داستان غلبه اراده بر معلولیت از زبان دختر برگزیده کنکوری ویلچر نشین
ايسنا/ روز تجليل از رتبههاي برتر کنکور دختري که با لبخند روي ويلچر نشسته و ميان دانش آموزان برتر شيرازي جا خوش کرده بود، نظر بسياري را جلب کرد، او با آن چهره مصمم، مصداق عيني صرف فعل خواستن بود؛ دختري که عليرغم همراه داشتن معلوليت حرکتي، توانستن را در کسب رتبه برتر کنکور ۹۸ اثبات کرد تا الگويي باشد براي همه. اينکه گفته اند معلوليت به معناي محدوديت نيست را زهرا نامور، چهره برتر کنکور امسال و کسي که رتبه پنج منطقه يک و رتبه سي و هفت کشوري علوم تجربي، به عنوان رشته اي که بيشترين تعداد شرکت کننده کنکور را دارد، به نامش ثبت شده است. زهرا تا هشت سالگي در سلامت کامل بسر برد تا اينکه بيماري (اس.ام.اي) به عضلاتش حمله کرد و از ده سالگي ويلچر نشين شد؛ اما اين بيماري و تمام دردسرهاي آن، نه تنها ذره اي از اراده فولادينش نکاست بلکه کسب موفقيتهاي متعدد تحصيلي او را به يک الگو براي ديگران بدل کرد. به خانه زهرا که رسيديم مادر مهربانش به استقبالمان آمد و به محض ورودمان به سالن، سلام بلند و پر انرژي او اين استقبال را کامل کرد. گفت و گو با زهرا را از دوران کودکياش آغاز کرديم، از روزهايي که بيماري او را در بر گرفته بود؛ زهرا گفت: حدود دو سال و نيم طول کشيد تا پزشکان بيماري مرا تشخيص دادند؛ اين بيماري ابتدا ران پاهايم را درگير کرد و به مرور خود را پيش برد و از ناحيه گردن هم دچار ضعف عضلاني شدم. وي ادامه داد: بالا رفتن از پله اولين توانايي بود که ازدست دادم، به همين خاطر مادرم با تحقيق و جستوجو مدرسهاي را پيدا کرد که نيازي به استفاده از پلهها نباشد . زهرا که پس از گذراندن دوره دبستان، وارد مدارس خاص ميشود، گفت: از همان شش هفت سالگي دوست داشتم در مدارس استعدادهاي درخشان درس بخوانم . چون از ابتدا علت بيماري من تشخيص داده نشده بود، تصور ميکردم که به حالت سابق بر ميگردم و به همين دليل تفاوتي بين خود و اطرافيان و همسالانم نميديدم. اما از ۱۰ سالگي وليچرنشين شدهام . نخستين عاملي که زهرا را قادر به پذيرش بيمارياش ميکند، رفتارهاي عادي و سراسر مهر و عطوفت پدر و مادرش بوده است. وي در اين باره گفت: انگار در خانه ما که چيزي تعيير نکرده بود و من همان زهراي سابق بودم؛ اين نگاه باعث پذيرش شرايطم شد و بعد از بيماري هم در کلاس شطرنج و زبان و در ديرگ رشتههاي متفرقه شرکت کردم . زهرا افزود: به اين نتيجه رسيده بودم که با باور و نوع نگاه خانواده به بيماريام، بايد فعاليتهاي اجتماعي را ادامه دهم.در مدرسه مثل دانش آموز عادي تنبيه ميشدم و دبيران مانند ديگر دانش آموزان با من برخورد کردند و اين نوع نگاه انگيزهاي جدي در من به وجود آورده بود . وي ادامه داد: دستهايم درگيري عضلاني دارد و براي اينکه زود خسته نشوم تلاش کردهام تا دروس تخصصي را ذهني حل کنم.در مدرسه دوستانم و در خانه هم مادرم در نوشتن به من کمک ميکردند . زهرا اضافه کرد: در کنکور براي کساني که دچار معلوليتهاي حرکتي هستند، منشي تعيين ميکنند.من هم در آزمون دروس عمومي را چشمي حل کردم و در دفترچه سوالات پاسخ را مشخص ميکردم تا منشي آنها را در پاسخ برگ وارد کند که متاسفانه منشي در انتقال جواب به پاسخ برگ اشتباهاتي کرد و برايم لحاظ نشد . اين دانش آموز رتبه برتر کنکور ۹۸ در ادامه اظهار داشت: هفت دقيقه به انتهاي آزمون باقي مانده بود، نگاهي به پاسخ برگ کردم و متوجه شدم که در قسمت عربي و ديني که همه سوالات را پاسخ داده بودم در پاسخ برگ به درستي وارد نشده، به مسئولان جلسه اعلام کردم آنها صداقت مرا تاييد کردند اما هيچ همکاري نشد . اين دانش آموز نخبه در ادامه گفت: با مراجعه به سازمان سنجش و مکاتبه با معاون اين نهاد، ضمن تاييد گفته من، اعلام کردند تا زمان اعلام اوليه نتايج بايد منتظر ماند و پس از آن مجدد براي بررسي دفترچه سوال و پاسخ برگ شکايت کرد اما رتبه منم به اندازه کافي خوب بود و با جابهجايي آن، باز هم وضعيت من تغييري نميکرد . زهرا که به عنوان نخستين اولويت خود، رشته را پزشکي تهران دانشگاه تهران را انتخاب کرده، گفت: با توجه به شرايطم تحقيق کردهام و امکان گذراندن دوره عمومي به صورت تحقيقاتي وجود دارد . وي با بيان اينکه پيش از کنکور تصورم اين بود که حتما ميتوانم رتبه تک رقمي را کسب کنم، عنوان کرد: در کلاسهاي کنکور و آزمونهاي آزمايشي شرکت کردم و برخي دوستان و اساتيد که در جريان بيماري من بودند با تخفيف يا گذشت از حقالزحمه، مرا مورد لطف قرار دادند. زهرا با بيان اينکه وضعيت خاص بيماري من، هزينههاي سنگيني را به خانوادهام تحميل کرده است، گفت: اوج اين بيماري مشخص نيست، پيش رونده است و متوقف نميشود و ممکن است در آينده اعضاي بدن از جمله قلب و ريه را هم درگير کند . وي ادامه داد نه تنها بي انگيزه نشدهام بلکه اين موفقيت را هم شروع کار ميدانم و حتما به تحصيلات عاليه ادامه ميدهم، چون ۱۲ سال درس خواندهام تا وارد دانشگاه شوم . زهرا که دوست دارد در گرايشي از حوزه پزشکي وارد شود که بتوان راهي براي درمان بيماريهاي نادر مانند بيماري خودش پيدا کرد، از تغيير نگاه آدمهاي عادي پس از موفقيت در کنکور سخن گفت و افزود: در فضاي اجتماعي و واقعي بسياري را ديدم که نگاهشان به زندگي تغيير کرده و اين براي من خيلي لذت بخش است . اين رتبه برتر کنکوري توصيهاي هم به دحتران جوان همسن و سال خود کرد و گفت: ما انسانيم و اشرف مخلوفات و اگر تواناييهاي خودمان را باور کنيم، ميتوانيم هر غيرممکني را ممکن کنيم و اطمينان داشته باشيم که اگر تصميم به کاري داشته باشيم، هيچ محدوديتي مانع نخواهد شد و سختي راه نبايد مانع از پيشرفت شود . زهرا که به دست آوردن هر موفقيتي را بدون سختي مسير نميداند، گفت:سختي شيريني مسير را به وجود ميآورد . وي ميانگين مطالعاتي يکسال آخر تحصيلي خود را روزانه ۱۰ تا ۱۲ ساعت و در ايامي از سال بيش از آن دانست و افزود: در کشور ما از کنکور يک غول بزرگ ساخته شده اما اصلا ترسناک نيست . زهرا تاکيد کرد که کنکوريهاي سال آينده از هماينک آرامش خود را حفظ کنند تا نتيجه خوبي را از اين آزمون کسب کنند . شرايط خاصي مثل استرس و رقابت براي همه داوطلبان يکسان است، لذا با حفظ آرامش بايد گامهاي بعدي را برداشت . وي افزود: نميتوان نسخه کلي براي همه پيچيد که اگر در فلان کلاس شرکت کني و از يک نوع منابع استفاده کني، قبولي در کنکور تضمين ميشود، بلکه هرکسي بسته به نيازش، ميتواند شرکت کند يا نه. اين داطلب برتر کنکور ۹۸ در پاسخ به اين سئوال که اگر در مدارس عادي درس خوانده بود امکان داشت باز هم به اين موفقيت دست يابد، گفت: در دوره ابتدايي نميتوان بين مدارس تفاوتي خاص ديد اما در مقاطع بعدي و در مدارس خاص دانش آموزان تحت آموزشهاي بيشتري قرار ميگيرند . زهرا تاکيد کرد: نگاه، انتظارات و رقابت همه اينها در يک مدارس خاص باعث ميشود که در کنکور احتمال موفقيت بيشتري را رقم بزند اما باز هم نميتوان گفت بايد در اين مدارس خاص درس خواند تا موفق شد . او ادامه داد: اگرچه از ۱۰ سالگي شرايطم تغيير کرد و پاهايم را از دست دادم اما از همان زمان پدر و مادرم پاهايشان را در اختيارم گذاشتند و هرجا هر فعاليتي ميخواستم انجام بدهم، نگذاشتند که محدوديتي احساس کنم؛ هرچه خواستم مانند افراد آن تجربه کردم . زهرا گفت:در حالي که انتخابهاي مختلفي پيش روي پدر و مادرم بود و انها ميتوانستند مسير و زندگي ديگري براي رقم بزنند اما آنها بهترين حالت را حتي بيش از حالت يک فرد عادي برايم ايجاد کردند و حالا هم مديون پدر و مادرم هستم که اين شرايط را برايم رقم زدند . مادر زهرا که لبخندهاي پي در پي نثار سيماي دخترش ميکرد رو به ما گفت: تا پنج شش سال اول به خاطر نگاه سنگين و ترحم آميز اطرافيان، کمتر در مجالس شرکت ميکردم .با اين حال هيچ وقت دلم نيامد زهرا را به حال خود رها کنم.حرفهاي مردم را مثبت تلقي ميکردم و بيش از هر چيزي برايم اهميت داشت که اعتماد به نفس زهرا پابرجا بماند . خيليها به من گفتند فلاني پير شدي، خسته شدي اما از بسياري از موقعيتها حتي موقعيت شغلي هم زدم تا دخترم اذيت نشود و تمام وقت خود را به او اختصاص دادم . مادر زهرا ادامه داد: اوايل با فاميل ارتباطي کمتري داشتيم اما امروز اينطور نيست، چون دخترم خودش و توانايياش را باور کرده است. اما آدمي است ديگر، کوه هم که باشي يک جايي از حرف مردم کم ميآوري . وي با بيان اينکه زهرا دختري مستعد و سخت کوش بوده و هست، براي همين شرايط را برايش مهيا کرديم تا به هدفش برسد،گفت: پيشرفت و کمال بچهها در هر زمينهاي، آنقدر ارزشمند است که پدر و مادر از خود ميگذرند. مادر زهرا گفت: هيچ وقت به او به ديد دختري ضعيف و ناتوان نگاه نکرديم، اگرچه رفت و آمدها و رسيدگي به او کاري سخت و وقت گير بود اما همه را به جان خريديم، چون دختري سخت کوش بود که نياز به همراهي داشت . وي در خصوص احساس خود از موفقيت اخير فرزندش عنوان کرد: نه تنها خوشحالم که افتخار ميکنم و به هر نحوي که شده تا حد ممکن امکان تلاش کرده و ميکنم تا زمينه رشد و پيشرفت دخترانم را به پاس قدرداني از آنها مهيا کنم.