چطور کودکان را برای مواجهه با حیوانات آماده کنیم؟
ايرنا/ يکي از مهمترين توصيهها براي بهبود توانمنديهاي ارتباطي کودکان نسل آپارتماني، حضور آنها در مدارس طبيعت و مزرعههاي پژوهشي کودکمحور يا داشتن حيوان و گياه خانگي است. حضور يک موجود زنده توان ارتباطي کودک را ارتقا ميدهد، مسئوليتپذيري، عاطفهورزي، توجه به ديگري و حمايت از او را آموزش ميدهد. مهيا شدن چنين امکانهاي خوبي که کودکان بتوانند از حضور حيوانات خانگي مانند ماکيان و دام و طيور بهره ببرند اتفاق فرخندهاي است که بايد به فال نيک گرفت از سويي گزارشهاي تسهيلگران و مربيان ميگويد عدم مهارت ارتباطي کودکان با حيوانات مدرسههاي طبيعت، منجر به حيوانآزاري ميشود و انفعال والدين در اتخاذ رويکرد مناسب هم مسالهاي است که نميتوان ناديده گرفت و ميتواند به امري ضد تربيتي بدل شود. گزارشهايي از فشردن تا حد مرگ جوجهها و خرگوشها، پرتاب چوب و سنگ براي گوسفند و اسبها و کشيدن و شوت کردن بچه گربهها، شکستن صدف حلزونها و بيرون کشيدن ماهيها از آب و مواردي که منجر به مرگ حيوانات شدهاند. حال بايد يک سوال مهم را از خود بپرسيم پيش از مواجهه کودکان با حيوانات زنده چه مفاهيم و مهارتهاي مراقبتي را بايد به آنها آموخت؟ ۱- حيوانات اسباب بازي نيستند بلکه جاندارند. کودکان تا پيش از ۳ سالگي درک شفافي از تفاوت حيوانات با عروسکهاي حيواني خود ندارند. بنابراين لازم است مفهوم زندهبودن را با مصاديق مکمل براي کودک شرح دهيم؛ مثلا گرم بودن بدنش، غذا خوردن و بيدار شدنش، صدا داشتن و بچهدار شدنش، ادرار کردن و حرکت کردنش و… ۲- حيوانات احساس دارند، ميترسند، خسته يا عصباني ميشوند. کودکان بعد از شناخت مولفههاي احساسي خود مانند غم و شادي، ترس و خشم و خستگي ميتوانند به درک اينکه حيوانات هم احساس دارند نزديک شوند. با کمک قصههايي با شخصيت حيواني و نمايش خلاق با محوريت اين موضوع ميتوان درک احساسات داشتن حيوانات را براي کودکان دروني کرد. ۳- انسان صاحب حيوانات نيست بلکه دوست آنهاست. برخي از والدين اشرف بودن انسان بين مخلوقات را به معناي اينکه انسان سرور و صاحب ساير مخلوقات است درک کرده و به کودک منتقل ميکنند. در حاليکه اشرفيت اسنان منوط به قوه عقلانيت اوست و به معناي بيارزشي طبيعت و حيوانات نيست. به کودکان توضيح بدهيم با کمک قوه عقل ميتوانيم دوست و مراقب حيوانات باشيم. ۴- حيوانات حريم خصوصي دارند. حيوانات هم مثل انسان نياز به خانه دارند. آشيانهها و لانهها و محل زندگي حيوانات را به آنها نشان داده و توضيح دهيم اين حريم خصوصي آنهاست و ما نميتوانيم مدام در آنجا سرک بکشيم و آرامش حيوانات را از آنها بگيريم. ۵- حيوانات هر چيزي را نميخورند. شناخت اينکه هر حيواني چه چيزي ميخورد و ظرفيت مشخصي دارد از مهارتهايي است که بايد به کودک آموزش داد. ۶- براي نوازش حيوانات بايد اجازه گرفت و روشهاي نوازش آنها را آموخت. براي کودکان توضيح دهيم برخي حيوانات نوازش گريزند و برخي به نزديکي و بغل شدن توسط انسان علاقهمند هستند. اول بايد بدانيم چه حيواني پذيراي نوازش است و بعد بايد نوع نوازش ملايم و با آرامش را به او ياد دهيم تا مثل عروسکها حيوانات را نچلانند و فشار ندهند. ۷- هر حيواني ابزار دفاع از خود را دارد. به کودکان بگوييم حيوانات از خود دفاع ميکنند نيش يا پنجول يا دندان تيز و نوک دارند. براي نزديکي به آنها بايد بدانيم ممکن است دوست نداشته باشند و از خود دفاع ميکنند. اين نکات منجر به گفتگوي والدين و مربيان با کودکان ميشود و ادراک آنها نسبت به طبيعت را توسعه ميدهد. شناخت تفاوتها و شباهتهاي حيوانات و طبقهبندي آنها و از منظر آنها جهان را ديدن و توصيف کردن در برنامه فبک طبيعت که ذيل فلسفه براي کودکان است طراحي شده و به والدين و تسهيلگران کمک ميکند کودکان را با شناخت طبيعت همراهي کنند نه بازي و لذت ابزارگونه.