در محضر بزرگان/ ۶ عملی که بعد از مرگ برای انسان باقی میماند
فارس/ آيتالله ناصر مکارم شيرازي در تفسير نمونه ذيل آيات 1 تا 5 سوره مبارکه «انفطار» به آثارى که بعد از مرگ هم از انسان باقى مىماند، اشاره کرده است که متن آن در ادامه ميآيد؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ * وَ إِذَا الْکَواکِبُ انْتَثَرَتْ * وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ * وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ * عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ؛ آن زمان که آسمان از هم شکافته شود، و آن زمان که ستارگان پراکنده شوند، و آن زمان که درياها به هم پيوسته شود و آن زمان که قبرها زير و رو گردد؛ هر کس مىداند آنچه را از پيش فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است». (انفطار/ 1 تا 5) و بعد از ذکر اين نشانهها که قبل از رستاخيز و بعد از آن صورت مىگيرد، سخن نهايى را چنين بيان مىکند: «در آن روز هر کس مىداند آنچه را که از قبل فرستاده و آنچه را براى بعد گذاشته است» (عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ). آرى، آن روز حجابها کنار مىرود، پردههاى غرور و غفلت دريده مىشود، و حقايق جهان عريان و آشکار مىگردد، و از آنجا که آن روز «يوم البروز» است، همه چيز بارز و ظاهر مىشود، و در آنجا است که انسان تمامى اعمال خود را مىبيند و از نيک و بد آن آگاه مىشود، چه اعمالى را که از قبل فرستاده، و چه کارهايى که آثارش بعد از او در دنيا باقيمانده، و نتاجش به او رسيده است، مانند خيرات و صدقات جاريه، و بناها و آثارى که براى مقاصد رحمانى يا شيطانى ساخته، و از خود به جا نهاده است، و يا کتابها و آثار علمى و غير علمى که براى مقاصد نيک و بد تحرير يافته، و بعد از او مورد بهره بردارى ديگران قرار گرفته است، همچنين سنتهاى نيک و بد که اقوامى را به دنبال خود کشانيده. اينها است نمونههايى از کارهايى که نتايجش بعد از انسان به او مىرسد و مصداق «أَخَّرَتْ» در آيه فوق است. درست است که انسان در اين دنيا نيز اجمالاً از اعمال خود با خبر است، ولى فراموشکارىها، خودخواهىها و حبّ ذات غالباً مانع مىشود که، همه را به خاطر بسپارد، و به عمق آثار اعمال خويش واقف گردد، ولى در آن روز که انقلاب و تحولى در همه چيز پيدا مىشود، روح و جان آدمى نيز دستخوش چنين انقلابى مىگردد، آنجاست که به تمام اعمال خود علم تفصيلى و دقيق پيدا مىکند بلکه طبق آيه 30 سوره «آل عمران»: «يَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْس ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْر مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوء» همه را در مقابل خود حاضر مىبيند. بعضى از مفسران براى آيه، تفسيرهاى ديگرى نيز ذکر کردهند، از جمله اين که: منظور کارهايى است که در آغاز عمر مقدم داشته و کارهايى که به اواخر عمر انداخته است، ولى تفسير اول از هر جهت مناسبتر است. ضمناً، منظور از «نَفْس» در اينجا هر نفسى از نفوس انسانى است و تمامى افراد بشر را شامل مىشود. آثارى که از انسان باقى مىماند علاوه بر آنچه در آيات فوق آمده، از روايات اسلامى نيز به خوبى استفاده مىشود: ممکن است آثارى از انسان باقى بماند که برکات يا عواقب سوئش تا سالهاى متمادى و حتى تا دامنه قيامت به او برسد. چنان که در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مىخوانيم: لَيْسَ يَتْبَعُ الرَّجُلَ بَعْدَ مَوْتِهِ مِنَ الاْ َجْرِ إِلاّ ثَلاثُ خِصال: صَدَقَةٌ أَجْراهَا فِي حَياتِهِ، فَهِيَ تَجْرِي بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ سُنَّةُ هُدىً سَنَّها، فَهِيَ تُعْمَلُ بِها بَعْدَ مَوْتِهِ، وَ وَلَدٌ صالِحٌ يَسْتَغْفِرُ لَهُ: «بعد از مرگ انسان پرونده اعمال او بسته مىشود، و اجر و پاداشى به او نمىرسد مگر از سه طريق: بناها و اشياء مفيدى که براى استفاده مردم از خود به يادگار گذارده، و بعد از او جريان خود را طى مىکند، و سنت هدايتگرى که آن را به وجود آورده، و بعد از مرگ او به آن عمل مىشود، و فرزند صالحى که براى او استغفار مىکند». در روايت ديگرى، اين امور شش چيز شمرده شده که به حال مؤمنان بعد از موتشان مفيد است: فرزند صالح، قرآنى که آن را تلاوت مى کند، چاهى که حفر کرده، درختى که غرس نموده، تهيه آب، و سنت حسنهاى که بعد از او باقى مىماند و مورد توجه قرار مىگيرد. در بعضى از روايات، روى علم و دانشى که از انسان در ميان مردم نيز مىماند تکيه شده است. مخصوصاً در مورد سنت نيک و بد، روايات متعددى داريم که به مردم هشدار مىدهد، مراقب باشند که بر اثر اعمال آنها چگونه سنتى در ميان مردم باقى مىماند. مرحوم «طبرسى» در ذيل آيات مورد بحث، حديثى به اين مضمون نقل مىکند که: روزى شخصى در محضر پيامبر(صلى الله عليه وآله) برخاست و از مردم تقاضاى کمک کرد، همگى خاموش شدند، در اين موقع يکى از اصحاب چيزى به سائل داد، بقيه نيز از او پيروى کرده و به مرد فقير کمک مى کردند، پيغمبر(صلى الله عليه وآله)فرمود: مَنِ اسْتَنَّ خَيْراً فَاسْتُنَّ بِهِ فَلَهُ أَجْرُهُ، وَ مِثْلُ أُجُورِ مَنِ اتَّبَعَهُ، غَيْرَ مُنْتَقَص مِنْ أُجُورِهِمْ، وَ مَنِ اسْتَنَّ شَرّاً فَاسْتُنَّ بِهِ فَعَلَيْهِ وِزْرُهُ، وَ مِثْلُ أَوْزارِ مَنِ اتَّبَعَهُ غَيْرَ مُنْتَقَص مِنْ أَوْزارِهِمْ: «کسى که سنت نيکى بگذارد و ديگران به او اقتدا کنند پاداش خود را دارد، و همانند پاداش کسانى که از او پيروى کردهاند، بىآن که از اجر آنها کاسته شود، و کسى که سنت بدى بگذارد و از آن پيروى کنند، گناه خود را دارد و همانند گناهان کسانى که از او پيروى کردهاند، بى آن که از گناهان آنها چيزى کاسته شود»، در اينجا بود که «حذيفه» يکى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله) آيه «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ» را تلاوت کرد. امير مؤمنان على(عليه السلام) نيز مىفرمايد: فَکَيْفَ بِکُمْ لَوْ تَناهَتْ بِکُمُ الاْ ُمُورُ وَ بُعْثِرَتِ الْقُبُورُ هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْس ما أَسْلَفَتْ وَ رُدُّوا إِلَى اللّهِ مَوْلاهُمُ الْحَقُّ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا يَفْتَرُونَ: «چگونه خواهيد بود آنگاه که همه امور پايان پذيرد، قبرها زير و رو شود، و همه شما در عرصه محشر حاضر شويد، آنجا است که هر کس هر عملى را قبلاً انجام داده مىآزمايد، و همگى به سوى خداوند که مولا و سرپرست حقيقى آنها است باز مىگردند، و کسانى را که به دروغ همتاى او قرار دادند از خاطر آنها مىرود». اين آيات و روايات، ابعاد مسئوليت انسان را در برابر اعمالش از ديدگاه اسلام منعکس مىکند و نشان مىدهد: تا چه حد هر انسانى در مقابل اعمال خويش مسئول است، تا آنجا که ممکن است بعد از گذشتن هزاران سال آثارش براى او پاداشى نيک بيافريند، يا وزر و لعن و گناه به بار آورد. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد