عواملی که ممکن است ازدواج را برای شما کسل‌کننده کند!

۱. سوال پرسيدن از شريک زندگي خود را متوقف کرده‌ايم. ما فکر مي‌کنيم بعد از ۵ سال زندگي مشترک تمام ابعاد شخصيتي همسرمان را مي‌شناسيم اما اين يک طرز تفکر اشتباه است. درباره مسائلي که ذهن شما را درگير مي‌کند سوال کنيد و يک‌ديگر را بيشتر بشناسيد. ۲. رابطه شما دستخوش تغيير شده است، اما انتظارات شما خير. وقتي يک رابطه را آغاز مي‌کنيد انتظاراتي داريد که بايد به تدريج تغيير کند و مطابق با شرايط يک رابطه شود.

۳. شما يک‌ديگر را غافلگير نمي‌کنيد. هديه‌هاي کوچک و توجهي که به يکديگر مي‌کنيم، يک رابطه را رشد مي‌دهد. هر يک از طرفين در يک رابطه بايد فک کنند که گاهي کارهايي را انجام دهند که ديگري را به شوق آورد.

۴. زبان عاطفي يکديگر را نمي‌شناسيد. برخي افراد با صبحت کردن، برخي با گرفتن هديه و برخي ديگر با محبت خوشحال مي‌شوند و از اين حيث بايد زبان عاطفي شريک خود را بشناسيم.

۵. شما با غذا درست کردن، به يکديگر پيوند نمي‌زنيد. غذا يک شکننده يخ قوي است و در بسياري از موارد در تهيه غذا افراد به يکديگر نزديک مي‌شوند و لحظات مفرحي را مي‌سازند.

۶. شما فانتزي‌هاي فيلم‌ها را بيش از حد باور کرده‌ايد. زندگي واقعي مانند زوج‌هاي فيلم‌هاي کمدي پيش نمي‌رود و اگر انتظارات غلطي داشته باشيم، احتمالاً از ازدواجمان نااميد مي‌شويم.

۷. شما به روزمرگي افتاده‌ايد. يک ريتم در هفته و اتفاقات تکراري شما را خسته مي‌کند و بهتر است براي تغيير در حال خود، براي کارهاي هيجان‌انگيز در طول هفته برنامه بريزيد.

۸. شما براي رابطه خود هدف تعيين نکرده‌ايد. حرکت به سمت يک هدف مشترک، خوشحالي و آرامش را به ارمغان مي‌آورد. حتي اگر به چيزي دست پيدا نکنيم، همين حرکت مشترک بسيار لذت‌بخش است. ۹. آنقدر که لازم است زندگي خود را با شريک زندگيتان به اشتراک نمي‌گذاريد. يا حوصله نداريد و يا فکر مي‌کنيد براي او مهم نيست. به هر علتي که باشد اين يخ را بشکنيد و از زندگي روزمره خود بگوييد و از او بشنويد. ۱۰. زياد از حد کنار هم بوده‌ايد. وقتي زيادي از حد کنار هم باشيم و حرف‌هاي يکديگر را بدانيم خسته مي‌شويم، گاهي اوقات زماني را براي خودتان صرف کنيد. ۱۱. شما فکر مي‌کنيد هميشه همه چيز بايد تازه باشد. بيش از حد به يک رابطه انتظار وارد نکنيد. اينکه با زمان همه چيز مانند روز اول نباشد اتفاقي کاملا طبيعي است. ۱۲. کارهاي شريک زندگيتان براي شما عادي شده است و از او قدرداني نمي‌کنيد. شما کارهاي او را مسلم مي‌دانيد و او از اين اتفاق به طور قطع خسته مي‌شود. ۱۳. روابط زناشويي خود را با محبت و توجه بيشتر دنبال کنيد. ۱۴. شما بيش از حد درگير تکنولوژي هستيد. زماني که براي تکنولوژي مي‌گذاريم را مديريت کنيم تا فرصت خودمان را صرفاً به گشت‌وگذار در تکنولوژي نگذرانيم و روابط خود را هم مديريت کنيم. ۱۵. شما فقط زمان خود را به عنوان خانواده ( با فرزندان و ...) مي‌گذرانيد و از گذران زمان به عنوان «يک زوج» غافل شده‌ايد. ۱۶. شما سندروم لانه خالي داريد. افراد بعد از اينکه فرزندانشان بزرگ شدند و به سوي خودشان رفتند، بعد از سال‌ها دوباره با هم تنها مي‌شوند و احساس مي‌کنند هيچ حرفي با يکديگر ندارند. به جاي اينکه از اين شرايط احساس بدي داشته باشيد از آن براي بازسازي روابط خودتان استفاده کنيد و روابط، سفرها و رفت‌وآمدهاي دو نفره را بيشتر کنيد. ۱۷. شما محافل اجتماعي که در آن بوده ايد را حذف کرده‌ايد. گروه‌هاي دوستي خود را حفظ نکرديد و احساس تنهايي و کمبود روابط گذشته خود را داريد. براي برقراري مجدد روابط خود تلاش کنيد. ۱۸. حرفه شما ازدواج شما را تحت تأثير قرار داده است. بديهي است که حرف ما اهميت دارد اما نبايد در ازدواج ما نقش اول را داشته باشد. چندين روز در هفته کار خود را به منزل نبريد و تا ساعاتي وقت خود را براي خانواده کنيد. ۱۹. شما براي رابطه خود، انرژي نمي‌گذاريد. هرچه از شروع يک رابطه زمان بگذرد، نياز بيشتري به مراقبت وجود دارد. براي رابطه خود وقت و انرژي بگذاريد. ۲۰. شما فاقد ارتباط با خود هستيد. اگر ارتباط ما با خودمان مثبت نباشد، بعيد است در ارتباط با شريک زندگي خود ارتباط مثبتي داشته باشيم. منبع BestLife ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد

---

بازار

---