داستان واقعی/ پرداخت حقوق از جیب شهردار!
تبيان/ يکي از کارمندان شهرداري اروميه ميگفت: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک ديپلم دنبال کار ميگشتم. از پلههاي شهرداري ميرفتم بالا که يکي از کارکنان شهرداري را ديدم و ازش پرسيدم آيا اينجا براي من کار هست؟ تازه ازدواج کردم و ديپلم دارم. يه کاغذ از جيبش درآورد و يه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلاني، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که ديد گفت چي ميخواي؟ گفتم: کار. گفت: فردا بيا سرکار! باورم نميشد! فردا رفتم مشغول شدم. بعد از چند روز فهميدم اون آقايي که امضاء داد شهردار بود. چند ماه کارآموز بودم بعد يکي از کارمندان که بازنشسته شده بود من جاي اون مشغول شدم. شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اينکه در جبهه شهيد شد يکي از همکاران گفت: توي اون مدتي که کارآموز بودي و منتظر بوديم که يک نفر بازنشسته بشه تا شما را جايگزين کنيم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت ميشد؛ يعني از حقوق شهيد مهدي باکري. اين درخواست خود شهيد بود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد