پسری را که قبل از شوهرم در زندگیام بوده، چطور فراموش کنم؟
خراسان/ 34 ساله ام و يک پسر سه ساله و دختري يک ساله دارم. با وجود تحصيلات دانشگاهي، درگير ازدواج ناخواسته اي شدم. منظورم اين است که خانوادهام براي ازدواج من بسيار اصرار داشتند اما نه با پسر مورد علاقه خودم. گاهي فکر ميکنم کاش لااقل همسرم از نظر فکري به من نزديک بود. ما يا در حال بحث و دعوا هستيم يا هيچ حرفي باهم نميزنيم. من پيش از ازدواج به پسري علاقهمند بودم اما خانوادهام به دليل موقعيت مالي او کاملا با اين ازدواج مخالف بودند. حالا پس از شش سال از زمان ازدواجمان، ماه پيش اين آقا را اتفاقي ديدم و به ياد گذشتهها افتادم. پيش از اينکه او را بعد از سالها ببينم، همواره به او فکر ميکردم. اين روزها دعوا و مشکلاتي که با همسرم دارم و از طرفي فراموش نکردن آن فرد مرا دچار عذاب وجدان کرده است. مخاطب گرامي کاملا مشخص است که از لحاظ روحي در فشار هستيد و تضادهايي در افکار و باور هاي شما وجود دارد و در شرايط سختي گرفتار شدهايد. چند نکته را براي شناخت بهتر موقعيت تان پيشنهاد ميکنم. مسئوليت بله گفتن خود را بپذيريد رضايت نداشتن شما از زندگي مشترک، ناکام ماندن در تحصيل و کسب و کار مورد علاقه و ... کاملا قابل درک است اما اينکه شما مسئوليت تمام اين اتفاقها را متوجه پدر، مادر و همسرتان بدانيد و نقش خود را تاثيرگذار ندانيد، کمي غيرواقعبينانه است. به هر حال کسي که پاي سفره عقد بله را گفته، خود شما بوديد و در آن زمان شايد ميخواستيد بهترين تصميم را بگيريد پس مسئوليت و نقش خود را بپذيريد. تا زماني که حس قرباني بودن داريد، درگير خشم، تاسف و اندوه زيادي درباره خود و اطرافيانتان هستيد که باعث ميشود براي حل مسائل تان گام مهمي برنداريد. همسرتان را با ديگري مقايسه نکنيد درباره آقايي که قبلا در زندگي شما بودند هم بايد بگويم يک سري احساسات در دوران مجردي و پيش از ازدواج وجود داشتهاند که به هر دليل به وصال نرسيده و ذهن ما بعد از اتمام آن رابطه کم کم نکات منفي و نقاط ضعف رابطه را فراموش و شروع به ايدهآلسازي از شخص و رابطه ميکند تا جايي که ما را وارد بازي مقايسه با هر خواستگار يا حتي همسرمان با آن فرد ميکند. مطمئن باشيد همه انسانها ضعفهايي دارند و در کل مقايسه فعلي خطاست اما تا زماني که با فردي زير يک سقف زندگي نکرده باشيد، نميتوانيد وي را با همسرتان مقايسه کنيد. درگير خيال و رويا نشويد پيشنهادم به شما اين است که درگير خيالات و روياسازي در خصوص آن فرد و زندگي با اين آقا نباشيد و در عالم منطق و واقعبيني فکر کنيد چرا که شما آن خانم مجرد سالهاي پيش نيستيد. گاهي مجموع باورها و افکاري که ما درباره موضوعات مختلف از جمله رابطه با همسرمان داريم باعث ناکام شدنمان در زندگي ميشود نه خود واقعي و ويژگيهاي طرف مقابل، به همين دليل حتما لازم است در اين زمينه از متخصص کمک بگيريم. برخلاف باور عموم، خوشبختي و رضايت زناشويي چيزي نيست که ناغافل نصيب ما بشود بلکه براي داشتن رابطه خوب و صميمي بايد مهارتهايي را در حوزه ارتباط موثر، زناشويي و مديريت هيجان کسب کنيد و در کنار آن کارآمدي افکار و باورهايمان را به چالش بکشيم و باور داشته باشيم که رابطه خوب ساختني است. نويسنده : ستاره صبوري| کارشناس ارشد روان شناس باليني