تاراج گیسو؛ موهایی که برای گذران زندگی کوتاه میشوند!
مهر/ روزگاري نه چندان دور آخرين حد تنبيه زنان بريدن گيسوانشان بود و «گيس بريده» فحش محسوب ميشد. هرچند در گذر زمان گيس بريده معناي خود را دست داده است اما به نظر ميرسد که وقتي بريدن گيس و فروش آن براي بعضي تنها چاره باشد، حکم آخرين حد تنبيه را دارد. اگر سري به آرايشگاههاي زنانه و يا سايتهاي خريد و فروش اينترنتي بزنيد با آگهيهاي خريد و فروش مو مواجه ميشويد. دختران و زنانيکه موهايشان را ميفروشند و پول ميگيرند و زناني که پول ميدهند و مو ميخرند. دختراني که به خاطر پول موهايشان کوتاه ميشود و زنان و دختراني که با پول موهايشان بلند ميشود اينها دو روي يک سکه هستند. اما در پس خريد و فروش اين موها واقعيت تلخي در جريان است واقعيتي تلخ که شايد قبل از اين فقط در قصهها ميخوانديم. فشار اقتصادي که گاهي سبب ميشود کسي کليهاش را براي فروش بگذارد و گاهي در قالب کوچکتر موهايش را. در اين گزارش به پشت پرده خريد و فروش مو سرک کشيديم. بي بي ميگفت: گيس آبِ دل را ميخورد! منظورش اين بود هرقدر دل خرم و شادتر باشد گيسوان بلندتر و شادابتر خواهد بود. روزگاري گيسوي بلند فخر زنان و دختران دم بخت بود و زنان به سختي از اين مظهر زيبايي شأن دل ميکندند. اما چه ميشود که زنان راضي به بريدن گيس خود و فروشش ميشوند؟ خريداران مو اعتراف ميکنند که در ماههاي اخير تعداد فروشندگان زيادتر شده است و خيلي حساب شدهتر عمل ميکنند. مژده صاحب سالن زيبايي معروفي است و مراجعه کنندگان زيادي براي فروش مو دارد. اين سالن دار با اشاره به اينکه تا ۲-۳ سال قبل مو را که کوتاه ميکرديم کسي پيگير فروشش نبود ميگويد: «مشتري ميآمد موهايش را کوتاه ميکرديم نه قضيه زرنگ بازي بود نه چيزي ديگر، ميديديم موهايش خوب است موهايش را که قيچي ميکرديم برميداشتيم او هم راضي بود اما الان شرايط فرق کرده است هرکس که ميخواهد موهايش را کوتاه اول ميپرسد: اگر ميخري ميفروشم. در اين ۲-۳ سال اين قضيه رونق پيدا کرده است. کسي که موي خوب و پر داشته باشد و براي فروش پيش ما بيايد مو را نگاه ميکنم و با توجه به جنس و سالم بودن مو قيمت ميگذارم. اگر آدم طمع کاري نباشم و نخواهم اصطلاحاً سر طرف را کلاه بگذارم قيمتي که روي مو ميگذارم حدود ۸۰۰-۹۰۰ هزار تومان است.» درد پولدارها قسمت اعظم موهاي فروخته شده براي اکستنشن مو استفاده ميشود. اين سالن دار با تاکيد بر اينکه اکستنشن مو از ۱۰ سال پيش رواج پيدا کرده و دغدغه قشر مرفه است ادامه ميدهد: «کساني که موهاي کوتاه يا بلند اما کم پشت دارند يا موهايشان خراب شده و ميخواهند اضافه يا بلندتر شود براي اکستنشن نزد ما ميآيند. اکستنش کار پر هزينهاي است و هرکسي استقبال نميکند، اغلب قشر مرفه جامعه و کساني که وضعيت مالي خوبي دارند به سراغ اين قضيه ميروند چون قيمتش بالا است. هر شاخه ۱۰۰ گرمي مو طبيعي الان ۱۵ هزار تومان است اگر کسي بخواهد موي بلند داشته باشد ۱۵۰ شاخه نياز است که نزديک به ۲ ميليون تومان ميشود. البته ۲ برند خيلي معروف در تهران هستند که به جاي موهاي درجه يک از الياف استفاده ميکنند به همين دليل قيمت پايين و مشتري زياد دارند.» خريد و فروش مو در اين سالن زيبايي گاهي خاطراتي را رقم ميزند که هرگز از ياد اين سالن دار نميرود: يک روز يک خانم با ۲ دختر ۱۰-۱۵ ساله به سالن آمدند و دخترها موهاي پُر و خيلي قشنگي داشتند مادر گفت موهاي اينها را کوتاه کنيد چون وضعيت مالي ام خوب نيست ميخواهم موها را بفروشم؛ خواهر بزرگتر مشکل نداشت- يا شايد ظاهرش را خوب حفظ کرد- اما خواهر کوچکتر از اينکه ميخواست موهايش را کوتاه کند خيلي ناراحت بود. يکي از بدترين کارهاي زندگي ام بود.» شرم پدرانه براي فروش موي دختران بررسيها نشان ميدهد که نياز مالي دليل اصلي فروش مو خصوصاً موهاي کودکان است. موهاي کودکان به دليل سالم بودن بازار فروش بهتري دارد. «مو دختربچه ۸ ساله، بلندياش ۶۰ سانتي متر، قيمت مقطوع ۲ ميليون ۸۰۰ هزار تومان. در صورت خريد با اين شماره تماس بگيريد» مادر گوشي را برميدارد: اگر خريدار واقعي باشيد ۱۰۰ هزار تومان هم تخفيف ميدهم. توضيح ميدهد: مراقبت از موهايش مشکل است يک روز در ميان بايد به حمام برود و وقت گيراست براي همين تصميم گرفتيم کوتاه کنيم. کمي که بيشتر روي قيمت چانه ميزنيم ميگويد: حقيقتش بچه ام در سني است که دلش تخت خواب و تبلت ميخواهد و ما درآمدمان کفاف خريدش را نميدهد، خوشبختانه مو که کوتاه شود دوباره بلند ميشود اما بچه ام از تختش لذت ميبرد و پيش دوستانش از نداشتن تبلت خجالت نميکشد! فروشنده ديگر آگهي فروش موي دختر ۱۰ سالهاش را در سايت زده است، اين بار پدر گوشي را برميدارد با شرمندگي ناشي از غرور مردانه توضيح ميدهد: «خودش خسته شده، از طرفي در مدرسه شان شپش شيوع پيدا کرده است و مادرش از اين ميترسد که شپش بگيرد اما من دلم نميآيد موي دخترم را بفروشم اما اگر بفروشم پولش را به خودش ميدهم هرچيزي را که دوست دارد بخرد.» البته گاهي اوقات هم نياز مالي شديد باعث فروش مو نميشود. فروشندهها به اين نتيجه رسيده اند که ميتوانند از فروش مويشان پولي هم به دست بياورند. دختر جواني که موهاي بلندش را ۳ ميليون براي فروش گذاشته و معتقد است: «من براي موهايم هزينه زيادي کردم، شامپو و ماسک موهاي خارجي استفاده کردم. ۳-۴ سال قبل که اينقدر فروش مو رواج نداشت در محل کارم خانمي ميخواست موهايم را ۳ ميليون بخرد اما آن موقع نميخواستم بفروشم چون موي بلند را دوست داشتم اما الان ميخواهم يک تغيير ايجاد کنم، با چند آرايشگاه تماس گرفتم گفتند ۹۰۰ هزار تومان گفتم اگر قرار باشد به اين قيمت بفروشم به خيريه ميدهم که براي کودکان سرطاني کلاه گيس درست کنند و ثواب هم ميبرم. اغلب آرايشگاهها موهاي ۱۰-۱۵ سانتي متر را جارو ميکنند و کيلويي براي براش و برس رنگ ميفروشند! آرايشگر اگر بخواهد از موي من استفاده کند با الياف قاطي ميکند از موي من ۲۰ ميليون در ميآورد.» اين فروشنده مو از خريداراني ميگويد که براي خريد مو تماس ميگيرند: «واسطه ها خيلي تماس ميگيرند حتي واسطه آقا؛ با آنکه قيد کردم که فقط خانم تماس بگيرد. تلفن ميکنند که به منزل ميآييم و مويتان را کوتاه ميکنيم! راسته منوچهري هم سر زدم همه آنها بُزخري ميکنند من ميخواهم به خريدار واقعي بفروشم. نياز مالي ندارم اما ميخواهم پول هم بگيرم.» افزايش عرضه و تقاضا در بازار فروش مو «خانم ولدخاني» مؤسسه خريد و فروش مو دارد و به گفته خودش در حال حاضر هر کيلو ۳ ميليون تومان ميخرد. به گفته ولدخاني در ماههاي اخير فروش مو خيلي زياد شده است. ولدخاني در اين باره ميگويد: «قبلا ما التماس ميکرديم الان فرصت نميکنيم جواب تلفن بدهيم. اين قضيه نه تنها در تهران بلکه در شهرستانها هم رواج پيدا کرده است خود ما بالغ بر ۱۰۰ نيرو داريم که از شهرستانهاي مختلف براي ما مو جمع ميکنند. ما از خارج از ايران هم براي خريد مو تقاضا داريم و اگر حمايت شويم علاوه بر اشتغالزايي با صادرات مو ميتوانيم ارزآوري هم داشته باشيم.» ولدخاني درباره مشترياني که براي فروش مو ميآيند ميگويد: «۹۰ درصد کساني که موهايشان را ميفروشند نياز مالي دارند. ما از مشتري که براي فروش مو ميآيد سوال ميکنيم همگي ميگويند از بلندي مو خسته شديم اما بعد که سر درد دلشان باز ميشود اکثريتشان نياز مالي شديد دارند. اين روزها پيش ميآيد فردي براي تهيه دارو مويش را ميفروشد، غالباً ما از اين افراد گرانتر ميخريم. مشتري داريم که از خرم آباد براي ما مو ميآورد. درواقع موي اقوامش را کوتاه ميکند و براي ما ميآورد و با پولش براي بچهاش شيرخشک خاص ميخرد شيرخشک معمولي به بچهاش نميسازد. حتي اين روزها از اهواز براي ما خيلي مو ميآيد، سيل به خانههايشان آسيب زده و دستشان خالي است.» ولدخاني از حال و هواي کساني که براي کوتاهي مو ميآيند ميگويد: «بعضي موهايشان را که کوتاه ميکنند خوشحالاند مثلاً دختر بچهاي است که دلش تبلت، کيف مدرسه، کلاس استخر يا غيره ميخواهد يا موردي که پدر زندان بود و براي تهيه لوازم مدرسه موهايش را کوتاه کرد. البته مواردي هم پيش ميآيد که طرف خيلي ناراحت است. يک موردي بود که موهايش را که کوتاه کرديم بچه گريه ميکرد ساکن ده فرحزاد بودند پدر دختر براي ۴ ميليون تومان زندان بود و مادر به طُرق مختلف در حال پول جمع کردن بود. حال ما خيلي خراب شد.» هرچند از لحاظ شرعي و طبق فتواي تمامي مراجع تقليد خريد و فروش مو اشکال شرعي ندارد، هرچند قبح بريدن گيس سالهاست که ريخته شده است و برخي کوتاهي و بلندي مو را برحسب مد انجام ميدهند، اما هرچه هست زير پوست شهر خانوادههاي آبرومندي زندگي ميکنند که سعي دارند با سيلي صورت خود را سرخ نگه دارند و پايشان را کج نگذارند. پس هربار دختر يا خانمي را ديديم که موهاي بلندش را کوتاهِ کوتاه کرده است حواسمان باشد که ناغافل نگوييم: حيف شد چرا موهايت را کوتاه کردي؟ شايد دليل ديگري به جز مد داشته باشد که دلش نخواهد به ما بگويد.