مردمان/ شايد برايتان سوال باشد که اگر تمام عشقي که در رابطه از طرفمقابلتان دريافت ميکنيد فيزيکي است، آيا ميتواند نشانه اين باشد که او شما را فقط براي رابطهجنسي ميخواهد نه عشق.
شما از صميمي و نزديک شدن با او لذت ميبريد اما دوست هم نداريد که مورد سوءاستفاده او قرار گيريد. هيچکس دوست ندارد بفهمد که عشقي که طرفش به او نشان ميداد فقط شهوت بوده است.
خيليها تصور ميکنند که اين مردها هستند که ممکن است بخاطر رابطهجنسي، و نه عشق، وارد روابط مختلف شوند ولي محققان دريافتهاند که خانمها هم به همان اندازه از چنين روابطي لذت ميبرند.
اين محققان بر روي تفاوتهاي جنسيتي در مردها و زنها و ايدههاي آنها درمورد روابط عاشقانه درمقابل روابطجنسي بررسي کردند. آنها دريافتند که مردها در روابطجنسي آسانگيرتر از زنها هستند ولي بااينحال زنها و مردها به يک اندازه جنبههاي ديگر جنسيت مثل رابطهجنسي بعنوان يک تجربه احساسي را تاييد ميکنند. مردها و زنها از نظر متغيرهاي مختلف روابط با هم متفاوت بودند (بعنوان مثال زنها بيشتر به دنبال عشق بر مبناي دوستي و مردها بيشتر به دنبال عشق بر مبناي بازي هستند).
۱. در گذشته اهل تعهد در رابطه نبوده است.
آيا روابط کوتاهمدت زيادي قبل از شما داشته است؟ آيا اين او بوده است که هميشه رابطهاش را ترک ميکرده است نه اينکه کسي او را ترک کند؟ اين ميتوند نشاندهنده اين باشد که او قادر به فراهم کردن يک رابطه طولانيمدت و متعهدانه نيست و ممکن است فقط براي برقراري روابطجنسي با شما وارد رابطه شده باشد.
۲. براي ابراز احساسات احساس راحتي نميکند.
اگر براي ابراز خستگيها، ناراحتيها و نگرانيهايش از يک مشکل با شما احساس راحتي نميکند ميتواند به اين معني باشد که نميداند چطور به شما هم ابراز عشق کند.
ديويد ام. باس در کتاب خود «چرا حسادت به اندازه عشق و رابطهجنسي مهم است؟» ميگويد، مردها و زنها انتظارات متفاوتي درمورد درميان گذاشتن احساسات و وفاداري دارند. بعنوان مثال، اگر زنها از خيانت احساسي همسرشان بيشتر ناراحت ميشوند. از طرف ديگر، براي مردها خيانت درواقع عدموفاداري جنسي به حساب ميآيد نه احساسي.
بيوفايي احساسي مسئلهاي واقعي است و اگر طرفتان درمورد احساسات خود با شما حرف نزند ميتواند نشانه اين باشد که شما را براي رابطهجنسي ميخواهد نه عشق. و اين احتمال وجود دارد که اين صميميت احساسي را با فرد ديگري در يک رابطه ديگر دارد.
صميميت و پيوند احساسي، بهويژه درمورد احساسات مثبت، بخش بسيار مهمي از روابط برمبناي عشق است. اگر طرفتان از نظر احساسي از شما دور است يا احساسات خود را در رابطه سرکوب ميکند، ميتواند نشانه اين باشد که فقط براي برقراري رابطهجنسي با شما وارد رابطه شده است.
۳. خيلي وقتها بااينکه نميخواهيد با هم رابطهجنسي داريد.
اگر طرفمقابلتان شما را براي رابطهجنسي بخواهد نه عشق اين احتمال وجود دارد که خيلي زياد با هم رابطهجنسي داريد و احتمالاً خيلي بيشتر از مقداري که خودتان ميخواهيد. درواقع، احتمالاً بيشتر از يکبار به او گفتهايد که حوصله آن را نداريد ولي او اصرار کرده است و بالاخره آن کار را انجام داده است.
اينکه شما را مجبور به برقراري رابطهجنسي کند درواقع شکستن مرزهاي جنسي، يک نوع تجاوز و بسيار نگرانکننده است. اگر با اينکه به او «نه» گفتهايد او باز کارش را خلاف ميل شما شروع کرده است، صرفنظر از وضعيت تاهل شما با هم، در بعضي کشورها نوعي تجاوز به حساب ميآيد.
۴. طرفتان در اکثر برنامههاي تفريحي شما شرکت نميکند.
شام در رستوران؟ متاسفم طرفتان يک جلسه ديرهنگام در شرکت دارد ولي به شما ميگويد که اگر ميتوانيد بعد از آن به خانه او برويد. رفتن به پيکنيک در طبيعت چطور؟ نه باز هم او برنامههاي ديگري دارد که شامل شما نميشود ولي به شما ميگويد شايد بتوانيد بعد از آن با هم در رختخواب غذا بخوريد.
اگر او تولدتان، تعطيليها، مناسبتها و اين چيزها را فراموش ميکند، ميتوانيد مطمئن باشيد که رابطهتان چندان عميق نيست. کمکم متوجه ميشويد که تنها قسمتي از زندگي او که ميتوانيد در آن حضور داشته باشيد قسمتي است که شما را براي رابطهجنسي ميخواهد نه عشق.
۵. مکالماتتان يا منجر به صحبتهاي جنسي ميشود يا طرفتان ساکت ميشود.
اگر از صحبتهاي جنسي با او امتناع کنيد و او هم بخاطر اين مسئله ديگر با شما حرف نزند، نشانه اين است که شما را براي رابطه جنسي ميخواهد نه عشق. مشخص است که براي او مکالمات رابطه مثل مقدمهاي براي رابطهجنسي است نه صميميت احساسي.
بازار