پسر بزرگ خانوادهام اما برادر و خواهرهایم روی حرفم حرف میزنند!
خراسان/ 55 سالهام و توقع دارم مانند رسم قديمي خاندانمان، نظر آخر را در مسائل خانوادگي من بدهم. پسر بزرگ خانواده هستم و بعد از فوت پدرمان، برادر و دو خواهر کوچکترم احترام من را نگه نميدارند و روي حرفم، حرف ميزنند. البته در ظاهر احترامم را نگه مي دارند اما بعضي اوقات بر خلاف نظرم رفتار مي کنند. مثلا قرار بود يک مهماني را نرويم اما بدون اطلاع من رفتند. چطور بايد با آنها برخورد کنم؟ نگرانى شما درباره مديريت مسائل خانواده قابل درک است. احتمالا اين رفتار خواهر و برادرهايتان براى شما به اين معنى است که آنها جايگاه شما را نپذيرفتهاند و اين مسئله باعث ناراحتى و رنجش شما مىشود اما اين نکته را بايد درنظر بگيريد که سبک روابط خانوادهها در سالهاى اخير تغييراتى داشته و از اينکه يک نفر تصميم گيرنده نهايى باشد، بيشتر به سمت مشورت و تصميمگيرى جمعى تغيير کرده است. مشورت کمک بيشتري به اتحاد خانواده ميکند با توجه به نکته گفته شده بايد بدانيد که مشورت با همه اعضا و تصميمگيرى جمعى با خواهر و برادرها، کمک بيشترى به حفظ اتحاد خانواده و روابط مىکند. در مواردى مانند مورد مطرح شده در سوال، بهتر است انتظارات و دلايل مخالفت خود را با شرکت آنها در مهماني مدنظر به طور واضح با آنها در ميان بگذاريد و دلايل آنها براى شرکت در مهمانى را نيز بشنويد. لازم نيست دقيقا نقش پدر را ايفا کنيد علاوه بر نکات گفته شده ، ذکر اين نکته هم مهم است که جايگاه پدر و مادر جايگاه ويژه اي است که طى سالهاى رشد فرزندان در ذهن و روان آنها اين جايگاه تعريف مىشود. به همين دليل نمىتوان انتظار داشت فرزندان بزرگتر در غياب آنها، دقيقا اين جايگاه را به همان صورت پر کنند. اين انتظار که شما به عنوان فرزند بزرگتر وظايف پدر را کاملا به عهده بگيريد، باعث ايجاد فشار، خستگى و ناکامى در مواردى مانند مثالى که در سوال مطرح کرديد، مىشود. پيشنهاد مىشود در ارتباط با اعضاى خانواده در نقش خودتان به عنوان فرزند بزرگ تر باشيد و با مشورت و جلب همکارى خواهرها و برادرهايتان در تصميمگيرىها به آنها اين اطمينان را بدهيد که مىتوانند در امور مربوط به خانواده نقش داشته باشند. در اين صورت با گذشت زمان آنها نيز متقابلا بيشتر پذيراى نظرات شما خواهند شد. نويسنده : فهيمه ملکي| روان شناس باليني دانشگاه علوم بهزيستي و توان بخشي