هنر گوش دادن عمیق در یک گفتگو را دست کم نگیرید!
مجله قرمز/ گوش دادن عميق ، يکي از هنرهاي گفتگو است. براي ماهر شدن در هنر گوش دادن عميق ، نياز به تمرين داريد تا در آن به مهارت بيشتر و بيشتر برسيد. اما براستي چرا گوش دادن عميق اينقدر مهم است؟ روانشناسي گفتگو در اين مورد به ما چه ميگويد؟ آيا تا به حال شده با شخصي صحبت کنيد و در حين حرف زدن با او، احساس کنيد آنقدر دقيق و عميق به حرفهايتان گوش ميدهد که گويي شما تنها شخصي هستيد که در آن لحظه در آن مکان وجود دارد؟ چه حسي به شما دست داده؟ آيا تا به حال اين تجربه را داشتهايد با شخصي صحبت کنيد که متوجه شويد او کاملا جذب سخنان شما شده گويي سخنان شما در او يک مشغله ذهني ايجاد کرده؟ چه حسي به شما دست داده؟ به جز اين است که حسي مثل ارزشمند بودن به شما دست ميدهد؟ اين حس که يک نفر شما را ميفهمد و درک ميکند چطور است؟ آيا مايليد با چنين شخصي بيشتر گفتگو داشته باشيد يا با شخصي که اهميتي به حرفهاي شما نميدهد؟ اگر شخصي بتواند حس رزشمند بودن را در شما ايجاد نمايد، يعني داراي مهارتي است به نام هنر گوش دادن عميق . گوش دادن عميق ، قدرت زيادي به شما بعنوان يک شنونده و نيز به شخص مقابلتان به عنوان گوينده، ميدهد. گوش دادن عميق ، چيزي بيشتر از يک امر ارزشمند است. گوش دادن عميق را ميتوان يک ابزار اجتماعي موثر و متحول کننده نام برد. وقتي چنين ابزاري را در يک گفتگو به کار ميگيريد، نه تنها در حال اختصاص دادن زمان خودتان براي درک کامل سخنان شخص مقابل هستيد بلکه در حال توانمند سازي او براي داشتن صداقت در صحبتهايش هستيد. در واقع گوش دادن عميق، نکتهي کليدي و مهمي براي داشتن ارتباط و ادامه دار نمودن آن ارتباط است. شما با گوش دادن عميق باعث ميشويد آن گفتگو به يک سطح مناسب از هارموني و درک متقابل برسد. اين مسئله به خصوص براي تيمهاي کاري حائز اهميت است. گوش دادن عميق از طريق زبان بدن زبان بدن، يکي از مهمترين عناصر گفتگو است. زبان بدن يعني تمام حرفهايي که ديده ميشوند اگر چه شنيده نميشوند. شما با کاربرد صحيح زبان بدن، ميتوانيد به هنر گوش دادن عميق خود بيافزاييد. زبان بدن در گوش دادن عميق شامل ۴ بخش کلي است که در ادامه با هم مرور ميکنيم: ۱- ارتباط چشمي يکي از ارکان اصلي گوش دادن عميق ، برقراي ارتباط چشمي صحيح است. شما با خوب نگاه کردن به شخص گفتگو کننده، به وي اطمينان ميدهيد که به طور کامل به حرفهاي او توجه داريد و هر آنچه او ميگويد براي شما مهم است و به آن علاقهمند هستيد. البته ارتباط چشمي صحيح به معناي زل زدن و خيره ماندن طولاني مدت نيست. شايد بهترين دستورالعملي که ميتوان از آن پيروي نمود، قانون هشتاد به بيست است. طبق اين قانون بيست در صد از کارها، پاسخگوي ۸۰ درصد از نيازهاست. يعني شما اگر هشتاد درصد از زمان گفتگو چشمهايتان را به شخص مقابل که در حال گفتگو با شماست بدوزيد و بيست در صد از زمان گفتگو را به اطراف نگاه کنيد، بدان معناست که در اين زمان ۲۰ درصدي ، ۸۰ در صد به او اطمينان خاطر دادهايد که حرفهايش برايتان مهم است. شما در اين زمان ۲۰درصدي، در حال تجزيه و تحليل گفتگوي او هستيد تا پاسخ مناسب و درخور را بيابيد. و اين يعني که شخص مقابل پي ميبرد به سخنان او اهميت ميدهيد. ۲- حضور داشتن کامل طبق تحقيقاتي که انجام شده، افراد معمولي بين ۱۳۵ تا ۱۶۰ تا کلمه در دقيقه حرف ميزنند. اما مغز همين افراد، توانايي شنيدن لغات بيشتري را دارد، يعني بين ۴۰۰ تا ۶۰۰ کلمه در دقيقه را ميتوانند بشنوند. اين يعني که مغز شما به هنگام گفتگو، توانايي شنيدن کلمات بيشتري نسبت به آنچه ميشنويد را دارد، با اين حساب مشخص است که دچار خستگي و کسالت ميشويد و به عبارتي حوصلهتان سر ميرود. اما اينجا ديگر هنر شماست که بايد بدانيد اکنون در يک گوش دادن عميق هستيد و بايد از پرت شدن حواستان جلوگيري نماييد و اجازه ندهيد ذهنتان از موضوعي که در حال شنيدنش هستيد، به موضوعات ديگري پرش داشته باشد. اين يعني همان حضور کامل در يک گفتگو. شما نه تنها از نظر فيزيکي بايد در گفتگو باشيد بلکه از نظر فکري و ذهني نيز بايد عميقا در گفتگو حضور داشته باشيد. حضور کامل داشتن، نه تنها به منظور يافتن پاسخ است ، بلکه به معناي درک کامل و فهميدن شخص مقابل است. اينکه شخص مقابلتان احساس کند متوجه حرفهايش شدهايد، باعث ميشود نسبت به شما احساس سپاسگزاري داشته باشد. ۳- داشتن واکنشهاي غير کلامي در يک گفتگو، هيچ چيزي بدتر اين نيست که شخص مقابلتان احساس کند به جاي شما دارد با يک ديوار صحبت ميکند. اگر هيچ نوع تغيير در چهرهي شما ديده نشود، خيلي خشک و رسمي به او زل بزنيد، و اگر در ظاهر شما هيچگونه فيدبکي ايجاد نشود، طبيعي است چينين حسي در شخص ايجاد شود که دارد با ديوار حرف ميزند. واکنشهاي غير کلامي چيزهاي سادهاي هستند. شما با اشارات کوتاه نشان ميدهيد که سخنان شخص مقابل برايتان مهم است. مثلا با تکان سر از روي تاييد، يا تعجب، يا حالتهاي مرتبط چشمي، و ياگاه با يک لبخند و خلاصه هرگونه پاسخهاي غيرکلامي مناسب، در يک مکالمه ميتواند مفيد باشد. اين پاسخهاي غير کلامي، اگر چه به ظاهر چندان بزرگ نيست و شايد هم بديهي به نظر برسد اما تاثير بسزايي بر روي شخص مقابلتان خواهد گذاشت و به او ميفهماند که حرفهايش برايتان جالب و داراي اهميت است. ۴- حفظ هارموني وقتي با شخصي در حال صحبت هستيد همه چيز حتي نوع نشستن شما نيز داراي اهميت است. طوري بنشينيد که شخص مقابلتان احساس راحتي و آسودگي داشته باشد. نوع نشستن شما طوري باشد که اندکي به سمت او نزديک شويد اين نشان دهنده اين است که شما به طور کامل پذيراي سخنان او هستيد. يا ميتوانيد دستهايتان را روي زانو يا روي ميز مقابتان قرار دهيد که به نوعي نشان دهندهي احترام گذاشتن به سخنان شخص مقابل است. حتي اگر گفتگوي شما در حالت ايستاده است سعي کنيد دستهايتان را به نشانهي تواضع به گونه اي روي هم قرار دهيد که شکلي شبيه يک هرمِ معکوس درست شود. يعني دو انگشت شصت بهم چسبده و بقيه ي انگشتان هم به همان صورت قرينه به هم چسبيده شوند. اگر دستها در چنين حالتي باشد اين معنا را به شخص مقابل ميرساند که نسبت به گفتههاي او اطمينان خاطر داريد. منبع : tonyrobbins