برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

جشن تولد با طعم خشونت خانگی

منبع
ايرنا
بروزرسانی
جشن تولد با طعم خشونت خانگی
ايرنا/ ضربه هاي سهمگين يکي پس از ديگري بر صورت دخترک فرود مي آيد، تمام غضروف هاي بيني له شده اند، کبودي صورت را هزاران روشنايي نمي تواند از ياد او ببرد؛ در سالروز تولدش، مرگ را جلوي چشمانش مي بيند اما پدرش دست بردار نيست؛ آخرسر اين همسايه ها هستند که او را از زير ضربات مشت و لگد پدر بيرون مي کشند. قرباني خشونت، دختر يکي يکدانه پدر است و تنها خطايش تلاش براي نجات مادر از ضربه هاي او در روز تولدش بوده است؛ روزي که قرار بوده تولدش جشن گرفته شود اما چنان در چنگال خشونت گرفتار مي شود که مادرش هم نيز نمي تواند به او کمک کند، حالا او چنان از لحاظ ظاهري آسيب ديده است که براي روزها نمي تواند سر کار برود. او در سالروز تولدش انتظار جشني باشکوه نداشت اما فکر هم نمي کرد که اين بلا سرش بيايد. اما اين پايان ماجرا نيست، خشونت به همين جا ختم نمي شود، مادر و دختر شبانه و بدون اينکه فرصت داشته باشند حتي لباس مناسب خيابان بپوشند، از خانه رانده مي شوند. جمجمه مادر دچار شکستگي شده و دختر نياز به عمل دارد. يکي از همسايه ها خوشبختانه با شماره ۱۲۳ بهزيستي آشنايي داشته و با تماس با آنان اين مورد همسرآزاري و خشونت عليه فرزند را گزارش مي دهد؛ مادر و دختر در خانه امن استقرار پيدا مي کنند؛ خانه اي که همواره مامن زناني است که متاسفانه اغلب آنان حتي لباس مناسبي بر تن ندارند و دست خالي و کتک خورده از خانه ها رانده شده اند. تهديد از مادرشوهر، کتک خوردن از برادر شوهر زني که بيش از ۲۰ سال است ازدواج کرده و حالا شوهرش جمجمه اش را شکسته و به چشمش صدمه رسانده به خبرنگار ايرنا از روزهاي آشنايي با شوهرش تا رانده شدن از خانه و آمدن به خانه امن مي گويد: از قم به خانه عمويم در تهران، مهماني آمده بودم و همسرم در آن زمان کارگر دوست عموي من بود که مرا آنجا ديد و به خواستگاري آمد. او مي افزايد: خواستگارم را در آن زمان رد کردم چون نمي خواستم در تهران ازدواج کنم اما بعد از بازگشت به قم، خانواده همسرم تا ماه ها به خواستگاري ام آمدند و مادرشوهرم با وعده هايش نويد زندگي خوبي را به من داد و من هم بالاخره قبول کردم. وي ادامه مي دهد: دو سال اول به خوبي متوجه رفتار همسرم نبودم. همسرم با مادرشوهرم هر دو با هم هميشه کتکم مي زدند و حتي برادرشوهر کوچکم نيز مرا مورد ضرب و شتم قرار مي داد و طي اين سال ها خيلي اذيت شدم. وي اضافه مي کند: چند سال بعد خدا دختري به من داد و گفتم با آمدن او شايد وضع بهتر شود اما بدتر شد؛ چون بچه کوچک داشتم مادرشوهرم هميشه تهديدم مي کرد که اگر بخواهي بروي بچه ات را مي گيريم. به خاطر دخترم زندگي کردم تا دختر سر و سامان بگيرد و به سني برسد که بد را از خوب تشخيص بدهد و شرايط من را درک کند. اين زن ادامه مي دهد: دخترم بارها مي گفت «چرا با بابا زندگي مي کني وقتي اينقدر اذيتت مي کند» اما من مي خواستم بعد از ۱۸ سالگي دخترم از همسرم جدا شوم. وي مي افزايد: همسرم سال هاست کارش ضرب و شتم است و هيچوقت هم پشيمان نشده است. مادرش هم از رفتار پسرش نسبت به من گلايه اي ندارد و حتي به نظر مي رسد او را حمايت هم مي کند؛ همسرم مشروبات الکلي و قرص هاي آرامبخش زياد مصرف مي کند. اما آن روزي که من و دخترم را اذيت کرد، نديدم قرصي بخورد. وي اضافه مي کند: همسرم کوچکترين چيزي را براي حمله کردن و فحاشي بهانه مي کند. در دعواي اخير نيز مي خواستم براي تولد دخترم حداقل سالاد اولويه اي درست کنم و سيب زميني روي گاز گذاشته بودم و از همسرم ۲۰ هزار تومان براي تهيه مواد ديگر آن خواستم، بهانه کرد که براي چي پول هاي من را خرج مي کني، براي چي پول هاي من را از حسابم مي کشي. براي چي مي خواهي ۲۰ هزار تومان برداري، مگر خودت کار نمي کني. از ريختن غذا در زباله داني تا شکستن ظرف ها اين زن ادامه مي دهد: اينطور نيست که دعوا فقط بر سر پول باشد، هربار چيزي را بهانه مي کند به طورمثال مي گويد غذا گرم يا سرد است؛ غذايي که از ساعت ۶ تا ساعت ۱۲ مي گذارم جا بيفتد موقعي که آماده مي شود و مي خواهيم آن را بخوريم، بلند مي شود غذا را در زباله مي ريزد و همواره ظرف ها را مي شکند. وي مي افزايد: همسرم همواره ظرف ها را مي شکند، باور نمي کنيد اما الان ظرف يکجور ندارم که جلوي مهمان بگذارم، يک نمکدان در سفره ندارم. با اين حال سرويس ۱۲ نفره خريدم که بگذارم کنار که اگر مهمان مي آيد، آبرو داشته باشم؛ به هرحال تمام وسايل خانه را مي شکند؛ ناسزا مي گويد، کتک مي زند و هيچوقت هم پشيمان نمي شود. هر بار هم به او اعتراض مي کني فايده اي ندارد. بارها به او گفته ام که اگر مشکل روحي و رواني داري نزد روانپزشک برويم، من هم با تو مي آيم شايد من مشکل دارم اما اصلاً راضي نمي شود و به اين کار تن نمي دهد. واکنش عجيب همسر به ماندن زن در خانه امن اين زن مي گويد: بيش از ۲۰ سال است که پايم را در کلانتري و دادسرا نگذاشته ام اما حالا کار به جاهاي باريک کشيده است. وي مي افزايد: همسرم همين چند روز پيش به من گفت «برگرد و از اين کاري که مي کني، خجالت بکش، مگر دفعه اولمان است، حالا يک دعوا کرديم، مگر مي خواهي دخترمان بچه طلاق شود» اما حالا هر چي فکر مي کنم مي بينم امنيت ندارم. وي ادامه مي دهد: شايد الان به خانه برگردم کارهايش را تشديد کند و کارهايش بدتر هم شود. ضربه ها منجر به شکستگي جمجمه و دوبيني شد اين زن درباره عوارض ضرب و شتم اخير خود مي گويد: چشم راست نياز به عمل دارد و براثر ضرب و شتم دو بيني پيدا کرده ام، طبق مدارک موجود به گفته پزشک، طول درمان هم دارم. وي مي افزايد: همسرم با مشت زده است اما اينقدر ضربات شديد بوده که پزشکان به من گفتند حواست نبوده و احتمالاً با لگد زده است. اما گفتم تا جايي که يادم است با مشت زد و يک سمت هم زد و نمي دانم چرا سمت ديگر صورتم هم کبود شده است، گفتند روي اين سمت هم تاثير گذاشته است. جمجمه ام شکستگي دارد. وي در پاسخ به اين سئوال که آيا قبلاً هم مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، مي گويد: قبلاً هميشه بيشتر به سرم ضربه مي زد. يک بار چنان ضربه اي به سرم زد که خون فواره زد و حالم خيلي بد بود. چند بار هم موهايم را از ته کنده است. وقتي طاقت همسايه هم طاق مي شود اين زن مي گويد: اولين بار است که به خانه امن مي آيم. همسرم مشغول ضرب و شتم من و دخترم بود که پسر طبقه بالا با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعي تماس گرفت. مي گفت «نمي شود تو اينقدر اذيت شوي، چهار سال است که مي بينيم اذيت مي شوي، ديگر طاقت نداريم، شورش را درآورده است.» وي اضافه مي کند: تصميم ۱۰۰ درصد به جدايي گرفتم. فعلاً اما فقط به پزشکي قانوني مراجعه کردم. شايد از حق خودم بگذرم اما از حق دخترم نمي توانم بگذرم، دخترم خيلي شديد مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و غضروف هاي بيني اش له شده بود. وي ادامه مي دهد: دخترم به من مي گويد «هنگام ضرب و شتم مرگ را جلوي چشمم ديدم»، طوري او را مورد ضرب و شتم قرار داد که حتي نمي توانست نفس بکشد. مادرشوهرم ايستاده بود و اجازه نمي داد من بچه را از پدرش جدا کنم. براي اولين بار در همسايه طبقه بالا را زدم و از او کمک خواستم. وي با ابراز رضايت از تلاش کارکنان خانه امن بهزيستي مي گويد: آنان تلاش کردند اينجا را شبيه خانه کنند و دخترم چند روز است اينجا آمده است؛ درست است که او دوست ندارد اينجا بماند اما مي گويد «مامان حداقلش اين است که مي دانيم سرپناه بالا سرمان است و آواره نيستيم». وي ادامه مي دهد: حالا من اين در و آن در زدم تا حداقل بتوانم پولي جور کنم و خانه اي بگيرم؛ خودم استقلال مالي دارم و مي توانم روي پاي خود بايستم. خياط هستم و از نظر مالي مشکل ندارم؛ درآمد ماهانه همسر من پنج و نيم ميليون تومان بود اما خودم هم مي توانم استقلال مالي داشته باشم. فرزندان دختر تا ۱۸ سال مي توانند نزد مادر در خانه امن بمانند طاهره حقدادي مسئول يکي از خانه هاي امن در تهران به خبرنگار ايرنا مي گويد: اگر زني شبانه از خانه رانده شود ابتدا از ۱۱۰ صورت جلسه مي گيريم که بعداً مشکلي پيش نيايد. چون مي خواهند بگويند ما شب اينجا بوديم و نامه اي داشته باشند که فردا مثلاً شوهرشان براي آنان مشکلي درست نکند. وي مي افزايد: زنان به صورت خودمعرف هم به خانه امن مي آيند. از اورژانس اجتماعي ۱۲۳، از کلانتري ۱۱۰ و از دادگاه نيز مراجعه مي کنند. خودمعرف زياد داريم. وي خاطرنشان مي کند: دختران تا ۱۸ سال اينجا نگهداري مي شوند و بعد از آن به مرکز نگهداري مي روند. اما معمولاً مي مانند. به طور مثال زماني پيش آمده دختري ۲۲ ساله دانشجو که وابستگي زيادي به مادرش داشته، اينجا مانده است اما معمولاً دختر تا ۱۸ سال مي ماند. حقدادي خاطرنشان مي کند: کودکان پسر هم تا ۱۰ يا ۱۲ سال (اگر جثه ريزي داشته باشند) مي توانند در خانه امن بمانند و بعد از آن براي آنها مرکز داريم. تاحدامکان معمولاً تلاش مي کنيم مادر و فرزند را از هم جدا نکنيم و معمولاً جدا نمي کنيم. راندن شبانه زن باردار از خانه يک هفته قبل از زايمان اين مسئول خانه امن مي گويد: مراجعه زن باردار هم داشتيم. دو هفته پيش زن بارداري که يک هفته به زايمان او مانده بود ساعت ۱۲ شب همراه مادرش به خانه امن آمد و بعد او را به مرکز مداخله در بحران راهنمايي کرديم؛ با همسرش صحبت کرد و در نهايت بازگشت به خانه داشت. حقدادي مي افزايد: مادر اين خانم از همسرش جدا شده بود و جا و مکان نداشت و خانه دخترش زندگي مي کرد و داماد آن شب به او گفته بود بايد برود و دختر هم گفته بود که پس من هم با مادر مي روم. از خانه بدون کفش رانده شد مسئول خانه امن مي گويد: زنان مراجعه کننده به خانه امن از همه طبقات هستند؛ آنها تحصيلات مختلفي دارند از دکترا و فوق ليسانس تا سطوح پايين تر؛ زماني مراجعه زني را داشتيم که خودش در کلانتري کار مي کرد. حقدادي مي افزايد: مراجعه زنان معلم و سرپرستار بيمارستان که وضع مالي خوبي داشته اند هم داشتيم؛ زني بود که همسرش پزشک بود و او را بدون کفش بيرون کرده بود و با ماشين اينجا آمده بود. وي يادآور مي شود: زنان در خانه امن تا چهارماه مي توانند بمانند بستگي دارد که کارهاي حقوقي آنها چه مدت طول بکشد که در صورت نياز مدت اقامت در خانه امن را تمديد هم مي کنيم اما معمولاً همان ۱۲۰ روز است. داد و هوار شوهران پشيمان اين مسئول خانه امن مي گويد: مواردي داريم که شوهراني که به اين خانه مراجعه مي کنند و داد و فرياد راه مي اندازند چرا همسرشان به اين مرکز آمده است. در اين موارد روانشناس با آنها صحبت مي کند. حقدادي مي افزايد: شوهران اين زنان معمولاً نمي پذيرند که همسرشان به خانه امن بهزيستي مراجعه داشته باشد و ديد مثبتي به بهزيستي ندارند. ممکن است روز اول ناراحت و عصباني باشند. سعي مي کنيم با آنها صحبت کنيم و آنها را آرام کنيم. بعد از چند جلسه پشت سر هم که مي آيند ديدشان بهتر مي شود. وي ادامه مي دهد: برخي شوهران پشيمان نيز با داد و هوار مي خواهند با همسر خود ملاقات داشته باشند، به آنها مي گوييم که خانمت شرايط خوبي ندارد و بگذار حالش بهتر شود. کسي خبردار نمي شود که همسرت به خانه امن مراجعه داشته است. زنان رانده شده از خانه با پوشش نامناسب اين مسئول خانه امن مي گويد: اگر زني مورد خشونت و ضرب و شتم قرار گرفته باشد، اولين کاري که مي کنيم ارجاع به پزشکي قانوني است و تمام کارهاي مربوط به آن زن را انجام مي دهيم به طور مثال زن بيماري به اينجا مراجعه کرده بود و خدمات درماني بيمارستاني کارهايش را انجام مي دهيم و تا زماني که زن اينجاست، دولت هزينه هاي آن را مي پردازد. حقدادي از مردم مي خواهد به خانه هاي امن کمک کنند و مي گويد: واقعيت اين است که خدمات ارزشمند به زنان و کودکان در خانه امن ارائه مي شود. حتي هزينه ميوه بچه ها را از هزينه خودمان تهيه مي کنيم و دلمان نمي آيد که چون بودجه اي نداريم براي آنها هزينه نکنيم. وي مي افزايد: خدمات خانه امن براي مردم شناخته شده نيست بيشتر خيران شيرخوارگاه ها را مي شناسند. وي تاکيد مي کند: معمولاً زناني که از خانه رانده مي شوند، حتي لباس مناسب بر تن ندارند. خانه امن، مامن گذري است حسين کريم پور ماکياني معاون اين مجموعه مرکز بهزيستي نيز به خبرنگار ايرنا مي گويد: زنان تا زمان پيگيري کارهاي حقوقي خود در خانه امن مي مانند و تا تکليف قانوني اين زنان در چهارچوب ضوابط تعريف شده، حل نشود و تا مددکار و تيم کارشناسي ما تشخيص شان بر صلاح آن همسر نباشد، رهايش نمي کنند و حتي پيگيري هاي بعد هم دارند. وي تاکيد مي کند: زنان رانده شده از خانه يا تحت خشونت بايد در خانه امن تکليفشان معلوم شود تا بتوانند در ساختارهاي ديگر بهزيستي تعريف شوند و خدمات ديگري دريافت کنند. خانه امن، محلي گذري تا تعيين تکليف قانوني زن است. وي اضافه مي کند: وقتي تکليف قانوني زن مشخص شد ديگر دست ما باز مي شود تا اين زن در خانه همسرش، خانه پدرش يا مراکز ما نگهداري شود که آن داستان ديگري دارد. مدت زمان ماندگاري زن در خانه امن البته بستگي به نظر قاضي دارد. اگر قاضي صلاح بداند که بيشتر بماند، بيشتر مي ماند اما معمولاً تا چهار ماه مي ماند. قاضي نيستيم معاون اين مجموعه مرکز بهزيستي مي گويدا: بسياري از مردان که زنان خود را مورد خشونت قرار مي دهند بعد از ساعتي پشيمان شده و دچار بحران روحي مي شوند. وي مي افزايد: به طورمثال شوهر يکي از زنان از در و ديوار مي آمد براي اينکه زن را ببيند و قضيه را حل کند اما ما (مسئولان مجموعه بهزيستي) قانون نيستيم، ما مجري قوانيني هستيم که به ما ابلاغ مي شود و تشخيص صلاحيت ملاقات با همسر با تشخيص قاضي است. پورکريم ماکياني مي افزايد: هر آنچه که تشخيص قاضي باشد ما عمل خواهيم کرد. البته مشاوره مي دهيم، ما گزارش مي دهيم ما به مراجع قانوني مي گوييم که شرايط اين زن يا کودک چطور است اما همسراني هم هستند که مي آيند و از کرده خود پشيمان هستند اما چون در شرايط قانوني قرار گرفتند، حتماً بايد قانون اين تشخيص را بدهد که او پشيمان شده است. مداخله تيم مشاوره در بحران هاي خانوادگي معاون اين مجموعه مرکز بهزيستي مي گويد: سازمان بهزيستي موارد مداخله در خشونت خانگي و موارد رانده شده همسر از خانه را تحت پوشش داردو زنان خشونت ديده را در خانه امن اسکان مي دهد تا از آسيب ديدگي آنها جلوگيري کند. پورکريم مي افزايد: اين زنان، زناني هستند که از هر طريقي خشونت ديده مي شوند، زناني که در خانواده ها طرد مي شوند، ترکشان مي کنند يا از خانه بيرونشان مي کنند، ما اينجا آنان را نگهداري مي کنيم تا تکليف شان معلوم شود. وي ادامه مي دهد: اين زنان که توسط همسران خود در خيابان ها سرگردان و ويلان مي شوند توسط حکم قضايي يا ۱۱۰ نيروي انتظامي به خانه امن ارجاع داده مي شوند و ما آنها را اسکان مي دهيم تا تکليف قانوني آنان مشخص شود. وي اضافه مي کند: ما تيم مشاوره داريم و اين زنان را به مرکز مداخله در بحران ارجاع مي دهيم. کارشناسان مراکز مداخله در بحران با اين زنان صحبت مي کنند و اگر نياز باشد با شبکه هاي حمايتي اين زنان مانند پدر و مادر يا برادر خواهر ارتباط مي گيرد و بهترين راهکار براي حل مشکل آنان انتخاب مي شود. رانده شدن کودکان همراه مادران از خانه معاون مجموعه مرکز بهزيستي مي گويد: رويکرد ما براي همسران يا فرزندان همواره رويکرد بازگشت به خانواده هايشان است و اعتقاد داريم هيچ کجا مثل خانواده براي زنان و کودکان مفيد نيست اما اين اطمينان حاصل مي شود که دوباره دچار آسيب مجدد نشوند. پورکريم ماکياني مي افزايد: تيم تخصصي ما اين مسائل را بررسي و اعلام خواهد کرد، از ابتداي امسال حدود ۳۷ زن و ۲۰ فرزند را اينجا نگهداري کرديم که کودکان همراه مادرشان از خانه رانده شده بودند. وي ادامه مي دهد: اينجا غذاي رايگان، فضاي رايگان، امکانات رايگان و مشاوره رايگان در کنار خدمات مددکاري و روانشناسي رايگان به آنان ارائه مي شود تا تکليف قانوني آنها مشخص شود. مردم به خانه هاي امن کمک کنند خانه امن مامن زنان و کودکاني است که به بهانه هاي مختلف تحت خشونت و ضرب و شتم قرار مي گيرند و فرصتي ندارند تا توشه اي از خانه همراه خود ببرند. بنابراين اين مراکز نيز همانند مراکز ديگر بهزيستي مانند شيرخوارگاه ها نياز به کمک هاي مردمي دارند تا لباس و ديگر مايحتاج براي ساکنان اين خانه ها فراهم شود. پورکريم ماکياني، معاون مجموعه مرکز بهزيستي شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۶۵۹۶۴۷ و شماره شبا ir120170000002173451374001 را جهت واريز کمک هاي مردمي اعلام کرده است. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد