طنز/ راز پول هدر دادن در شهربازیهای قدیم
خراسان/ قبلاً تو هر شهری یک شهربازی بود که صف وسایل اصلیش خیلی طولانی بود. طرف تو صف از کودکی به نوجوانی میرسید، ممکن بود ازدواج کنه و پیر بشه، بعد تازه نوبتش میشد سوار چرخ و فلک بشه و دو دور بچرخه یا با قطار وحشت که نفهمیدم خندهدار بود یا ترسناک وارد یک فضای تاریک با صدای قاه قاه بلند میشد که عروسک عنکبوت و مومیایی پلاستیکی اینور اونورش بودن. برای همین بهترین راه برای لذت بردن از شهربازی بدون اتلاف وقت، یا خوردن شیر بلال بود، یا خرید پشمک. بعد هم بچهها با همون سیخ شیربلال و پشمک و به یاد جنگجویان کوهستان به جون هم میافتادن و چشم و چال همدیگه رو مصدوم میکردن. اما بزرگترها اگه میخواستن سرگرم بشن باید خوب گوش تیز میکردن. صدایی با شور و حرارت میگفت: «بشتابید، سراسر شور و هیجان، هم سرگرم شوید هم جایزه ببرید». بعد عمده اینا یک جایزه فریبنده داشت که باعث میشد پول خرج کنیم تا بازی کنیم. اینجوری که دو تا دارت بود که باید باهاشون بادکنک میترکوندی و به دلایل نامعلومی هیچ وقت هم به هدف اصابت نمیکرد. یا با توپ تنیس که بهش میگفتن توپ هفت سنگ باید استکان میشکستی که اونم نمیشد. در یک مورد دیگه هم یک دروازه میذاشتن و میگفتن اگه به این دروازهبان از 5 تا پنالتی دو تا گل بزنی جایزه برنده میشی. دروازهبان هم که رخ نقی معمولی داشت یهو در حد بوفون ظاهر میشد و نمیذاشت هیچ توپی گل بشه و پولت هدر میرفت.
نویسنده: دانیال دایی داووداینا طنزپرداز