باروری یا ناباروری؛ مسئله این است
شهربانو/ براي آنها که روزي خواسته يا ناخواسته فرزندي را در آغوش کشيدهاند، سالهاي سخت بزرگکردنش را تحمل کردهاند و کنار هرکه مينشينند از بيوفايي بچهها ميگويند و پيرشدن والدين، حسرت ابدي مادرنشدن قابل درک نيست. شايد در دلشان گاهي هم به دليل سختيهاي مادر بودن و وظايف دشوارش به حال آن زني که نازاست غبطه بخورند که آسوده و بيخيال خانمياش را ميکند و سرش سبک است. اما حسرت نداشتهها هرگز از سر آدمها دست برنميدارند. اگر همين امروز بدانيد هرگز نبايد فلان غذا را بخوريد يا هرگز نميتوانيد دوستانتان را ببينيد، زندگي برايتان سختتر خواهدشد چه برسد به اينکه روزي بشنويد مادرشدن سهم شما از زندگي اين دنيا نيست. اين درد کشنده نيست اما زندگي را برايتان تلخ ميکند، خيلي تلخ.
برخي زنان پذيرش بيشتري دارند و خودشان را با شرايط مطابقت ميدهند. زندگي عادي را دارند و چيزهايي را جايگزين اين «نيستي» ميکنند ولي به اين معني نيست که آسيبي نميبينند.
زنان نابارور با هجومي از اختلالات روحي روبهرو هستند که اضطراب و افسردگي شايعترين آنها به شمار ميروند. نازايي باعث بروز احساس نقص و شرم هميشگي ميشود که زمينهساز بروز افسردگي است. احساس اندوه و غم، خشم، گاهي درماندگي، احساس گناه، نااميدي، استرس، کاهش شديد عزت نفس، احساس وجود نقص جسمي، سرزنش خود، اختلال در کارکرد جنسي و کيفيت زناشويي تنها بخشي از آسيبهاي روحي اين زنان است.
ماجرا به همينجا ختم نميشود زيرا ناتواني در آوردن فرزند ميتواند زوجها را درگير مشاجرههايي دائمي کند که گاه به طلاق ختم ميشود. اگر هم به دلايلي طلاق رسمي نباشد، وقوع طلاق عاطفي را نيز ممکن است به همراه داشته باشد.
نازايي در بيشتر موارد، زنان را از زندگي اجتماعي دور ميکند. سؤالهاي مداوم ديگران درباره علت ناباروري، زنان را گوشهگير ميکند و انزواي اجتماعي يا ناکارآمدي در وظايف و نقشهاي بيروني را به دنبال ميآورد. ناخودآگاه از زندگي جمعي فاصله ميگيرند زيرا نگاههاي ديگران را پر از سرزنش ميدانند و اين فاصله و رنج تنهايي هم افسردگيآور است.
نه توانايي بارور شدن در اختيار فرد است، نه ناباروري. رفتارهاي بدون قضاوت اطرافيان ميتواند اين زنان را به زندگي عادي اميدوارتر کند. تنها روش درمان کمک به فرار از افتادن در دام اختلالات روحي است. قبل از اينکه در دام افسردگي و يأس بيفتيد، براي خود چارهجويي کنيد.
قرار نيست ديگري براي شما نسخه بپيچد. کاري هم به جملات انگيزشي و گاه بيدليل خوشبينانه کتابهاي روانشناسي بازاري و شبکههاي اجتماعي و اينستاگرام نداريم. اگر احساسات تلخ بالا را تجربه کردهايد، بيش از هر اقدامي به مراجعه به مشاور نياز داريد. متخصصي بايد روبهروي شما بنشيند، صداي دردهاي درون شما را بشنود و کمک کند از غمها و نااميديهاي درونتان رها شويد. وقتي حال درونتان را تغيير بدهيد، کمبود فرزند در بخشي از وجودتان باقي خواهدماند اما نه به معني نقص وجود شما. به اين پذيرش خواهيد رسيد که همه ما در زندگي يک يا چند نقص و کمبود را تجربه ميکنيم و اين لازمه زيستن است.