روانشناسی/ آموزش ارتباط کلامی درست برای دستیابی به هدف مورد نظر
زندگي ايده آل چگونه مي توانيم ارتباط کلامي موثر داشته باشيم؟ بدون شک برقرار کردن يک ارتباط خوب نياز به مهارت دارد؛ اينکه بتوانيم به گونه اي صحبت کنيم که موافقت طرف مقابل را به دست بياوريم و در نهايت به هدف دلخواه مان برسيم. حالا اين ارتباط مي تواند در محيط خانه باشد يا در محل کار، هر چند نحوه ارتباط برقرار کردن با افراد مختلف در انواع موقعيت ها، متفاوت است اما اصول ارتباط در موقعيت هاي مختلف زندگي اعم از خانوادگي، شغلي، اجتماعي و... يکسان است بنابراين مي توان با فراگيري اين اصول به موفقيت رسيد. در اينجا اصول کلي يک ارتباط کلامي موثر را براي تان آورده ايم تا در تمام ارتباطات خود موفق تر باشيد ارتباط کلامي چند مرحله دارد؟ ۱ - شروع چگونگي شروع ارتباط ادامه روند آن را تعيين مي کند بنابراين آراسته و خوشرو باشيد و تبسم کنيد. سعي کنيد با يک سوال ساده گفت و گو را شروع کنيد. اول در مورد خودتان بگوييد (خودافشايي)، به طرف مقابل هم توجه نشان دهيد و تا جايي که مي توانيد از تعريف و تمجيد و تأييد استفاده کنيد. ۲ - ادامه گفت و گو سعي کنيد خوب گوش کنيد و به صحبت هاي طرف مقابل علاقه نشان دهيد. بازخورد نشان دهيد تا او متوجه شود به تک تک حرف هايش با دقت گوش کرده ايد. مي توانيد علايق خودتان را هم بيان کنيد و به موقع موضوع صحبت را عوض کنيد و به موقع موضوع صحبت را عوض کنيد. يادتان باشد مطلب را مختصر و مفيد بيان کنيد تا مخاطب شوق شنيدن را از دست ندهد. تحقيقات نشان مي دهد که آدمي تنها قادر است بين ۵ تا ۹ نکته را در آن واحد به ذهن بسپارد. پيام خود را تا آنجا که مي توانيد کامل بيان کنيد. ۳ - پايان گفت و گو پايان دادن به گفت و گو با يک احساس خوشايند دو طرفه مثل اينکه بگوييد: «از مصاحبت با شما خوشحال شدم...»؛ «از اينکه به صحبت هايم توجه کرديد ممنونم...»؛ «از آشنايي تان خوشحال شدم.» به رفتارهاي غيرکلامي ناشي از خستگي و بي ميلي طرف مقابل توجه کنيد تا به موقع جمع بندي کنيد و گفت و گو را پايان دهيد. ۹ توصيه کليدي براي تأثيرگذاري بيشتر * به طور مداوم و پشت سر هم صحبت نکنيد. * آنچه را مي گوييد روشن و واضح بيان کنيد. *با بيان جزئيات خسته کننده صحبت را به درازا نکشيد. * بين آنچه مي گوييد و تن و آهنگ صداي تان هماهنگي برقرار کنيد. *به شنونده نگاه کنيد. *خود را به جاي شنونده گذاشته و احساس او را در نظر بگيريد. * از واژه هاي تعميمي «هميشه» و «هرگز» کمتر استفاده کنيد. *نصيحت نکنيد. *از کلمات و جملات مثبت و مناسب استفاده کنيد. ۵ قدم اساسي براي رسيدن به هدف قدم اول: آماده سازي قرار است شما چه ارتباطي برقرار کنيد؛ کاري يا شخصي؟ طرف مقابل يک شريک کاري است يا همسرتان؟ بر اساس نوع رابطه هدف را به طور دقيق براي خودتان مشخص کنيد. قدم دوم: گوش کنيد به حرف هاي طرف مقابل کامل گوش کنيد. با دقت کامل به اظهار احساسات او توجه کنيد تا به درک کاملي از او برسيد. به هيچ وجه در اين مرحله صحبت هاي او را قطع نکنيد و حواس تان را کامل جمع کنيد. قدم سوم: سوال بپرسيد در اين مرحله بايد از طرف مقابل سوالاتي بپرسيد تا هم او مطمئن شود که منظورش را فهميده ايد و هم برداشت هاي نادرست شما اصلاح شود، سوال ها را يکي يکي مطرح کنيد و تا جواب را گوش نکرده ايد سوال ديگري نپرسيد. هيچ گاه جواب سوالي را حدس نزنيد و سعي کنيد همه چيز را روشن کنيد. قدم چهارم: همه چيز را روشن کنيد مطمئن شويد که هم شما و هم طرف مقابل به درک درستي از موضوع رسيده ايد. مي توانيد با پرسيدن سوالاتي ديگر همه چيز را روشن کنيد و حتي برخي از سوالات کليدي را مجدداً تکرار کنيد. قدم پنجم: سخن خود را بگوييد حالا نوبت شماست که پيشنهادات و راه حل هاي تان را ارائه کنيد. تا جايي که مي توانيد واضح و روشن سخن بگوييد و از زباني ساده استفاده کنيد که به بهترين وجه منظور شما را برساند. البته با توجه به مخاطب لحن و انتخاب لغات تغيير خواهد کرد؛ مسلماً آن طور که با همسرتان صحبت مي کنيد با شريک کاري تان صحبت نخواهيد کرد. در کنار تمام اين مراحل بايد همدلي خودتان را با طرف مقابل نشان دهيد با کلام بر همسرتان رياست کنيد *ذهن خواني نکنيد از ذهن خواني پرهيز کنيد. ذهن خواني يکي از خطاهاي ارتباطي است، يعني شما برداشت هاي خود را به ديگران نسبت مي دهيد، تصور مي کنيد مردم چگونه فکر مي کنند، چه احساسي دارند و چه مي خواهند بکنند. ذهن خواني مي تواند کاملاً تحريک کننده و خشم برانگيز باشد. عباراتي از قبيل: «تو مي خواستي مرا مجازات کني» «تو دوستان مرا نمي پسندي» «تو از مسئوليت فرار مي کني» «مي خواستي کاري بکني که من احساس گناه بکنم» عباراتي از اين قبيل مي تواند مانع گفت و گوي منطقي شود. اشخاص دوست ندارند که ديگران درباره احساسات و علايق آنها به حدس و گمان متوسل شوند، به خصوص حدس اشتباه آنها را به شدت ناراحت مي کند و اين اتفاقي است که اغلب روي مي دهد. ذهن خواني ممکن است يک بيان ناقص باشد که از آن براي پي بردن به همه مطالب استفاده کنيد. توجه داشته باشيد که گاه «ذهن خواني» مبين ترس شماست که به شکل اظهارنظر درباره احساسات و انگيزه هاي ديگران متجلي مي شود. زمان و مکان درست را تشخيص دهيد عکس العمل همسرتان، ارتباط تنگاتنگي به زمان و جو موجود دارد. شايد به نظر برخي از افراد، بعد از يک رابطه عاشقانه زمان مناسبي براي باز کردن صحبت باشد، اما بايد به خاطر داشته باشيد که اين تفکر اشتباه است. همسرتان هر چقدر هم که آرام باشد، باز هم ذهنش به درستي واکنش نشان نمي دهد و براي اينکه به نحوي به صحبت هاي خود با شما خاتمه دهد، بدون عمد، با تمام گفته هاي تان موافقت مي کند. همچنين زماني که تصور کند شما او را به دام انداخته ايد، مثلاً در ماشين يا هنگام صرف يک شام رمانتيک، به هيچ وجه شاهد عکس العمل مناسب نخواهيد بود. همچنين در مقابل دوستان و اقوام نيز نبايد به دنبال گفت و گوي جدي باشيد، چرا که احتمال دارد او در معرض ديد همگان با شما مشاجره کند. بهترين زمان موقعي است که او در حا سرگرم کردن خود است. زماني مي توانيد با يک مرد صحبت کنيد که در حال انجام دادن يک فعاليت جسمي است. البته بايد مراقب باشيد که فعاليت او به نحوي باشد که بتواند همزمان بر حرف هاي شما نيز تمرکز کند. مثلاً تميز کردن ميز پس از اتمام غذا يا وقتي بي هدف کانال هاي تلويزيون را بالا و پايين مي کند، همه از موارد خوبي در اين زمينه هستند. براي برقراري ارتباط هرچه بهتر مي توانيد گفت و گو را مثلاً زماني که از تماشاي يک فيلم در سينمان که هر ۲ از آن ذت برده ايد، شروع کنيد. او اگر نسبت به شما احساس نزديکي کند با علاقه بيشتري در مورد رابطه خود با شما صحبت مي کند. *کلمات را به دقت انتخاب کنيد ممکن است با يک اشتباه خيلي کوچک همسر يا نامزدتان را در موضع دفاعي قرار دهيد و در نتيجه بيشتر از آنکه به حرف هاي شما گوش دهد به پاسخ هايي فکر کند که بايد به شما بدهد پس خيلي مراقب حرف زدن خود باشيد. اول از همه يادتان باشد از لغات کليشه اي استفاده نکنيد. زماني که يک مرد از همسر خود عبارت «ما بايد با هم صحبت کنيم» را مي شنود، احساس مي کند که قرار است مورد انتقاد قرار بگيرد. زماني که به او مي گوييد: «فکر مي کني رابطه ما به کجا ختم مي شود؟» او يک حالت تدافعي به خود مي گيرد. به جاي استفاده از چنين عباراتي مي توانيد از جمله هاي مثبتي استفاده کنيد و صادق و صريح باشيد تا او نيز تحت تأثير قرار گيرد. بهترين تکنيک اين است که طوري اهداف خود را بيان کنيد که در چارچوب علاقه طرف مقابل قرار بگيرد. استفاده از کلمات دوپهلو مانند: من احساس مي کنم يا من نياز دارم... باعث مي شود تا او نتواند به خوبي منظور شما را درک کند. همچنين استفاده از عبارت «من نياز دارم» شما را به او وابسته مي کند و اين مسئله خود يک نقطه تباهي بزرگي است.