گوناگون/ آیا گونه های مختلف پرندگان می توانند با یکدیگر صحبت کنند؟
روزياتو/ پرندگان از دسته موجوداتي هستند که بيشتر به خاطر صدايشان مورد توجه قرار مي گيرند. از طرف ديگر کسي که با پرندگان آشنايي خوبي داشته باشد نه از روي ظاهر بلکه صداي آن ها متوجه گونه ي مورد نظر خواهد شد. بدين ترتيب مي توان گفت که اگر چه صداي پرندگان در ظاهر تفاوت چنداني با هم ندارد اما هر پرنده اي صداي خاص خود را داشته و عنوان خاصي به آن صدا اطلاق مي شود؛ يکي بغبغو مي کند، ديگري جير جير مي کند و يکي ديگر هو مي کشد. رسيدن به اين مهارت در شناخت پرندگان از روي صدايشان مستلزم اين است که چگونگي و چرايي ارتباط اين موجودات را دريابيم. اغلب گونه هاي پرنده از صداهاي متنوع و خاصي براي اهداف متفاوت خود استفاده مي کنند. براي مثال صداي يک پرنده در هنگام تلاش براي پيدا کردن جفت با صدايي که در هنگام مبارزه با رقيب بر سر قلمرو ايجاد مي کند متفاوت است. کبوترها هنگام تلاش براي جلب توجه جفت خود بغبغو مي کنند و در هنگام ناراحتي صدايي شبيه خرخر از خود توليد مي کنند. درک اين صداها براي هر کبوتري ضروري بوده و زنده ماندنش به همين موضوع وابسته است. اما آيا کلاغ هايي که از روي سر کبوترها مي گذرند اين صداها را درک مي کنند؟ آيا پرندگان خاص مي توانند صداهايي که ديگر پرندگان توليد مي کنند را درک کنند؟ اين ها سوالاتي است که از دکتر رابرت دي ماگراث، پرنده شناس و بوم شناس رفتاري در دانشگاه ملي استراليا پرسيده شده است. وي تجربه زيادي در اين حوزه داشته و مقالات زيادي در مورد پرندگان و روش هاي ارتباط برقرار کردن آن ها نوشته است. وي و همکارانش به طور گسترده بر روي صداهايي تحقيق کرده اند که به آن ها «صداهاي هشدار دهنده» گفته شده و در واقع صداهايي هستند که پرندگان در صورت مشاهده شکارچيان و براي آگاه کردن دوستان و ديگر پرندگان از خود توليد مي کنند. ماگارث در جواب اين سوال چنين مي گويد:” تقريباً هر گونه پرنده محلي که ما مورد بررسي قرار داديم نسبت به صداهاي هشدار دهنده گونه هاي ديگر واکنش نشان مي دادند و ما به اين فکر کرديم که شايد درک صداهاي گونه هاي پرنده ديگر در سراسر جهان نيز امري طبيعي باشد. البته اين موضوع شايد خيلي غيرمنتظره نباشد زيرا تمام گونه هاي پرندگان در مقابل شکارچيان آسيب پذير بوده و بدين ترتيب مجبورند هر گونه صداي در دسترسي را به عنوان نشاني براي اين که شکارچيان در همان حوالي هستند در نظر بگيرند”. يک نمونه بسيار خوب براي اين پديده را مي توان در رابطه بين چرخ ريسک آمريکايي سر سياه و مرغ سنگ سينه سرخ مشاهده کرد که شباهت هاي بسياري با هم دارند. هر دوي اين پرندگان بومي آمريکاي شمالي بوده و سايز مشابهي دارند. علاوه بر اين آن ها به شدت مواظب شکارچيان اطرافشان هستند. وقتي که چرخ ريسک يک شاهين، جغد يا ديگر پرندگان شکارچي را مي بيند خيلي زود فرياد اخطار سر مي دهد. جالب اين که صداي آن ها با توجه به شدت خطر و نوع آن کمي متفاوت خواهد بود. اخطار با تُن بالا به پرندگان ديگري که از ماجرا خبر ندارند اخطار مي دهد که پرنده شکارچي در فاصله زيادي از آن ها در آسمان در حال چرخيدن است. صدايي شبيه زنگ و جيغ را زماني مي شنويم که شکارچي نزديک بوده و براي شکار کردن آماده مي شود. در صورتي که شکارچي بسيار خطرناک باشد انتهاي صدايي که چرخ ريسک توليد مي کند بيشتر کشيده خواهد شد. مطالعات نشان داده است که مرغ سنگ سينه سرخ صداهاي اخطار چرخ ريسک ها را درک مي کنند. حتي اگر اين صدا در فاصله اي نزديک باشد نيز آن ها مي توانند ميزان خطري که اين صدا نشان مي دهد را درک نمايند. اين پيام هاي اخطار حتي مي تواند گونه هاي جانوري ديگري غير از پرندگان را نيز به واکنش نشان دادن وادارد .براي مثال چرخ ريسک کاگل دار يک پرنده آواز خوان است که جيغ اخطار او حتي سمورها و موش خرماها را به واکنش واداشته و اين حيوانات با شنيدن اين صدا پا به فرار مي گذارند.گنجشک ها، سهره ها و زاغ هاي کبود نيز صداي اخطار اين چرخ ريسک را تقليد مي کنند. بدين ترتيب در هنگام نزديک شدن خطر چند گونه از پرندگان گروه ارکستري را تشکيل مي دهند که سعي دارند با صدايي مشابه به ديگران اخطار دهند. اکنون اين سوال پيش مي آيد که آيا پرندگان درک دروني و ذاتي از صداي اخطار ديگر گونه ها دارند يا در طي زمان اين توانايي را از روي تجربه پيدا مي کنند؟ ماگارث بر اين باور است که دستکم در برخي موارد، گونه هاي خاصي از پرندگان به طور فعال درک اين صداها را ياد مي گيرند. به عبارت ديگر گاهي برخي از پرنده ها در صورت شنيدن صداي اخطار ديگر پرندگان از مکان خاصي دوري مي کنند در صورتي که در هنگام وجود نداشتن آن صداها بدون ترس به محل مذکور مي روند. بدين ترتيب اين موضوع نشان مي دهد که توانايي درک صداهاي ديگر گونه ها مادرزادي نبوده و اکتسابي است. البته بايد توجه داشت که صداهاي اخطار دهنده تنها صداهايي نيستند که گونه هاي مختلف پرندگان توانايي درک آن ها را دارند و پرندگاني نيز وجود دارند که صداهاي غيراخطاري ديگر گونه ها را درک مي کنند. ماگارث در اين باره مي گويد:” برخي از گونه ها از قلمرو خود در برابر ديگر گونه ها دفاع مي کنند و به صداهايي که پرندگان مهاجم در اين هنگام توليد مي کنند پاسخ متناسبي مي دهند. برخي ديگر مي تواند صداهايي که براي برقراري تماس ايجاد مي شود را درک کنند که به آن ها کمک مي کند دسته هاي متشکل از چند گونه متنوع را تشکيل داده و غذا پيدا کنند”. فاخته ها پرندگان بدنامي هستند که معمولاً نقش پارازيت را دارند. اين پرنده تخم هاي خود را در لانه ديگر پرندگان مي گذارد و جوجه فاخته که توسط پرنده ي از همه جا بي خبر تغذيه مي شود علي رغم اين که ظاهري متفاوت با ديگر جوجه هاي پرنده مذکور دارد اما با تقليد صداي جوجه هاي واقعي آن پرنده سعي مي کند آن پرنده را مجاب کند که جوجه فاخته نيز از جوجه هاي خود او بوده و بايد به او غذا بدهد. بدين ترتيب اين توانايي را مي توان دستکم در فاخته ها ذاتي و مادرزادي دانست که مي توانند صداهاي ديگر پرندگان را درک کرده و از آن تقليد نمايند. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar