نماد آخرین خبر

طنز/ اعتراف می کنم وقتی بچه بودم ...

منبع
خراسان
بروزرسانی
طنز/ اعتراف می کنم وقتی بچه بودم ...
خراسان/ * اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم فکر مي کردم هر کي قدش بلندتره زورش هم بيشتره! مسعود سليماني، مشهد * اعتراف مي کنم بچه که بودم وقتي مي رفتم شهر و مي ديدم روي شيشه بنگاه هاي مسکن نوشته ملکي و استيجاري، فکر مي کردم اين نوشته ها فاميل شخص است! مي گفتم چقدر پولدار هستن اين دو نفر! غلامحسين اقدس، روستاي همت آباد باخرز * اعتراف مي کنم موقع دبستان برگه هاي دفتر نقاشيم رو با روغن چرب مي کردم تا شفاف بشه و بعد يه نقاشي کپي مي کردم براي زنگ نقاشي! علي برات زاده * اعتراف مي کنم توي بچگيام وقتي مجري تلويزيون خداحافظي مي کرد، چون فکر مي کردم منو مي بينه، جوابشو مي دادم! محمد آسيايي، سبزوار * اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم بعد از اين که کيک مي خوردم، کاغذشو ليس مي زدم، بعدشم کاغذ رو مي خوردم! خانم محمدزاده، مشهد * اعتراف مي کنم وقتي بچه بودم، چون اون مجري مهربون رو خيلي دوست داشتم از پشت تلويزيون واسه اش آب ريختم تا بخوره! ايوب غيرتمند، ساوه