگري. بي ترديد سه تا چهار سال ديگر فرزند عاقلتر و واقع بينتري داريد و از طرفي بسته به شرايط و احوال اقتصادي جامعه بايد تصميم بگيريد بنابراين موافقت يا مخالفت با تصميم کنوني وي نتيجهاي در برنخواهد داشت مگر اين که اصرار شديد وي به ترک تحصيل هم اکنون باشد که در نکته دوم عرض شد چگونه وي را با روياي پولدار شدن روبه رو کنيد. نويسنده : رضا زيبايي | روان شناس