اشتغال و فرزندآوری در مقابل هم قرار دارند؟
فارس/ يک کارشناس مسائل خانواده تغيير در استعارههاي فرهنگي درباره فرزندان را از لايههاي پنهان کاهش فرزندآوري عنوان کرد و گفت: استفاده از تعابيري مثل «گودزيلا» براي خطاب قرار دادن کودکان موجب هراس از فرزندآوري شده است. مريم اردبيلي پزشک، آيندهپژوه و کارشناس مسائل زنان و خانواده، به تشريح سياست تشويقي فرزندآوري پرداخت. وي با اشاره به اينکه سياستهاي تشويقي فرزندآوري به چند روش اتفاق ميافتد، گفت: در جهان مشوقهاي کوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت براي فرزندآوري پيشبيني شده است. اين کارشناس مسائل خانواده در ادامه به تشريح برخي از اين سياستهاي مستقيم پرداخت و گفت: برخي سياستهاي مستقيمي به دنبال پاداشهاي آني مثل تهيه پکيجهاي حمايتي پس از زايمان را در نظر گرفتهاند يا اينکه با بالا رفتن تعداد فرزندان يک خانواده تسهيلات خاصي به خانواده اعطا ميکنند. در سياستهاي درازمدت براي مثال دولت به ازاي تولد فرزند سوم يا چهارم کالج و يا دانشگاه رايگان را براي فرزندان در نظر ميگيرد و يا مسکن رايگان در اختيار والدين قرار ميدهد تا در درازمدت خانواده دلگرمتر شوند. وي افزود: برخي سياستها به شکل مستقيم مشوق فرزندآوري نيستند اما به شدت تأثيرگذارند مثل سياستهاي تشکيل خانواده و يا تسهيل شرايط خانوادهها (وامهاي ازدواج، تسهيل ازدواج، خانههاي رايگان براي زوجين و ...)، اين سياستها پس از ازدواج قانونهاي تطبيق کار و خانواده را مدنظر قرار ميدهند، مرخصيهاي زايمان پدر و مادر، امکان انجام کار پارهوقت، نيمهوقت و دورکاري و يا امکان مرخصيهاي با حداکثر حقوق ممکن براي مراقبت بيشتر از فرزندان تازه متولد شده از اين دست سياستها هستند. اين کارشناس مسائل خانواده تصريح کرد: سياستهاي غيرمستقيم گاهي براي تشويق به فرزندآوري به دنبال کاهش فاصله ميان ايدهال ذهني و فرزند محققشده هستند. به اين معني که براي زوجيني که ميخواهند تعداد فرزندانشان براي مثال سه فرزند باشد به تنظيم فاصله فرزندآوري اقدام کرده و تسهيلاتي را براي تحقق اين تعداد فرزند ارائه ميکنند. در اين سياست فاصله زمان ازدواج و اولين فرزند و فاصله ميان فرزندان را کاهش ميدهد که تأثير جدي روي هرم سني جمعيت دارد. اردبيلي تأکيد کرد: اگر ما بتوانيم اين سياست را در کشور اجرا کنيم و زوجين در سنين باروري را تشويق کنيم که اولاً زودتر فرزنددار شوند و ثانياً به تعداد فرزندان ذهني خودشان فرزند به دنيا بياورند به بحران جمعيتي کشور بسيار کمک خواهيم کرد. وي با بيان اينکه در بسياري از کشورها ميان فرزند ذهني وخواسته و فرزند متولد شده فاصلهاي وجود ندارد گفت: با اجراي موفق اين سياستها مثلاً اگر يک خانواده فرزند خواسته باشد همان تعداد فرزند محقق ميشود، اما در کشور ما در حال حاضر ميان فرزند خواسته و محقق شده فاصله زيادي وجود دارد، مثلاً زوجين سه فرزند ميخواهند اما يک فرزند به دنيا ميآورند. در واقع اين سياست اين فرصت را به وجود ميآورد که زوجين در سنين باروري به تعداد مطلوب فرزندانشان دست بيابند و ثانيا با دستيابي به اين تعداد مطلوب امکانات مناسبي دريافت کنند. اين آينده پژوه، سياستهاي اقتصادي، شرايط کاري را نيز بر فرزندآوري مؤثر دانست و اظهار داشت: فرزندآوري از سنخ سرمايهگذاريهاي طولاني مدت است و که براي چنين سرمايهگذاري بايد مدتي صبر کرد تا اطمينان خاطر اقدام به فرزندآوري صورت گيرد. وي زمينههايي مثل سبک زندگي، فرهنگ، مباني ديني، روابط فرهنگي افراد جامعه و فرهنگ عمومي را از پيوستهاي فرزندآوري عنوان کرد و گفت: اين پيوستها در طول زمان تغييراتي داشته که آموزش بهداشت، افزايش رفاه عمومي و توسعه بر روي آن مؤثر بوده است. اردبيلي با اشاره به سخنان يکي از متخصصين جهاني جمعيت که بهترين قرص ضدبارداري را توسعه دانسته است، گفت: يعني اگر در کشوري توسعه وارد شود باروري کم ميشود در واقع بالا رفتن شاخصه رفاه بهداشت سلامت فرزندآوري را کاهش ميدهد. اين کارشناس مسائل خانواده ادامه داد: در برخي کشورها بر روي اين مسأله کار شده و درصدد هستند با وجود پيشرفت و توسعه فرزندآوري را هم افزايش دهند، براي مثال فرانسه با انجام 50 سال سياستهاي حمايتي ـ کار خانواده و تطبيق شرايط خانوادگي و کار که با عنوان family cod شناخته ميشود، سياستهايي را دنبال ميکرد که همزمان افزايش تعداد زنان تحصيلکرده در افزايش فرزندآوري محقق شود و توانست به نقطهاي برسد که 70 درصد زنان اين کشور شاغل هستند در عين حال بالاترين نرخ باروري در اروپا را با دو درصد داراست. اردبيلي خاطرنشان کرد: براي تحقق اين سياست، فرانسه حدود 20 سال 5 درصد از توليد ناخالص ملياش را صرف فرزندآوري کرد و اکنون با افتخار ميگويد ارتباط دو متغيير تحصيل زنان و اشتغال را که باعث کاهش باروري ميشد معکوس کرده هر چند اين نرخ باروري در حد نرخ جايگزيني نيست اما همين رقم در اروپا باعث افتخار است. در واقع اين کشور که حدود 20 سال رقم 1.8 فرزندآوري باقي مانده بود با رعايت اين الگو پيشرفت قابل توجهي داشت. وي تأکيد کرد: ما در کشور ميتوانيم بر اساس مباني بومي ـ فرهنگي خودمان چنين پيشرفتي داشته باشيم که هم تحصيلات و کار زنان دچار وقفه نشود و هم وضعيت فرزندآوري را بهبود ببخشد، چرا که در غير اين صورت با گارد اجتماعي از سوي زنان مواجه ميشويم. چون آنها ميگويند ما نميخواهيم تنها در خانه بمانيم و پيشرفت و اشتغال را کنار بگذاريم. کارشناس مسائل زنان و خانواده ادامه داد: در حال حاضر تاکيد مداوم به جامعه و مقابل هم قرار گذاشتن اشتغال و فرزندآوري زنان باعث شده حتي 80 درصد زنان ايراني که شاغل هم نيستند در مقابل فرزندآوري گارد بگيرند البته بايد توجه داشته باشيم که تحصيلات غيرهدفمند که به اشتغال مؤثر ختم نميشود و تنها درآمد زايي ايجاد ميکند مطلوب ما نيست اما بايد شرايطي فراهم شود که زن هم امکان شکوفايي فرهنگ اجتماعياش را پس از فرزندآوري از دست ندهد و در عين حال هم نقش مؤثري در خانواده داشته باشد. وي گفت:گفتمان اومانيستي به نقطهاي رسيده است که ميگويد خانواده نميصرفد چون تمتعات خود را از خلال ارتباطات ديگر به دست ميآورد، کما اينکه ميبينيم در آمارهاي جهاني فرزندآوري در کشورهاي غربي به يک نقطه تثبيت رسيده اما 50 درصد آن خارج از ساختار خانواده اتفاق افتاده و کم کم به سمت حذف و کمرنگ کردن خانواده پيش ميروند. اردبيلي با اشاره به اينکه مسأله فرزندآوري لايههاي عميقتري هم دارد، گفت: اگر نوک يک کوه يخ را مسأله فرزندآوري بدانيم و لايههاي عميقتري مثل علل فرهنگي و اجتماعي را ناديده بگيريم و سياستهايمان تنها ناظر به اين نوک کوه يخ باشد اگر تمام نوک کوه يخ را هم بتراشيم باز هم اين کوه سر جاي خود باقي ميماند. براي حل اين مسأله بايد يک لايه عميقتر يعني وارد سطح گفتماني و پارادايمي شويم، تا ماداميکه گفتمان ماديگرايي، ليبراليسيم و سکولاريسم بر جامعه حاکم باشد دليل ندارد که زوجين لذتهاي آني و فردي خود را به خطر بيندازند و از شرايط جسمي و فيزيکي ايدهآل خود بگذرند تا فرزندي به دنيا بياورند. کارشناس مسائل زنان و خانواده تاکيد کرد: با توجه به فضاي فرهنگي جامعه ما بايد تمام توجه و تمرکزمان را براي غناي خانواده و سياستهاي حمايتي از اين نهاد بگذاريم. علاوه بر نيازمند ايجاد تغييراتي در لايههاي گفتماني، استعاره و اسطورهها هستيم. اردبيلي تصريح کرد:در حال حاضر فضاي جامعه به سمتي رفته که تصوير، امکان و احتمال اينکه يک خانواده 5 فرزند داشته باشد در ذهن جوانان ما نميگنجد و اين مسأله را نميتوان تنها به شرايط اقتصادي نسبت داد چرا که اگر گنجي هم پيش روي جوانان بگذاريم و اين فرد بخواهد با تشکيل خانواده يک خانواده پرجمعيت را براي خود تصور کند مفروضاتش به بالاي دو فرزند هم نميرسد. در واقع تصوير و سقف شيشهاي احتمال فرزندآوري در کشور تغيير کرده و براي حل اين آن بايد تعدد فرزندان مدام در ذهنها تصويرسازي شود تا محتمل جلوه کند. وي در خصوص استعارههاي فرهنگي با اشاره به اينکه داستانها و روايتهاي جامعه ما نسبت به فرزندان تغيير کرده است، گفت: مثالهايي مثل: برکت خانه، چراغ خانه و روشني خانه طي سالهاي اخير جاي خود را به استعارههايي مثل گودزيلاي، دردسر و مايه بدبختي داده است و با اين تصويرها هيچ کسي نميخواهد براي خود دردرسر ايجاد کند. بنابراين بايد براي تشويق فرزندآوري ابتدا استعارهها و روايتهاي جديدي ايجاد کند. کارشناس مسائل زنان و خانواده اظهار داشت: جامعه در موضوع فرزندآوري بايد روايت درماني شود و به اين ترتيب روايت افراد درباره اين مسئله تغيير کند. همه اينها نيازمند يک کار فرهنگي عميق است که با شعار و بنر اتفاق نميافتد بلکه بايد اين مسئله در ادبيات، فيلم و داستان ما پردازش شود. اردبيلي با اشاره به اينکه شاهد ترس از فرزندپروري در ميان جوانان دهه 60 و 70 هستيم، بيان داشت: جواناني که در شرايط باروري قرارد دارند، در زمينه فرزند و تربيت مهارت ندارند و يکي از سياستهاي فرزندآوري مهارتآموزي است.يعني بايد سياست فرزندآوري همراه با فرزند پروري از قبل، حين و بعد از ازدواج در قالب آموزشهايي ادامه يابد. وي کم بودن کودک در فضاهاي خانوادگي و عمومي را باعث ايجاد نوعي هراس در ميان افراد در مقابل فرزندآوري و فرزند پروري عنوان کرد وگفت : ميتوان با استفاده از شيوههاي نوين رسانهاي اين مهارتها به صورت طبيعي در مراحل مختلف رشد به افراد آموخته شود. کارشناس مسائل زنان و خانواده از نبود جامعه دوستدار کودک انتقاد کرد و اظهار داشت: از آنجا که جامعه ما دوستدار کودک نيست وقتي مادر با فرزند خود در تمام محيطهاي اجتماعي وارد ميشود احساس ناامني و يک فشار سنگين اجتماعي ميکند، چرا که در فضاهاي عمومي و حمل و نقل حتي مهمانيها شرايط براي کودک فراهم نيست. افراد در طراحي فضاها و دکوراسيونها هيچ تصوري از حضور کودکان، ندارند. افزون بر اين به دليل کم بودن تعداد کودک در فضاي اجتماعي افراد بر روي رفتار کودکان متمرکز شده و مدام به خاطر رفتارهاي کودکانه آنها مادرانشان مورد هجمه قرار ميگيرند و اين فشار حتي سنگينتر از فشار مسؤوليتهايي است که مادر درقبال کودکش دارد. اردبيلي افزود: اين مسأله باعث ميشود مادران فرزندان کوچک، منزوي و منفعل شوند و حالت شکوفايي و کنشگري خودشان را از دست بدهند در حالي که در کشورهايي که سياستهاي تشويقي فرزندآوري حاکم شده است امکانات و مشوقهاي ويژهاي در محيطهاي اجتماعي براي مادران و فرزندان در نظر گرفته ميشود.