برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

مهارت زندگی/ چیزهای کوچکی که شادی را از شما می گیرد

منبع
بروزرسانی
بدونيم/ آدم ها به شکل هاي مختلفي شادي را از خودشان مي گيرند. آيا اين تيرگي عاطفي انتخاب خودشان است؟ يا اين که موقعيت هاي زندگي از کنترلشان خارج شده است؟ افسردگي و مشکلات رواني از عوارض شاد نبودن است که نبايد ناديده گرفته شود. و اما دلايلي که شادي را از شما مي گيرد چيست؟ نگران هستيد نگراني باعث ايجاد آشفتگي دروني مي شود. مثل صندلي راک که دائم حرکت مي کند اما به جايي نمي رسد. نگراني هيچ راه حلي نشانتان نمي دهد فقط باعث مي شود نتوانيد در جهت ايجاد تغييرات مثبت خوب فکر کنيد. انرژي شما در تغيير چيزهايي که مي توانيد کنترلشان کنيد بهتر به کار برده مي شود. هر چه کمتر نگران باشيد شادي بيشتري را به زندگي خود دعوت مي کنيد. کنترل مي کنيد فکر مي کنيد قهرمان داستان هستيد و مي توانيد همه چيز را کنترل کنيد و همه چيز بايد طبق برنامه ريزي پيش برود. واقعيت اين است که ما نمي توانيم به جز خودمان همه چيز را کنترل کنيم. وقتي با اين واقعيت به صلح رسيديد فشار کمتري به خودتان وارد مي کنيد و از زندگي لذت مي بريد. کينه مي کنيد کينه کردن درست مثل اين است که خودتان زهر بخوريد و منتظر بمانيد طرف مقابل بميرد. شما با نگه داشتن اين انرژي هاي منفي فقط به خودتان آسيب مي رسانيد. کينه ها را فقط به خاطر خودتان رها کنيد. شخصي که از شما انتقاد کرده است بدون اين که هيچ نگراني نسبت به شما داشته باشد از آن لحظه لذت برده است اما شما با مشغول کردن ذهن تان به او زندگي خود را تلف مي کنيد. باورتان اين است که همه بايد از قوانين شما پيروي کنند دنيا با اصول و قوانين شما پابرجا نيست. هر چه زودتر اين واقعيت را بپذيريد شادتر خواهيد بود. ديگران نمي توانند طبق استانداردها و باورهاي شما زندگي کنند. اين مسئله مردم را عصباني مي کند چون يک شخص ديگر ايده آل هاي آنان را نقض کرده است. از طرفي اين کار غيرممکن باعث نااميدي شما مي شود. پس مردم را همانطور که هستند بپذيريد و به جاي خشمگين شدن به ايده ها و نظرياتشان احترام بگذاريد. خودتان را با ديگران مقايسه مي کنيد خيلي از مردم خودشان را با ديگران مقايسه مي کنند. آن ها تنها بخشي از زندگي يک فرد را موشکافي مي کنند و با زندگي خودشان مقايسه مي کنند. به عنوان مثال من خودم را با قهرمان شنا مقايسه مي کنم که او بهتر از من شنا مي کند. اما اين يک جنبه از زندگي من است. آيا سوارکاري يا نوازندگي من بهتر از او نيست؟ وقتي تنها يک بخش از زندگي يک شخص را در نظر مي گيريد و او را با خودتان مقايسه مي کنيد کار بيهوده اي انجام مي دهيد. اين بخش از زندگي تان را از زير ذره بين خارج کنيد. اين عادت تنها نارضايتي شما را از زندگي تشديد مي کند. فقط زماني که به روياهاي تان مي رسيد خوشحالي مي کنيد کدام يک از اين اشخاص شادترند؟ شخصي که مي گويد: اگر ۱۰۰ ميليون دلار پول داشته باشم خوشحالم يا شخصي که مي گويد: اگر وقت بيشتري با خانواده ام بگذرانم خوشحالم. بلندپروازي خوب است اما وقتي شادي تان را در گرو موفقيت هاي آينده ببينيد اما اتفاق نيفتند هرگز از زندگي لذت نخواهيد برد. چيزهايي که شما را هيجان زده مي کند پيدا کنيد و اجازه دهيد آينده سورپرايزهاي خود را براي شما داشته باشد. نيمه خالي ليوان را مي بينيد اگر بدبين باشيد تمام نکات منفي زندگي را مي بينيد. روي نکات مثبت مردم، لحظات خوب، و زيبايي هاي اطرافتان تمرکز کنيد. هر چه بيشتر به روشني ها تمرکز کنيد تاريکي هاي کمتري در زندگي خواهيد ديد. تنها هستيد ما انسان ها ذاتا اجتماعي هستيم. اگر در روز جمعه خودتان را تنها و افسرده مي بينيد تغيير را شروع کنيد. دوست پيدا کنيد و در جمع هايي حاضر شويد که علايق مشابه شما دارند. لبخند بزنيد و به مردم نزديک شويد. مادي گرا هستيد درست است که پول در زندگي نقش مهمي دارد اما خوشحالي نمي آورد. به اين فکر کنيد که اگر فردا آخرين روز عمرتان باشد آيا ترجيح مي دهيد پول بيشتري به دست بياوريد يا وقت بيشتري با عزيزانتان بگذرانيد؟ به گذشته چسبيده ايد پشيماني ها، افسوس ها و چه مي شد اگرهاي زيادي ذهنمان را پر مي کنند. درست است که از گذشته چيزهاي زيادي مي توانيم بياموزيم اما با ماندن در گذشته نمي توانيم زمان حال خوبي براي خودمان بسازيم. تمرين کنيد که در زمان حال زندگي کنيد گذشته را نمي توان تغيير داد. به خودتان اجازه خوشحالي نمي دهيد هميشه اين سوال را از خودتان بپرسيد: چه چيزي باعث مي شود احساس خوشحالي نکنم؟ گاهي اوقات ناخودآگاه غمگين بودن را انتخاب مي کنيم چون نمي توانيم بعضي چيزها را رها کنيم. انتخاب براي شاد بودن در دستان شماست. شادي از شما گريزان نيست گاهي اوقات تنها کاري که بايد انجام دهيد اين است که در را به ممکن ها باز کنيد.
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره