برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

روز شمار محرم الحرام

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
روز شمار محرم الحرام
باشگاه خبرنگاران/ به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگي باشگاه خبرنگاران جوان؛ ماه مُحَرّم يا محرم‌الحرام نخستين ماه تقويم اسلامي (هجري قمري) و به اعتقاد مسلمانان از جملهٔ ماه‌هاي حرام است. نام اين ماه پيش از اسلام در دوران جاهليت مؤتمر (در عربي: مُؤْتَمِر يا المُؤْتَمِر) بوده است و در زمان جاهليت محرم (در عربي :المُحَرَّم) نامي بوده که به ماه رجب گفته مي‌شد. محرم نخستين ماه از ماه‌هاي دوازده‌گانه قمري و يکي از ماه‌هاي حرام است که در دوران جاهليت و نيز در اسلام، جنگ در آن تحريم شده بود. شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمري داراي نماز و آداب خاصي است که در کتاب مفاتيح‌الجنان بيان شده است. محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداري شيعيان در قتل حسين بن علي است. روز اول ماه محرم الحرام ۱- آغاز ايام حسيني اولين روز از ماه حزن و اندوه آل محمدعليهم السلام است،که همه انبياء وملائکه و شيعيان و دوستان اهل بيت عليهم السلام محزون اند.بايد گفت:ماه حزن واندوه تمام عالم است،چرا که همه ساله از اول محرم تا روز عاشورا پيراهن پاره پاره سيدالشهداء عليه السلام را از عرش خدا رو به زمين مي آويزند و حزن واندوه عالم را فرا مي گيرد. همچنين آغاز مجالس عزاداري حضرت اباعبدالله عليه السلام است،که مردم را به امور اعتقادي خويش آشنا مي کند، و دستورات دين خود را از حسينيه ها و تکايا و مساجد به خانه هاي فکر ودل خود به ارمغان مي برند. شرکت در مراسم عزاداري امام حسين عليه السلام واشک بر آن حضرت،از وظايف ما در زمان غيبت امام زمان عليه السلام است. ۲-ماجراي شعب ابي طالب عليه السلام در پي بالا گرفتن قدرت اسلام پس از بعثت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم قريش پيمان نامه اي نوشتند وطي آن قرار گذاشتند با بني هاشم تکلم نکنند و با آنان هم سفره وهمنشين نشوند و معامله ننمايند؛و آنان را به گونه اي در فشار قراردهند که پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را به قريش تحويل دهند تا آن حضرت را به قتل رسانند . حضرت ابوطالب عليه السلام بني هاشم را به دره اي که منتسب به آن حضرت بود برد،و اطراف آن را محکم کرده وبراي حفظ جان پيامبر صلي الله علي وآله وسلم شبانه روز کمر همت بست. آن حضرت شبها با شمشير پروانه وار گرد شمع وجود پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم مي گرديد ومي فرمود :«تا زنده ام دست از ياري او برنمي دارم.»او در هرشب چند بار محل خواب پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را تغيير مي داد وعزيزترين فرزند خود يعني اميرالمؤمنين عليه السلام را به جاي آن حضرت مي خوابانيد،و روز فرزندان خود و فرزندان برادرانش را به حفاظت از آن حضرت مي گماشت. در مدتي که در شعب بودند بر آن حضرت ومسلمانان بسيار سخت گذشت ،تا آنجا که شبها صداي گريه اطفال گرسنه بني هاشم را ساکنين اطراف شعب مي شنيدند. پس از دو سال و چند ماه خداوند موريانه را مأمور کرد،وپيمان نامه آنان را از بين برد به جزء اسماء الهي که در آن بود. حضرت ابوطالب عليه السلام اين خبر را به کفار داد،و آنان با ديدن چنين معجزه اي دست از تصميم خود برداشتند وبني هاشم به خانه هاي خود بازگشتند. ۳-جنگ ذات الرقاع در سال چهارم هجرت به تحريک قريش بين مسلمانان و قبايلي که اطراف مدينه زندگي مي کردند و قصد محاصره مدينه را داشتند جنگي در گرفت . پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم با ۴۰۰يا۷۹۰ نفر از مدينه بيرون رفتند.در اين غزوه حضرت نماز خوف خواندند و جنگ تا سه روز طول کشيد تا شر آنان دفع شد.اين واقعه به قولي در ۱۵جمادي الاولي بوده است. ۴- اولين جمع آوري زکات در روز اول محرم پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم براي اولين بار مأموراني را براي جمع آوري زکات و صدقات به اطراف مدينه فرستادند. ۵- امام حسين عليه السلام در راه کربلا روز اول محرم،امام حسين عليه السلام در قصر بني مقاتل نزول اجلال فرمودند، و از عبيدالله بن حر جعفي دعوت به ياري نمودند، ولي او اجابت نکرد و بعداً پشيمان شد. ۶- قيام مردم مدينه برعليه يزيد در اين روز در سال۶۳ ه مردم مدينه براي قيام عليه يزيد حرکت کردند.قضيه از آنجا آغاز شد که جمعي از اهالي مدينه به رهبري عبدالله بن حنظله به شام رفتند و دستگاه يزيد وشرابخواري و قماربازي و سگ بازي او را ديدند،وبه مدينه بازگشته ومردم را از وضع فساد دربار اموي آگاه ساختند.با شنيدن اين اخبار همگان بر خلع يزيد اتفاق نمودند،و به سرپرستي عبدالله عليه يزيد قيام نمودندو افراد اموي ساکن مدينه رابيرون کردند.لشکر شام پس از اطلاع از اين قيام به طرف مدينه حرکت کرد و واقعه حرّه پيش آمد. ۷- کلام عاشورايي امام رضا عليه السلام در روز اول محرم ريّان بن شبيب خدمت امام رضا عليه السلام رسيد.حضرت به او فرمودند:اي پسر شبيب ،مردم عرب در زمان جاهليت جنگ را در ايام محرم حرام مي دانستند؛ولي اين امت احترام اين ماه را از بين بردند و حرمت پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را رعايت نکردند.در اين ماه خون ما را حلال دانستند ،و هتک حرمت ما را کردند وفرزندان و زنان ما را اسير نمودند، و سراپردۀ ما را آتش زدند و اموال ما را غارت کردند و رعايت احترام رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم را دربارۀ ما ننمودند. همانا روز شهادت حسين عليه السلام پلک چشمان ما را مجروح کرد واشکهاي ما را روان ساخت ودل ما را سو زاند؛وعزيز ما را در زمين کربلا ذليل کرد ونزد ما محنت و بلا را تا روز جزا به ارث گذارد. پس گريه کنندگان بايد بر حسين عليه السلام بگريند،زيرا که گريه بر او گناهان بزرگ را از بين مي برد. اي پسر شبيب ، اگر خواستي بر چيزي گريه کني برحسين بن علي عليه السلام گريه کن،چه اينکه آن حضرت را کشتند چنانکه گوسفند را مي کشند،و با آن حضرت ۱۸ نفر از اهل بيت او کشته شدند که روي زمين شبيه ونظيري نداشتند. آسمان هاي هفتگانه و زمين ها در شهادت آن حضرت گريستند.چهار هزار ملک روز عاشورا براي نصرت آن حضرت آمده بودند و ديدند حضرت شهيد شده اند.لذا پريشان وغبار آلود به مجاورت آن قبر مطهر مأمور شدند،تا حضرت قائم عليه السلام ظهور کنند و از ياران او باشند و شعارشان “يالثارت الحسين“است. اي پسر شبيب، اگر دوست داري که با ما در درجات عالي بهشت باشي محزون باش براي حزن ما وشاد باش در شادي ما؛وبر تو باد ولايت ما که اگر کسي سنگي را دوست داشته باشدخداوند متعال او را با همان سنگ محشور مي کند…. روز دوم ماه محرم الحرام ۱-ورود امام حسين عليه السلام به کربلا بنابر مشهور در اين روز در سال ۶۱ه آقا ومولايمان حضرت اباعبدالله الحسين سيد الشهداء عليه السلام با اهل بيت و اصحابشان وارد کربلاي معلي شدند. در آنجا اسب حضرت حرکت نکرد. امام پرسيدند:نام اين زمين چيست؟گفتند:”غاضريه“نام ديگرش را پرسيدند گفتند:”شاطئ الفرات“اسم ديگري هم دارد؟گفتند:”کربلا“هم مي گويند. در اين هنگام حضرت آهي کشيدند و گريه شديدي نمودند و فرمودند:”اللهم اني أعوذ بک من الکرب و البلاء.“به خدا قسم زمين کربلا همين است.به خدا قسم اينجا مردان ما را مي کشند! بخدا قسم اينجا زنان و کودکان مارا به اسيري مي برند!بخدا قسم اينجا پرده حرمت ما دريده مي شود.اي جوان مردان ، فرود آييد که محل قبرهاي ما اينجاست….» روز سوم ماه محرم الحرام ۱-نامه امام حسين عليه السلام براي اهل کوفه در اين روز امام حسين عليه السلام براي بزرگان کوفه نامه اي نوشتند و آن را به قيس بن مسهّر صيداوي دادند که به کوفه برساند.مأمورين بين راه قيس را گرفتند،و پس از آنکه او بر ضد يزيد وابن زياد سخن گفت، او را به شهادت رساندند ۲- ورود عمر بن سعد به کربلا در اين روز عمر بن سعد با با شش يا نه هزار سوار براي قتل پسر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم وارد کربلا شد و در مقابل آن حضرت لشکر گاه ساخت و خيمه برافروخت.ورود ابن سعد به کربلا در روز چهارم هم نقل شده است. روز چهارم ماه محرم الحرام ۱-فتواي شريح قاضي به قتل امام حسين عليه السلام در اين روز از سال ۶۱ ه ابن زياد با استناد به فتوايي که از شريح قاضي گرفته بود، در مسجد کوفه خطبه خواند و مردم را به کشتن امام حسين عليه السلام تحريص کرد. ششم ماه محرم الحرام ۱-ياري طلبيدن حبيب بن مظاهر از بني سعد در شب ششم جناب حبيب بن مظاهر اسدي با اذن امام حسين عليه السلام براي آوردن ياور وکمک ، به قبيله بني اسد رفت. اسديان پذيرفتند وحرکت کردند، ولي جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده اي را فرستاد تا مانع آنها شوند.لذا درگيري رخ داد که در اين ميان جمعي از بني اسد شهيد و زخمي وبقيه ناگزير به فرار شدند و حبيب به خدمت حضرت آمد و جريان را عرض کرد. ۲- اولين محاصره فرات در کربلا به نقلي عمر سعد ،شبث بن ربعي خبيث را همراه سه هزار مرد سفاک با کوبيدن طبل و دهل کنار فرات فرستاد که اطراف آن را به محاصره در آوردند. ۳- تراکم لشکر يزيد در کربلا در اين روز لشکرزيادي براي جنگ با حضرت اباعبدالله عليه السلام جمع شدند. روز هفتم ماه محرم الحرام ۱-ملاقات امام حسين عليه السلام با ابن سعد در شب هفتم امام حسين عليه السلام ملاقات وگفتگو کردند. خولي بن يزيد اصبحي چون عداوت شديدي با امام حسين عليه السلام داشت ماجرا را به عمر سعد گزارش داد و آن ملعون نامه اي براي عمر سعد نوشت و او را از اين ملاقات ها بر حذر داشت و دستور منع آب را صادر کرد. ۲ -منع آب از امام حسين عليه السلام در اين روز آب را بر اهل بيت سيد الشهداء عليه السلام بستند، چه اينکه نامه ابن زياد بدين مضمون رسيد که نگذاريد حتي يک قطره آب هم به آنها برسد. عمرو بن حجاج زبيدي با جهار هزار تيرانداز مآمور منع آب فرات شدند،که به هيچ وجه آبي به خيمه گاه پسر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم برده نشود. روز هشتم ماه محرم الحرام ۱- قحط آب در خيمه هاي حسيني در اين روز آب در خيمه هاي سيد الشهداء عليه السلام ناياب شد. روز نهم ماه محرم الحرام (تاسوعا) ۱-محاصره خيمه ها در کربلا امام صادق عليه السلام فرمودند: تاسوعا روزي بود که حسين عليه السلام و اصحابش را در کربلا محاصره کردند و سپاه شام بر قتل آن حضرت اجتماع نمودند،و پسر مرجانه و عمر سعد به خاطر کثرت سپاه ولشکري که براي آنها جمع شده بود خوشحال شدند،وآن حضرت و اصحابش را ضعيف شمردند ويقين کردند که ياوري از براي او نخواهد آمد واهل عراق حضرتش را مدد نخواهند نمود. ۲- آمدن امان نامه براي فرزندان ام البنين عليها السلام در اين روز شمر ملعون براي حضرت عباس عليه السلام و برادرانش امان نامه آورد . ۲آن لعين خود را نزديک خيام با جلالت حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام رسانيد وبانگ برآورد:”أين بنو اختنا“: “پسران خواهر ما کجايند“؟ولي آن بزرگواران جواب ندادند.امام حسين عليه السلام فرمودند:جواب او را بدهيد اگر چه فاسق است. حضرت عباس عليه السلام در جواب فرمودند:چه مي گويي؟شمر گفت:من از جانب امير براي شما امان نامه آورده ام. شما خود را به خاطر حسين عليه السلام به کشتن ندهيد. حضرت عباس عليه السلام با صداي بلند فرمود:”لعنت خدا بر تو وامير تو (و برامان تو ) باد . ما را امان ميدهيد در حاليکه پسر رسول خدا را امان نباشد“؟! ۳-در خواست تأخير جنگ از سوي امام حسين عليه السلام در عصر تاسوعا امام عليه السلام براي به تعويق انداختن جنگ يک شب ديگر مهلت گرفتتند.۴چون عمر سعد لشکر را آمادۀ جنگ با امام عليه السلام نمود ومعلوم شد که قصد جنگ دارد،حضرت به برادرش عباس عليه السلام فرمود تا يک شب ديگر مهلت بگيرد.آنها ابتدا قبول نکردند،ولي بعد قبول نمودند که شبي را صبر کنند. ۴- آمدن لشکر تازه نفس به کربلا دراين روز لشکر مجهزي به دستور ابن زياد از کوفه وارد کربلا شد،وشمر نامه ابن زياد را آورد. ۵-خطابه امام حسين عليه السلام براي اصحابش در عصر اين روز امام حسين عليه السلام در جمع ياران خطبه اي قرائت فرمودند، و اصحاب اعلام وفاداري نمودند. شب دهم (عاشوراي) ماه محرم الحرام ۱-سخنان امام عليه السلام با اهل بيت و اصحابش در اين شب امام حسين عليه السلام اصحاب و اهل بيت خود را جمع نمودند و کلماتي را به آنان فرمودند.خلاصه کلمات حضرت اين بود که من بيعت خود را از شما بر داشتم و شما را به اختيار خود گذاشتم تا به هر جا که مي خواهيد کوچ کنيد. پس از فرمايشات حضرت، اهل بيت عليهم السلام و اصحاب کلماتي در وفاداري و جان نثاري خود نسبت به آن حضرت ابراز داشتند. ۲- سخنان زينب کبري سلام الله عليها با امام حسين عليه السلام در اين شب بود که زينب کبري سلام الله عليها اشعار “يا دهر اف لک من خليل ..”را از زبان برادرش شنيد، و هنگامي که متوجه شد فردا روز شهادت حضرت است فرمود:”اي کاش مرگ مرا نابود ساخته بود واين روز را نديده بودم“. سپس سيلي به صورت زد وبيهوش شد. امام عليه السلام خواهر عزيز ومکرمه خود را به هوش آوردند و مطالبي فرمودند. روز دهم ماه محرم الحرام ، روز عاشورا ۱-شهادت امام حسين عليه السلام در اين روز در سال ۶۱ه که روز شنبه يا دوشنبه بوده،آقا ومولايمان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام در سن ۵۸ سالگي (ويا ۵۶ويا ۵۷ سالگي)بعد از نماز ظهر،مظلومانه وبا حالت تشنگي وگرسنگي در زمين کربلا به شهادت رسيدند.۱اين روز،روز باريدن خون از آسمان است، و روزي که شهادت اهل بيت واصحاب امام حسين عليه السلام در آن به وقوع پيوسته است. چهار هزار ملک در اين روز به زمين کربلا براي نصرت آن حضرت آمدند، وچون اجازه نيافتند تا ظهور حضرت مهدي عليه السلام گريه کنان نزد قبر آن حضرت ماندگارند.در اين روز ترک خوردن و آشاميدن به خصوص از غذاهاي لذيذ مناسب است. ۲-شهادت حبيب بن مظاهر اسدي کوفي ۳-شهادت مسلم بن عوسجه ۴-شهادت حربن يزيد رياحي ۵-شهادت جون مولي ابي ذرالغفاري ۶-شهادت همسر وهب،به دست رستم غلام شمر ۷-شهادت شبيه ترين مردم به رسول خداصلي الله عليه وآله و سلم، علي اکبر عليه السلام فرزند بزرگ سيدالشهداءعليه السلام عموي والا مقام حضرت صاحب الامر عليه السلام ۸-شهادت قاسم بن الحسن عليه السلام ۹-شهادت عبدالله بن الحسن عليه السلام ۱۰-شهادت قمر منير بني هاشم حضرت عباس بن علي بن ابي طالب عليه السلام ۱۱-شهادت مولانا الرضيع باب الحوائج علي اصغر عليه السلام ۱۲- آمدن ذوالجناح با يال و کاکل خونين به سوي خيمه فاطميات براي آوردن خبر شهادت آن حضرت ۱۳-ماتم وناله پردگيان حرم برسيد الشهداء عليه السلام و اولاد و وابستگان آن حضرت 14-غارت اموال از خيام امام حسين عليه السلام ۱۵-فرار فاطميات وعلويات در بيابان ها بعد از شهادت آقا و سرورشان اباعبدالله عليه السلام ۱۶-غارت کردن لباس وزره و ..از بدن مطهر شهداي کربلا ۱۷- جدا شدن سر هاي مطهر امام حسين عليه السلام واهل بيت واصحاب آن حضرت ۱۸-به آتش کشيدن خيمه هاي آل الله،فرزندان رسول خدا و علي مرتضي و فاطمه زهرا عليهم السلام ۱۹-شهادت دختران کوچک در کنار خيمه ها ۲۰-گريه وماتم بر سيد الشهداء عليه السلام و عزاي زمين و عرش و آسمان جن و انس و ملک و وحوش بر آن حضرت در اين روز ملکي ندا کرد:اي امت ظالمي که عترت پيامبر خود را کشتيد، خداوند شما را موفق به درک عيد فطر وقربان نفرمايد. ۲۱- رأس مطهر امام حسين عليه السلام در کوفه: عصر عاشورا رأس مطهر ونوراني امام حسين عليه السلام را توسط خولي بن يزيد اصبحي ملعون وحميد بن مسلم ازدي به کوفه فرستادند ۲۲-خونين شدن ريشه هر گياهي که از زمين مي کشيدند،از مصيبت عظماي آن روز ۲۳-قتل ابن زياد:ابن زياد در روز عاشوراي سال ۶۷ه به فرمان مختار به جزاي ظاهري اعمالش رسيد و کشته شد۷٫حصير بن نمير وجمعي از قتله امام حسين عليه السلام نيز همراه ابن زياد به قتل رسيدند ابن زياد ملعون به دست ابراهيم پسر مالک اشتر نخعي کشته شد، و سر نحسش را براي مختار فرستادند.مختار هم سر او را براي امام زين العابدين عليه السلام فرستاد. هنگام وارد کردن سر ابن زياد حضرت مشغول غذا خوردن بودند.لذا سجده شکر به جا آورده فرمودند:”روزي که ما را بر ابن زياد وارد کردند غذا مي خورد. من از خدا خواستم که از دنيا نروم تا سر او را در مجلس غذاي خود مشاهده کنم ،همچنان که سر پدر بزرگوارم مقابل او بود و غذا مي خورد. خداوند به مختار جزاي خير دهد که خونخواهي مارا نمود“.سپس حضرت به اصحاب خود فرمودند:همه شکر کنيد. ۲۴- قيام حضرت مهدي عليه السلام:به روايتي حضرت بقيهالله اعظم حجه بن الحسن العسکري ارواحنا فداه در اين روز قيام خواهند کرد ۲۵-وفات ام سلمه:در اين روز در سال ۶۲-۶۳ ه ام سلمه همسر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از دنيا رحلت فرمود.۱۰نام او هند پدرش ابي اميه، مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب بود. شوهر اول او پسر خاله اش ابو سلمه بن عبدالاسد بن مغيره بود. چون به شرف اسلام مشرف شد با همسرش ام سلمه به حبشه هجرت کردندو پس از بازگشت از حبشه بر اثر زخمي که در جنگ احد بر او وارد شده بود،بعد از مدتي شهيد شد سلمه، عمر ، زينب و دره، فرزندان او بودند؛ و عمر در جميع جنگ هاي امير المؤمنين عليه السلام شرکت کرد و مدتي از طرف آن حضرت والي بحرين بود. بعد از اينکه عدّه ام سلمه در وفات شوهرش سر آمد، ابوبکر و عمر جداگانه به خواستگاري او رفتند، ولي ام سلمه اجابت نکرد. در سال چهارم هجري پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم از او خواستگاري کرد و ام سلمه قبول کرد ، و به فرزند خود عمر بن ابي سلمه گفت :عقد را جاري کن . عايشه وقتي ديد پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم ام سلمه را به عقد خويش در آورد بسيار ناراحت شد، چه اينکه ام سلمه در جمال کم نظير بود. عايشه به حفضه گفت:ام سلمه چقدر زيباست! او باور نکرد تا اينکه ام سلمه را ديد.از همين جهت حسادت اين دو با ام سلمه بسيار بود. ام سلمه فضايلي دارد که او را از ديگر همسران پيامبرصلي الله عليه وآله وسلم–به جز خديجه کبري عليها السلام – ممتاز کرده است: * بارها ام سلمه عايشه را نصيحت مي کرد در پيروي از علي بن ابي طالب عليه السلام ، ولي او نمي پذيرفت. فضايل ومناقب آن حضرت را براي عايشه مي گفت ولي او قبول نمي کرد، تا اينکه پسرش عمر بن ابي سلمه را با نامه اي خدمت امير المؤمنين عليه السلام فرستاد ودر آن خبر داد که عايشه به سوي بصره حرکت کرده است… * ام سلمه شهادت داد که عايشه دشمن امير المؤمنين عليه السلام است. * ام سلمه شنيد که يکي از آزاد شده هايش امير المؤمنين عليه السلام را ناسزا گفته است. آن شخص را فرا خواند و آنقدر از فضايل و مناقب علي عليه السلام که از پيامبر شنيده بود براي آن شخص باز گو کرد ، تا او توبه نمود. * ام سلمه حديث “نحن معاشر النبياء لانورث ..”را –که ابوبکر آنرا به دروغ به رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم نسبت داد–تکذيب کرد. * هنگامي که امير المؤمنين عليه السلام براي جنگ جمل حرکت کردند، پسرش عمر بن ابي سلمه را براي ياري آن حضرت فرستاد،و به آن حضرت پيغام داد:”اگر پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم همسرانش را به ملازمت خانه ها امر نفرموده بود مي آمدم ودر نصرت وياري شما کوتاهي نمي کردم. * بعد از رحلت خديجه کبري سلام الله عليها مراقبت حضرت زهرا سلام الله عليها با فاطمه بنت اسد عليها السلام بود.بعد از رحلت فاطمه بنت اسد اين مهم از طرف پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به ام سلمه سپرده شد، و عايشه از اين ماجرا بسيار خشمناک بود . ام سلمه مي گفت:”مردم گمان مي کنند من آموزگار فاطمه سلام الله عليها هستم ! بخدا سوگند آن حضرت آموزگار من است .” * روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم پوست گوسفندي را طلبيدند و مطالبي را فرمودند و امير المؤمنين عليه السلام نوشتند. بعد آن پوست را به ام سلمه دادند و فرمودند:”هر کس بعد از من فلان وفلان نشانه را به تو داد ، اين پوست را به او تقديم کن “. آن سه نفر آن نشانه را نداشتند ،و ام سلمه آن پوست را در خلافت ظاهري امير المؤمنين عليه السلام به آن حضرت – که همه نشانه ها را دارا بود – تسليم نمود. * هنگام حرکت امام حسين عليه السلام از مدينه به مکه ام سلمه آمد و خبر شهادت آن حضرت را که از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم شنيده بود با اندوهي فراوان بازگو کرد. امام حسين عليه السلام محل شهادت و موضع دفن خود واصحابشان و… را به معجزه نشان دادند. سپس مقداري از آن خاک بقعه طيبه را به ام سلمه دادند و در نزد آن حضرت بود تا روز عاشورا که ام سلمه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را با حالتي گرد آلود و ژوليده مو در خواب ديد، وعرض کرد:”يا رسول الله ، اين چه حالت است که در شما مي نگرم؟“فرمودند:”اي ام سلمه ، حسين مرا کشتند وديشب براي او و اصحاب او قبر مي کندم“. وقتي از خواب بيدار شد ديد خاکي که پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و امام حسين عليه السلام به او داده بودند به خون تازه تبديل شده است. وقايع شب يازدهم ماه محرم ۱- شام غريبان کربلا نخستين شب عزا و سوگ خاندان پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم پس از شهادت سيد الشهداء عليه السلام است.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شبي تيره تر از سياهي! شبي جانسوز که در آن تلخ ترين لحظات بر خاندان امام حسين عليه السلام گذشت. آيا مي شود رنج و سوز و مصيبت باز ماندگان حضرت را در آن شب بيان کرد ويا حتي تصور نمود؟ آيا کسي درک مي کند که ديدگان خونفشان عمه امام زمان عليه السلام و اهل بيت چقدر و چگونه برآن حضرت گريستند؟ آيا مي تواند تصوير کند که آه و ناله سوزناک آن عزيزان چگونه بوده است؟ با چه زباني و با چه لفظي مي توان دل هاي شکسته، قلبهاي جريحه دار ،ناله و نواي بلبلان بال و پر سوخته گلستان نبوي و علوي،و سوز دل يتيمان و بانوان حسيني را بيان کرد؟ شام غريبان است! کودکان يتيم که ديشب پدر داشتند، و بانوان بي سرپرست که ديشب سرپرست و کاشانه داشتند؛امشب با آشيانه سوخته و دلهاي داغدار،بدون سرورشان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام چه مي کنند؟ تفاوت بين اين دو شب چقدر است:شب عاشورا و شب يازدهم؟ديشب چه سالاري داشتند؟ديشب چه کسي از خيمه ها محافظت مي کرد؟ديشب چه کساني در خيمه ها بودند؟امروز اما بدن مبارکشان بدون سر روي زمين است!آن شب چه کسي سرپرستي علويات و فاطميات را بر عهده داشت؟زينب کبري سلام الله عليها آن شب چه حالي داشت؟از يک سو مراقبت از حجت خدا زين العابدين عليه السلام و همسران و و يتيمان برادر ،واز سوي ديگر به دنبال دختران گمشده!! همه اينها در سرزميني که بدن برادرش و عزيزانش با آن وضع روي زمين افتاده باشند! آه چه شبي بود آن شب و چه حالي داشت دختر امير المؤمنين عليه السلام . “سلام علي قلب زينب الصبور و لسانها الشکور.» ۲- سر امام حسين عليه السلام در تنور خولي شب يازدهم شبي است که سر مطهر امام حسين عليه السلام در تنور منزل خولي بود در حاليث که نورانيت آن سر فضا را روشن نموده بود. روز يازدهم ماه محرم الحرام ۱-حرکت کاروان اسراء از کربلا عمر سعد ملعون روز يازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند،و بر گشتگان خود نماز گذاردو آنان را به خاک سپرد. وقتي روز از نيمه گذشت فرمان داد تا دختران پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم رابر شتران بي جهاز سوار کردند وسيد سجاد عليه السلام را نيز با غل جامعه بر شتر سوار کردند.هنگامي که آنان را از قتلگاه عبور دادند و نظر بانوان بر جسم مبارک امام حسين عليه السلام افتاد ، لطمه ها بر صورت زدند و صدا به صيحه وندبه برداشتند. ۲- تشکيل مجلس ابن زياد روز يازدهم عمر سعد به کوفه آمد .ابن زياد اذن عمومي داد تا مردم در مجلس حاضر شوند. سپس رأس مطهر امام حسين عليه السلام را نزد او گذاشتند و او نگاه مي کرد و تبسم مي نمود و با چوبي که در دست داشت جسارت مي نمود. ۳. حرکت اهل بيت امام حسين عليه السلام به سوي کوفه عصر روز يازدهم اهل بيت عليهم السلام را با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. نزديک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسيدند . لذا آن بزرگواران داغديده را تا صبح پشت دروازه هاي کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر سعد ملعون از کوفه خارج شد ،و بسان فرمانده اي که از فتوحات خويش خوشحال است همراه اسراء وارد کوفه شد. روز دوازدهم ماه محرم الحرام ۱- دفن شهداي کربلا روز دفن بدن هاي مطهر سيذ الشهداءعليه السلام و اهل بيت و اصحاب آن حضرت ،توسط امام سجاد عليه السلام به ياري جمعي از بني اسد است. ۲-ورود اهل بيت عليه السلام به کوفه روز دوازدهم روز ورود اهل بيت عليهم السلام با حالت اسارت به کوفه است. ۲در اين روز ابن زياد فرمان داد که احدي حق ندارد با اسلحه از خانه بيرون آيد،و ده هزار سوار و پياده بر تمام کوچه ها و بازار ها موکل گردانيد، که احدي از شيعيان امير المؤمنين عليه السلام حرکتي نگند.سپس فرمان داد سرهايي را که در کوفه بود برگردانند ودر پيش چشم اهل بيت عليهم السلامحرکت دهند ،و با هم وارد شهر کرده در کوي بازار بگردانند. مردم با ديدن حالت زار ذريه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و سر هاي بر نيزه و بانوان ومخدرات در هودج هاي بدون پوشش، صدا به گريه بلند نمودند.زينب کبري ، ام کلثوم،فاطمه بنت الحسين و امام زين العابدين عليهم السلام به ترتيب با جگرهاي سوزان وقلوب دردناک ايراد خطبه نمودند،که عده اي از لشکربا ديدن اين اوضاع از کرده خود پشيمان شدند،اما هنگامي که خيلي دير شده بود!!! روز سيزدهم ماه محرم الحرام ۱- اسراي اهل بيت عليهم السلام در مجلس ابن زياد پس از آنکه اسرا و سرهاي مقدس شهدا را در کوفه گردانيدند،ابن زياد در کاخ خود نشست ودستور داد سر مطهر امام حسين عليه السلام را در برابرش گذاشتند.آنگاه زنان وکودکان آن حضرت را به همراه امام سجاد عليه السلام در حالي که به طناب بسته بودند_وارد مجلس نموده ،در برابر تخت آن ملعون ايستاده نگاه داشتند. در اين حال درباريان آن ملعون به تماشا ايستاده بودند. ۲– اسراي اهل بيت عليهم السلام در زندان کوفه پس از مجلس شوم ابن زياد،اهل بيتعليهم السلام را با غل و زنجير وارد زندان کوفه نمودند. ۳- خبر شهادت امام حسين عليه السلام در مدينه وشام ابن زياد به مدينه وشام نامه نوشت و خبر شهادت امام حسين عليه السلام را منتشر ساخت. ۴-شهادت عبدالله بن عفيف عبدالله بن عفيف ازدي بزرگواري از اصحاب امير المؤمنين عليه السلام بودو در جنگ هاي جمل و صفين دو چشم خود را از دست داده بود .لذا مشغول عبادت بود. او هنگامي که شنيد پسر زياد ملعون به امير المؤمنين و امام حسين عليهما السلام نسبت کذب مي دهد ،از ميان جمعيت بر خاست وگفت:ساکت باش اي پسر مرجانه ،دروغگو تويي وپدر توکه به تو اين مقام را داد. اي دشمن خدا! فرزندان پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را مي کشي و در منابر مؤمنين اين چنين سخن مي گويي ؟ مأموران خواستند معترض او شوند که با کمک قبيله اش به خانه رفت،ولي بعد آمدند و خانه او را محاصره کردند .پس از رشادت هاي او و دخترش دستگير شد و همان طور که از خدا خواسته بود به دست بدترين خلق يعني ابن زياد به شهادت رسيد. روز پانزدهم ماه محرم الحرام ۱-فرستادن سرهاي مطهر شهدا به سوي شام بنا بر بعضي اقوال ،در اين روز سرهاي مطهر اهل بيت عصمت وطهارت عليهم السلام را به سوي شام حرکت دادند.۱البته بعدا اهل بيت عليهم السلام سرهاي مطهر را به بدنها ملحق کردند. روز نوزدهم ماه محرم الحرام ۱-حرکت کاروان کربلا به سوي شام در اين روز اهل بيت سيد الشهدا عليه السلام را از کوفه به سوي شام حرکت دادند.۱زنهاي غير هاشميه از انصار امام حسين عليه السلام که در کربلا اسير شدند با شفاعت اقوام وقبايلشان نزد ابن زياد از قيد اسيري خلاص شدند، وفقط زنهاي هاشميات براي اسارت به شام برده شدند. روز بيستم ماه محرم الحرام ۱- دفن بدن جون در کربلا بعد از 10 روز از واقعه عاشورا جمعي از بني اسد بدن شريف جون غلام ابي ذر غفاري را پيدا کردند در حالي که صورتش نوراني و بدنش معطر بود وسپس او را دفن کردند. جون کسي بود که امير المؤمنين عليه السلام او را به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. هنگامي که ابوذر را به ربذه تبعيد کردند اين غلام براي کمک به او به ربذه رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدينه مراجعت کرد و در خدمت امير المؤمنين عليه السلام بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبي عليه السلام و سپس به خدمت امام حسين عليه السلام رسيد و همراه آن حضرت از مدينه به مکه و از مکه به کربلا آمد. هنگامي که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراي ميدان رفتن و دفاع از حريم ولايت و امامت اجازه خواست .حضرت فرمودند:در اين سفر به اميد عافيت و سلامتي همراه ما بودي ! اکنون خويشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. جون خود را به قدم هاي مبارک امام حسين عليه السلام انداخت و بوسيد گفت: اي پسر رسول خدا ، هنگامي که شما در راحتي وآسايش بوديد من کاسه ليس شما بودم ،حالا که به بلا گرفتار هستيد شما را رها کنم؟ جون با خود فکر کرد :من کجا و اين خاندان کجا؟! لذا عرضه داشت:آقاي من ،بوي من بد است وشرافت خانوادگي هم ندارم و نيز رنگ من سياه است.يا ابا عبدالله ،لطف فرموده مرا بهشتي نماييد تا بويم خوش گردد و شرافت خانوادگي به دست آورم و رو سفيد شوم.نه آقاي من ،از شما جدا نمي شوم تا خون سياه من با خون شما خانواده مخلوط گردد.جون مي گفت وگريه مي کرد به حدي که امام حسين عليه السلام گريستند و اجازه دادند. با آنکه جون پيرمردي۹۰ ساله بود،ولي بچه ها در حرم با او انس فراواني داشتند. او به کنار خيمه ها براي خداحافظي وطلب حلاليت آمد،که صداي گريه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هريک را به زباني ساکت و به خيمه ها فرستاد ومانند شيري غضبناک روي به آن قوم ناپاک کرد.او جنگ نماياني کرد،تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخم هاي فراواني به او وارد کردند. هنگامي که روي زمين افتاد ،امام حسين عليه السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گريست، و دست مبارک بر سر و صورت جون کشيدو فرمود:”الهم بيض وجهه و طيب ريحه و احشره مع محمد و آل محمد عليهم السلام. بارالها رويش را سپيد و بويش را خوش فرما و با خاندان عصمت عليهم السلام. محشورش نما. از برکت دعاي حضرت روي غلام مانند ماه تمام درخشيدن گرفت و بوي عطر از وي به مشام رسيد.چنانکه وقتي بدن او را بعد از ده روز پيدا کردند صورتش منور و بويش معطر بود. روز بيست وپنجم ماه ماه محرم الحرام: ۱-شهادت امام سجاد عليه السلام در سال ۹۴بنابر قول مشهور ۱يا ۹۵ ه ق ۲ ،امام زين العابدين عليه السلام در سن ۵۷ سالگي با زهري که وليد بن عبد الملک يا هشام لعنهما الله به آن حضرت دادند به شهادت رسيدند. اين در حالي بود که ۳۴ يا ۳۵سال بعد از واقعه کربلا در مصائب جانگداز شهادت پدر و برادر ان و عمو وبستگان و اسارت عمه ها و خواهرانش ،گريان بودند. امام باقر عليه السلام آن حضرت را تجهيز نمودند و در بقيع کنار قبر عموي مظلومش حضرت مجتبي عليه السلام به خاک سپردند. سال شهادت آن حضرت را به خاطر کثرت فوت فقهاء و علماء“سنه الفقهاء“گفتند. در شهادت آن حضرت اقوال ديگري نيز وجود دارد :۱۲ محرم ،۱۸ محرم،۱۹ محرم،۲ صفر. روز بيست وششم ماه محرم الحرام ۱-شهادت علي بن الحسن المثلث در سال ۱۴۶ ه علي بن حسن بن حسن بن حسن بن علي عليه السلام در سن ۴۵ سالگي در زندان منصور _که شب و روز در آن تشخيص داده نمي شد _در حال سجده و در حالي که غل وزنجير بر دست و پايش بود ، به شهادت رسيد. روز بيست و هشتم ماه محرم الحرام ۱- وفات حذيقه بن يمان حذيقه از بزرگان اصحاب پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم و از خواص اصحاب امير المؤمنين عليه السلام بود.پدر حذيقه در جنگ احد اشتباها به وسيله مسلمانان کشته شد. حذيقه يکي از هفت نفري بود که که بر صديقه طاهره سلام الله عليها نماز خواندند. اوصحابه منافق را مي شناخت.منافقيني که پس از غدير خم توطئه قتل پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم را چيدند ومي خواستند در بازگشت از غدير خم در راهي که از کوه مي گذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط کندو به قتل برسد. اما جبرئيل اين نقشه را به سمع مبارک نبوي رساند. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم چون به محل مرد نظر رسيدند، منافقين با چهره هاي بسته هر کدام ظرفي که داخل آن سنگريزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد وفرياد ونعره زدن کردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذيقه هم در کنار آن حضرت بود وسر انجام نقشه آن کوردلان نقش بر آب شد. پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم آن منافقين را به حذيقه معرفي فرمودند که عبارت بودند از اولي و دومي سومي و ابو عبيده و معاذ بن جبل و سالم و معاويه و عمروعاص و طلحه و سعدبن ابي وقاص و عبد الرحمن بن عوف و ابوموسي اشعري و مغيرهبن شعبه و ابوهريره،و حذيقه همه را به خاطر سپرد. به همين دليل بود که غاصبين خلافت بعد از آن واقعه از حذيقه مي ترسيدند که مبادا آنان را به مردم معرفي کند. لذا حذيقه بر جنازه هرکس حاضر نمي شد ديگران مي فهميدند که ميت از منافقين بوده است. نکته جالب آنجا بود که دومي براي سرپوش گذاشتن برنفاق خويش و تبرئه خود از حذيقه مي پرسيد:”اگر اين شخص از منافقين است بگو تا من بر او نماز نخوانم.» اين بزرگوار چهل روز پس از خلافت امير المؤمنين در مدائن از دنيا رحلت فرمود.۲او قبل از رحلت به دو فرزندش صفوان و سعيد وصيت کرد که هميشه ملازم امير المؤمنين عليه السلام باشند وايشان هم به وصيت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفين به شهادت رسيدند. ۲-تبعيد امام جواد عليه السلام به بغداد در سال ۲۲۰ه امام جوادعليه السلام به دستور معتصم از مدينه به بغداد تبعيد شدند. ۳- ورود اسراي اهل بيت عليهم السلام به بعلبک بنابر نقلي ورود اسراي اهل بيت عليهم السلام به شهر بعلبک و استقبال مردم آن شهر از نيزه داران با شکر و سويق و آذوقه و علف در اين روز بوده است،که حضرت ام کلثوم عليها السلام با ديدن اين منظره در حق آنان نفرين کردند. روز بيست و نهم ماه محرم الحرام ۱- رسيدن کاروان اسرا ي اهل بيت عليهم السلام به شام در اين روز اسراي اهل بيت عليهم السلام به حوالي شام رسيدند .ابراهيم بن طلحهبن عبدالله جلو آمد و به امام زين العابدين عليه السلام نزديک شد ،و کينه هايي که از جنگ جمل در سينه ذخيره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت:ديدي غلبه با کيست؟حضرت فرمودند :اگر مي خواهي بداني غالب کيست صبر کن تا هنگام نماز اذان واقامه بگو ،آن وقت ميداني آوازه چه کسي تا قيامت باقي است. تتمۀ ماه محرم الحرام ۱-نوشتن صحيفه ملعونه در اين ماه در سال ۱۱هجري قمري، صحيفه ملعونه دوم نوشته شد و به امضاء منافقين رسيد. محتواي آن چنين بود که نگذارند خلافت وامامت مسلمين بعد از پيامبر صلي الله عليه وآله و سلم به علي بن ابيطالب عليه السلام برسد، و بر اساس آن مقدمات و زمينه هاي غصب خلافت و گرفتن بيعت از آن حضرت به هر صورت ممکن را فراهم نمودند.با نوشتن آن صحيفه اساس ظلم وستم به اهل بيت عليهم السلام را بنا نهادند،که به فرموده امام صادق عليه السلام “اذا کتب الکتاب قتل الحسين عليه السلام:”هنگامي که صحيفه ملعونه نوشته شد امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد.» ۲- وفات ماري قبطيه در ماه محرم سال ۱۵ هجري قمري (يا ۱۶هجري قمري)ماريه قبطيه رحلت فرمود ماريه دختر شمعون قبطي بود که همراه با خواهرش شيرين ويک خواجه که برادر ماريه به نام ماپور بود و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و دراز گوشي به نام يعفور و قاطري به نام دلدل ، در سال هفتم از سوي پادشاه اسکندريه به رسم هديه خدمت رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم فرستاده شدپيامبر صلي الله عليه وآله وسلم ماريه را به همسري خود برگزيد ، و در محله “عاليه-”که آن را مشربه ام ابراهيم “ مي گويند – منزل براي آن حضرت تهيه کرد و خداوند جناب ابراهيم عليه السلام را از اين بانو به آن حضرت عنايت فرمود. حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به خاطر ولادت ابراهيم عليه السلام بسيار اظهار سرور مي فرمود و به آنان خدمت مي نمود،و به دين جهت عايشه از حضرت امير المؤمنينعليه السلام بسيارناراحت و ملول بود .۴از عايشه نقل شده که گفت“من به ماريه حسد مي بردم ، چون زني بسيار زيبا بود.”سرانجام اين حسادت باعث شد که تهمتي به جناب ماريه زد و آِيه اي در تقبيح اين کار عايشه نازل شد، که در تفاسير شيعه و سني به تفضيل توضيح داده شده است. جناب ماري بعد از پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم در مدينه طيبه رحلت فرمود. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد