برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
جذاب ترین ها
دخترونه زنونه

پرطرفدارترین اسم های دخترانه کردی

منبع
نمناک
بروزرسانی
پرطرفدارترین اسم های دخترانه کردی
نمناک/ زماني که ندايي از آمدن مسافر کوچولويي به گوش پدر و مادر ميرسد اولين چيزي که به ذهن آن ها خطور مي کند انتخاب اسم زيبا براي فرزندشان است چراکه اين کار براي هر پدر و مادري از اهميت بسيار بالايي برخوردار است مخصوصا اگر جنسيت نوزاد دختر باشد. دنياي متفاوت و رنگارنگي در اسم هاي دخترانه وجود دارد اما سختي هاي خود را نيز دارد اينکه در ميان اسامي متنوعي جستجوي بي هدفي داشته باشي سخت ترين کار ممکن است اما با کمي تاامل و سرچ مي توانيد نامي در خور شأن خانواده و اصالت خود بيابيد دنياي اسامي دخترانه از گستردگي بالايي برخوردار است و بر حسب فرهنگ، سليقه و البته اعتقادات شما گزينه هاي مناسبي پيش روي شما قرار مي دهد. چنانچه شما در اين انتظار شکفتن غنچه زندگي تان هستيد و قرار است قدم نو رسيده اي پا به دنياي قشنگ شما بگذارد پيشنهاد مي کنيم خواندن اين بخش از نمناک را از دست ندهيد چراکه با گردآوري جديدترين اسامي دخترانه "کردي" خود را در اين انتخاب مهم زندگي شما سهيم دانسته است پس با ما همراه باشيد. اسم دخترانه کردي با (الف) اَسرين: سرشک، اشک. ارينا: آرينا، آريايي نژاد، از نسل آريايي اوينار:عشق و دوست داشتن در حد کمال، عشق آتشين ايوان: تراس ،ايوان اسم دخترانه کردي با (آ) آرينا: آريايي نژاد، از نسل آريايي آگرين: آتشين، به رنگ آتش آسو: افق طلايي، شفق ، هنگام طلوع خورشيد، همچنين نام شرابي مست کننده که از قند سياه درست مي کنند. آلند: اولين پرتو خورشيد آروا:نام فرشته اي در آيين زرتشت آسکي: آهو،کنايه از زيبايي و دلفريبي آوات: خواسته ، آرزو آوين: عشق آيرين: ايل زيبا آوينا: عشق اسم دخترانه کردي با (ب) باروشه: بادبزن بژيو: مايه زندگي، قوت بشدار: شريک، سهيم باسکار: قدرتمند، توانمند در بحث و استدلال بازور:نام پرنده ايي کوچک خاکستري رنگ بالين: کمکي ديوار و ستون، چوبي که ‏پشت در نهند، کلون باوان: خانه ي پدري؛ جگر گوشه و عزيز بانواز: باخبر ساختن مردم با صداي بلند بيريوان: شيردوش، زن يا دختري که در شيردوشگاه شير گوسفندان را مي دوشد. بريا:واژه ايکاش بيکژ: صاف ، هموار بيژه: خالص ، ويژه بازو: نام آهنگي بژول: نگا «برژانگ» بژوين:نگا «بژوار» باوند:اصيل ، خانوادهايي معروف از کردها که در شمال ايران حکومتي پايه ‏نهادند. بتين:قدرتمند، پرحرارت بچکول: کوچک باژوران:جنوبي ها ، طايفه ايي از کردها باژير:شهر بايخ: پايداري، ارزش، قدر باوان: خانه ‏پدري ، بابان باوشين: بادبزن ، پنکه باشن: خوب است. عالي است. سم دختر به کردي باژيلان: محل وزش باد ، قبيله ايي از کردها که در اطراف خانقين سکونت دارند باستينگ: گل نو شکفته باشيلا: خانه ‏به ‏دوش بريار: قرار، عهد بشکو: شرکت سهامي بفران: معصوم و روپاک مانند برف بفرانبار:هنگام باريدن برف، نام اولين ماه زمستان، دي ماه باکوت: ميوهايي که ‏توسط باد ريخته باشد باوين: صاحب ، از قبايل پراکنده کرد. بتمان:نام رودخانه اي در کردستان بختان: بد شانسي بختوان: مدينه ‏فاضله باغان:چند باغ ميوه که ‏در کنار يکديگر قرار دارند. بزان:شکست دهنده،نام روستايي بزين:نگا «بهزان» بژدار: سهامدار، شريک بژن: قد و بالا بالين: کمکي ديوار و ستون، چوبي که ‏پشت در نهند، کلون بانواز: باخبر ساختن مردم با صداي بلند بلواژ: آبگينه اسم دخترانه کردي با (پ) پرژين: حصار، پرچين ، پرچيني از گلهاي ريز به دور باغات. پژال: جوانه نازک، شاخه هاي ريز درختان، جوانه نازک، شاخه هاي تازه روييده و ريز درختان اسم دخترانه کردي با (ت) تَوار: پرنده؛ نوعي ريسمان؛ نام کوهي در شمال ايران، شهرستان چالوس ترلان: زيبا؛ نام نوعي اسب است. اسم دخترانه کردي با (چ) چنور: گياهي خوشبو شبيه به شويد، که در بعضي از مناطق کردستان مي رويد. چيمن: سرسبز و باطراوات چوک: چشمه اسم دخترانه کردي با (د) دانژه: غنچه گل نيمه باز دايان: سرافرازي و سربلندي دلينا: مطمئن دلنيا: مطمئن ، آسوده خاطر، فارغ البال؛ اطمينان، تضمين. ديلان:رقص گروهي، نوعي آهنگ؛ نام منطقهاي در کردستان. دلوان: بانوي محبت، دختر مهربان اسم دخترانه کردي با (ر) روجا: منسوب به روج (روز،آفتاب)؛ (به مجاز) زيباروي و آفتاب چهره؛ روجا نام دهي در تنکابن راژان: جنبيدن گهواره ، خوابيدن؛ روستايي در بخش سلوانا، شهرستان اروميه روجيار: آفتاب ، روزگار، روژيار. روژان: روزها اسم دختر کردي روژا: آفتاب ، روزها روژدا: عمر و زندگي مادر؛ (به مجاز) فرزند عزيز و گرانمايه براي مادر روژبين: (روژ = روز + بين = جزء پسين بعضي از کلمه هاي مرکب، به معني بيننده و نشان دهنده)، بيننده ي روز؛ نشان دهنده ي روز؛ (به مجاز) راهنما و هدايت کننده به روز و روشنايي. روژيا:روز و روشنايي روژيار: روزگار روژينا: منسوب به روز روژين: منسوب به روزT تابناک و درخشنده؛ (به مجاز) زيب رويسا:چشمه آب روشن روناک: روشن، تابناک اسم دخترانه کردي با (ز) زيوين:نقره اي، نقره گون زريان: باد سرد، باد جنوب، باد دبور. اسم دخترانه کردي با (ژ) ژالانه:گياهي زيبا و خودرو ژوان: ميعاد ، زمان، ملاقات ژاوه: نوعي گياه وحشي از تيره کاکوتي ژيکان: قطره ي باران (به مجاز) زلال و شفاف، زيبا و آرامش بخش ژينو:داراي زندگي؛ (به مجاز) زنده، زندگي، داراي حيات ژينا: منسوب به زندگي، (به مجاز) زندگي، حيات ژيوار: معني:نام کوهي در اورامان اسم دخترانه کردي با (س) سَروه: نسيم، باد ملايم، باد خنک، اياز. ساريسا:کوشا سارال: نام روستايي در نزديکي سنندج سايان:منسوب به سايه، نام رشته کوهي در آسياي مرکزي سايدا: سايه مادر سولين: غنچه گل سروين: روسري و چارقد اسم دخترانه کردي با (ش) شانا: باد ملايم شوانه: گله بان، چوپان اسم دخترانه کردي با (ف) فرميسک: اشک چشم اسم دخترانه کردي با (ک) کازيوه: سپيدي صبح که همه افق را فرا گيرد کانياو: آب چشمه؛ زميني که با آب چشمه آبياري شود؛ گياهي که با آب چشمه سيراب شود. کيژان:دختران کوچيار: يار کوتاه قد (نگارش کردي:کۆيار) کژال: غزال، دختري با چشمان زيبا اسم دخترانه کردي با (گ) گلاره: مردمک چشم، به معني هر دو چشم هم بکار مي رود. گلباش: از نام هاي رايج ميان زنان کرد گلاريس: زلف تابيده، مويي که به زيبايي بافته شده است. گولي: يک گل گلاويژ: ستاره سهيل، به کسر گاف اسم دخترانه کردي با (ل) لاوين: نوازشگر، درخت بيد مجنون، منطقه اي در کردستان لار: طناز اسم دخترانه کردي با (ن) ناريا:قاصدک قاصدک نشميل: زيبا نيشا: نشانه نيان:رفيق، شريک زندگي نازار: دوست داشتني نينا: اينها اسم دخترانه کردي با (و) وچان: زمان استراحت کوتاه وردي: ريزش نقش، کوچک وانيار:با سواد وش:خواستن وشان: افشان، کاشتن، تکان شديد وهار: فصل بهار وشن: خوب است ونوش: گل بنفشه ولان: مکاني که گل زرد بسيار داشته باشد وناز: با وقار، متين وريشه:برق، درخشش وندا: زن و دختر باسواد وينا: بينا، شناخت، شناسايي ويان: دلربا، علاقه، محبت، عشق اسم دخترانه کردي با (ه) هانا:زنهار، دادخواهي؛ اميد؛ بينايي؛ خواهش هفدن: وزن شعر هفيان: آرام گرفتن هوري: نور خورشيد هتنوه: قيام توده مردم هگبه: ره آورد، هديه سفر، خورجين هناو: زهره، شجاعت هلاله: گلي زرد رنگ خوشبو، آلاله، جارزدن، با خبر ساختن هلپرين: رقصيدن هموند: اعضاء هنار: انار انار وران: آفتاب هوزان: ياد گرفتن هوما: مرغ سعادت، فرخنده هومان: خودمان هونراوه: کنايه از کلام منظوم هونيا: شعر هورشيد: خورشيد هورا: هورا به معني غوغا است؛ (در اوستايي) مستي آور، نوشيدني مست کننده، آشام مستي آور. هوژان: ياد گرفتن هيژان: ارزيدن، جنبيدن هوژين: آموختن هيلان: آشيانه، مکان آرامش هينا: ماهر هينان: آوردن يکمال: ثروت تقسيم نشده، دوست جان‏جاني (بسيار صميمي) يکيتي: اتحاد، همبستگي هيدي: آهسته ، آرام، بردبار هيديکا: آرام، به آهستگي، يواش هيمو: پاک دامن هيدي: آرام، آهسته، بردبار هيران: قرار هيرو: منسوب به آتش؛ آتشي و سرخ گون؛ (به مجاز) زيبارو. هيزان:نيرومند، توانا هيوان: ايوان، تراس
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره