اولین راه حل برای پیشگیری از معضل طلاق
ايسنا/ نتايج يک پژوهشي داخلي در خصوص بسترها و پيامدهاي طلاق نشان ميدهد که متوليان امر براي کاهش بروز اين راهحل ناخوشايند، مشاوره پيش از ازدواج را جديتر گرفته و بهطور مؤثرتري به تقويت مهارتهاي زناشويي زوجين بپردازند. بر اساس آمار ثبت احوال کشور، رشد نرخ طلاق در کشور با گذشت زمان افزايش يافته و نگرانکننده است. پديده طلاق راهحل رايج و قانوني عدم سازش زن و شوهر، فروريختن ساختمان خانواده، قطع پيوند زناشويي و اختلال ارتباط پدر و مادر با فرزند است اما اين پديده، موضوعي چند بعدي است که متأثر از عوامل رواني، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است. در تحقيقي، علل طلاق به چهار دسته عوامل اجتماعي، روانشناختي، خانوادگي و اقتصادي تقسيمبندي شده است. طلاق به اعتقاد متخصصان، سلامت رواني و فيزيکي زنان، مردان و فرزندان آنان را تحت تأثير قرار ميدهد. اما آسيبپذيري زنان از پيامدهاي اجتماعي طلاق معمولاً بيشتر است. در اين مورد، نگراني زنان از آينده اقتصادي خود، در مورد فرزندانشان و گفته مردم بيشتر از مردان است. مردان و زنان مطلقه، هر دو بهنوعي از ازدواج مجدد بيزار ميشوند و هم زنان و هم مردان، اغلب احساس مشابهي از رها شدن پس از طلاق، بدبيني نسبت به آينده، عدم تمايل به مشورت با دوستان درباره جدايي خود و تفاهم نداشتن با همسر خود دارند. بدين معني که آنها با احساس طرد شدن، سردي و سرزنش بيشتري از سوي اطرافيان نزديک روبهرو هستند. در رابطه با اين موضوع مهم اجتماعي، گروهي از محققان کشور از دانشگاه علوم پزشکي گيلان، دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکز، دانشگاه آزاد اسلامي واحد سنندج و دانشگاه شهيد چمران اهواز به انجام مطالعهاي دست زدهاند که در آن بهصورت کيفي، به بسترها و پيامدهاي طلاق پرداخته شده است. اين مطالعه با تمرکز بر شهر رشت در استان گيلان صورت گرفته و با استفاده از مصاحبههاي عميق با مشارکتکنندگان انجام شده است. نتايج بهدستآمده از اين تحقيق، تلويحات کاربردي فراواني را براي متخصصان مرتبط به همراه دارد. به اين شکل که بايد نگاه سيستميک، چند علتي و تعاملي در بافت فرهنگي و اجتماعي افراد مطلقه به پديده طلاق وجود داشته باشد. بر اين اساس، حسين احمد دوست، محقق اداره مشاوره دانشگاه علوم پزشکي گيلان و همکارانش در اين پژوهش، ميگويند: «در پژوهش ما، بررسي تجربه زنان شرکتکننده نشان داد که بيشترين پيامدها براي زنان در اين خصوص، در بعد اجتماعي- فرهنگي وجود داشته است. ابعاد اجتماعي طلاق که زنان به آن اشاره کردند، شامل اعمال کنترل، انگ خوردن، ترحم اطرافيان و سردي روابط آنان، مورد طمع واقعشدن، نگاه ابزاري و دشواري امر ازدواج مجدد بود که همگي خاص دوران بعد از طلاق هستند». پژوهشگران فوق ميافزايند: «طبق گزارش زنان شرکتکننده در اين تحقيق، مردان پس از طلاق نسبت به آنها بدبين شده بودند و همين بدبيني موجب بروز مشکلات هيجاني براي آنها شده بود». احمد دوست و همکارانش طبق يافتههاي اين تحقيق که آن را بهصورت مقالهاي علمي پژوهشي در مجله «تحقيقات کيفي در علوم سلامت» منتشر کردهاند، ميگويند: «در خارج از کشور آمار طلاق به علت خيانتهاي زناشويي بيشتر از داخل است و در مقابل، تغيير ارزشها در داخل کشور به نسبت خارج از کشور بيشتر بهعنوان علت طلاق مطرح شده است. همچنين طلاق به دليل مسئله اعتياد، امري است که همواره وجود داشته است. هرچند در خارج از کشور مسئله اعتياد بيشتر به سوءمصرف الکل مطرح است، اما در داخل کشور بيشتر سوءمصرف موادي مانند شيشه گزارش ميشود». مجريان پژوهش فوق با توجه به نتايج پژوهش خود اظهار داشتهاند: «طبق نتايج بهدستآمده، طلاق يک پديده پيچيده و چندبعدي است و بسترها و پيامدهاي آن در تعامل و داراي روابط حلقوي و چرخشي هستند و در اين خصوص بايستي به تفاوتهاي جنسيتي مراجعان طلاق و عدم درک تفاوتهاي همديگر توسط زوجين متقاضي طلاق توجه کرد. بر اين اساس بهتر است جهتگيري متخصصان براي پيشگيري از طلاق، بيشتر به سمت مشاوره پيش از ازدواج و تقويت مهارتهاي زناشويي باشد». مجله "تحقيقات کيفي در علوم سلامت"، فصلنامهاي با رتبه علمي پژوهشي از کميسيون نشريات علوم پزشکي کشور است که توسط دانشگاه علوم پزشکي کرمان و با همکاري انجمن علمي پرستاري ايران منتشر ميشود.