عمریست دخیلم به ضریحی که نداری/ بسته ویژه «آخرین خبر» به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س)
سایز متن
الف الف
لینک کوتاه در کلیبرد کپی شد!http://akhr.ir/4069753
۹۷.۸K
۳۹
آخرين خبر/ دعــــا کنيد که يـک لحـظه هم اگر شده است
ز روي لطـف نگاهـي به ما کند زهـــرا (س)فـاطمه سـلام الله عليها برترين بانــوي گيـتي
«فاطمه، فاطمه است» اين گوياترين عبارتي ست که مي توان براي توصيف يک فرا قهرمان زن به کار برد در عين حال مبهم است چرا که فاطمه بودن يک خاصيت منحصر به فرد است. اما وقتي اين خاصيت شناسانده شود روح تمام زنان و مادران رنگي ديگر مي گيرد. رنگ انسانيت، حق جويي، مهر و همه خوبيهايي که ميتوان در وجود اشرف مخلوفات الهي يافت.
« فاطمه ، چهارمين دختر پيامبر بزرگ اسلام بود و کوچکترين ، هم دختر آخرين خانواده اي که پسري برايشان نمانده بود و هم در جامعه اي که ارزش هر پدري و هر خانواده اي به پسر بود.»
« فاطمه ، وارث همه ي مفاخرخاندانش ، وارث اشرافيت نويني که نه از خاک و خون و پول ، که پديده ي وحي است ، آفريده ي ايمان و جهاد و انقلاب و انديشه و انسانيت و ... بافت زيبايي ، از همه ي ارزش هاي متعالي روح . محمد ، نه به عبدالمطلب و عبد مناف ، قريش و عرب ، که به تاريخ و بشريت پيوند خورده و وارث ابراهيم است و نوح و موسي و عيسي و فاطمه ، تنها وارث او .
انا اعطيناک الکوثر ، فصل لربک وانحر ، انّ شانئک هو الابتر.
به تو « کوثر » عطا کرديم اي محمد (ص) . پس براي پروردگارت نماز بگذار و شتر قرباني کن . همانا ، دشمن کينه توز تو هم « ابتر » است .»
« اکنون ، يک دختر ملاک ارزش هاي پدر مي شود ، وارث همه ي مفاخر خانواده مي گردد و ادامه ي سلسله ي تيره و تباري بزرگ ، سلسله اي که از آدم آغاز مي شود و بر همه ي راهبران آزادي و بيداري تاريخ انسان گذر مي کند و به ابراهيم بزرگ مي رسد و موسي و عيسي را به خود مي پيوندند و به محمد مي رسد و آخرين حلقه ي اين زنجير عدل الهي ، زنجير راستين حقيقت فاطمه است . » (کتاب فاطمه فاطمه است به قلم دکتر شريعتي)
بانـويي برتر از مريــم عليهاالســـلام
امام صادق عليه السلام فرمود: فاطمه عليهاالسلام از آن جهت محدَّثه ناميده شده که فرشتگان از آسمان فرود مي آمدند و مانند حضرت مريم به وي مي گفتند: اي فاطمه «خدا تو را برگزيد و پاکيزه گردانيد و تو را بر زنان عالم برتري داد.» اي فاطمه «در پيشگاه پروردگارت فروتني و سجده کن وبا رکوع کنندگان رکوع نما» و بدين ترتيب، وي با فرشتگان نيز سخن مي گفت. شبي فاطمه عليهاالسلام به فرشتگان فرمود: مگر مريم، دختر عمران برگزيده و برتر از تمام زنان عالم نيست؟ آنها گفتند: مريـم تنها سرور زنان عالم در زمان خود بود، ولي خدا تو را سرور زنان در زمان خودت و زمان مريم و نيز زنان اولين و آخرين قرار داده است.
ادب مثال زدني زهــراي اطــهر عليهاالســلام
پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم پس از رحلت حضرت خديجه، با ام سلمه ازدواج کرد و فاطمه را به همسر وفادار خود سپرد تا از وي نگهداري کند. ام سلمه مي گويد: پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم فاطمه را به من سپرد تا درتربيتش کوشش کنم. من هم از تربيت و راهنمايي او دريغ نداشتم، ولي به خدا سوگند، او از من باادب تر و داناتر بود.
نمــاز عاشقانه فـاطمه عليهاالســلام
نماز، مهم ترين جايگاهي است که عاشقان خدا هنگام اقامه آن، از هر چه غير خداست دل مي کَنند و با معبود خويش به مناجات مي پردازند. حضرت زهرا عليهاالسلام که قلبش از محبت الهي لبريز بود، نفس هايش در نماز از ترس خداي متعالي به شماره مي افتاد. پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله وسلم نيز درباره آن حضرت فرمود:
«دخترم فاطمه سرور زنان جهان از آغاز تا پايان است. هرگاه در محرابش در پيشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش مي ايستد، نورش براي فرشتگان آسمان جلوه مي نمايد. به فرشتگانش مي گويد: اي فرشتگان من! به فاطمه بنگريد که در پيشگاه من ايستاده و از ترس من عضلاتش مي لرزد و با دلش به عبادت من روي آورده است. شما را گواه مي گيرم که پيروانش را از آتش ايمن ساختم».
ذکر و تسبيـح فاطـمه عليها الســلام
از علي عليه السلام نقل شده است که: يکي از پادشاهان عجم برده اي به پيامبر هديه نمود، من به فاطمه گفتم نزد رسول خدا برو و خدمتگزاري براي خود درخواست کن، زهرا نزد رسول خدا رفته و اين موضوع را با ايشان در ميان گذارد، پيامبر عليه السلام فرمودند: فاطمه جان! چيزي به تو دهم که برايت از خادم و آنچه در دنياست بهتر باشد; بعد از نماز، 34 بار الله اکبر، و 33 مرتبه الحمد لله و 33 بار سبحان الله بگو .
آنگاه اين اذکار سه گانه را با «لا اله الا الله » پايان بخش، و اين براي تو از آنچه خواسته اي و ازدنيا و آنچه در دنياست بهتر خواهد بود . (از ولادت تا شهادت، ص 224)
فاطمه زهرا عليها السلام مقيد بود که اين تسبيحات را بعد از هر نماز بگويد و به همين علت تسبيحات فاطمه زهرا عليها السلام ناميده شده است.
عصمت فـاطمه عـليهاالسـلام
در شـأن نزول آيه تطهير، روايات متواتري در دست اسـت و حـکايت از آنـ دارد که آيه تطهير در خانه ام سلمه نازل شـده اسـت. هنگام نزول آيه، رسول خدا صلي الله عليه و آله، فاطمه زهرا عليهاالسلام، علي عليه السلام و حسن و حـسين عـليهماالسلام حضور داشتند. پيامبر صلي الله عليه و آله عـباي خـويش را بر آنـان افـکند و بـدين ترتيب آنان از باقي اهل خانه و ديـگران جـدا و مشخص شدند. آنگاه حضرت رسول صلي الله عليه و آله، دستها را به سوي آسمان بلند نـمود و فـرمود: خدايا اينان اهل بيت من هـستند، پس بر اهل بيت مـن و آل او درود فـرست. خداوند عزوجل اين آيه را در شـأن آنـان نازل فرمود:
«اِنّما يُريدُ اللّه لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَکُمْ تَطْهيرا»؛[احزاب/33]
«همانا خداوند اراده فـرمود که زشتيها و پليديها را از شما اهل بيت دور سـازد و شـما را پاک و مطهر گرداند».
هنــرهاي فاطـمه عليـها الســلام
خوشنويسي: خوش خط بودن در خانواده پيامبرعمومي بوده و معروف است که ميگويند خط کوفي ابداع حضرت امير است. طبيعتا حضرت زهرا هم خط خيلي زيبايي داشتند و فرزندانشان را هم به اين مسئله تشويق ميکردند و بين امام حسن و امام حسين مسابقه خط ميگذاشتند.
شعر: حضرت به مناسبتهاي مختلف مثل ازدواج، خوابکردن فرزندان و تربيت آنها، وقت صحبت با امام علي در وصف پيامبر شعر ميگفتند.
فصاحت و بلاغت: حضرت مشهور بودند به اينکه زيبا و رسا صحبت و سخنراني ميکنند. اين سخنرانيها و خطبهها به قدري فصيح و زيبا هستند که در بعضي کشورهاي عربي، براي خوش سليقه شدن بچههايشان، از آنها ميخواهند که اين خطبهها را حفظ کنند؛ درست مثل اينجا که به بچهها سعدي و حافظ خواندن توصيه ميشود.
ريسندگي: حضرت علي با پشم گوسفندي که با دستهاي حضرت زهرا رشته شده بود،از بازار جو ميخريدند و حضرت با آرد کردن جوها در خانه نان ميپختند. با اين هنر، به اقتصاد خانه هم کمک ميشد.
علـي و فـاطـمه عليهما الســلام از زبان يکديگر
پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله پس از ازدواج حضرت علي و فاطمه عليهما السلام و سپري شدن مراسم عروسي، ابتدا از علي عليه السلام پرسيدند: همسرت فاطمه عليها السلام را چگونه يافتي؟ امام پاسخ داد: «نعم العون علي طاعة الله; در اطاعت کردن از خدا خوب يار و ياوري است.» سپس از دختر خود، فاطمه عليها السلام پرسيدند: شوهرت را چگونه يافتي؟ آن حضرت پاسخ داد: «خير بعل; بهترين شوهراست.»
لحظه وداع فـاطمه(س) با علي به روايت دکتر شريـعتي
لحظه وداع با علي (ع) ! چه دشوار است. اکنون علي بايد در دنيا بماند. سي سال ديگر! شمعي از آتش و رنج ، در خانه علي خاموش شد و علي تنها ماند . با کودکانش.
از علي خواسته بود تا او را شب دفن کند ، گورش را کسي نشناسد و … و علي چنين کرد.
اما کسي نمي داند که چگونه؟ و هنوز نمي داند کجا؟ معلوم نيست.
آنچه معلوم است، رنج علي است، امشب، بر گور فاطمه.
علي که سخت تنها مانده است، هم در شهر و هم در خانه ، بي پيغمبر، بي فاطمه. همچون کوهي از درد، بر سر خاک فاطمه نشسته است.
نسيم نيمه شب کلماتي را که به سختي از جان علي برميآيد، از سر گور فاطمه به خانه خاموش پيغمبر ميبرد.
ـ بر تو، از من و از دخترت ـ که در جوارت فرود آمد و به شتاب به تو پيوست، سلام اي رسول خدا.
ـ از سرگذشت عزيز تو ـ اي رسول خدا ـ شکيبايي من کاست و چالاکي من به ضعف گراييد . اما، در پي سهمگيني فراق تو و سختي مصيبت تو، مرا اکنون جاي شکيب هست.
من تو را در شکافته گورت خواباندم و در ميانه حلقوم و سينه من جان دادي، "انا لله و انا اليه راجعون”
وديعه را بازگرداندند و گروگان را بگرفتند، اما اندوه من ابدي است و اما شبم بيخواب، تا آنگاه که خدا خانهاي را که تو در آن نشيمن داري، برايم برگزيند.
هماکنون دخترت تو را خبر خواهد کرد که قوم تو بر ستمکاري در حق او همداستان شدند. به اصرار از او همه چيز را بپرس و سرگذشت را از او خبر گير.
اينها همه شد، با اين که از عهد تو ديري نگذشته است و ياد تو از خاطر نرفته است.
بر هر دوي شما سلام. سلام وداع کنندهاي که نه خشمگين است، نه ملول..
درمانده و بيچاره بر جا مانده؛ نميدانست چه کند؛ بماند؟ بازگردد؟ چگونه فاطمه را، اينجا، تنها بگذارد، چگونه تنها به خانه برگردد؟ شهر، گويي ديوي است که در ظلمت زشت شب کمين کرده است. با هزاران توطئه و خيانت و بيشرمي انتظار او را ميکشد.
علي به فاطمه توضيح ميدهد: "اگر از پيش تو بروم، نه از آن رو است که از ماندن نزد تو ملول گشتهام، و اگر همين جا ماندم، نه از آن رو است که به وعدهاي که خدا به مردم صبور داده است بدگمان شدهام”.
آنگاه برخاست، ايستاد، به خانه پيغمبر رو کرد، با حالتي که در احساس نميگنجيد، گويي ميخواست به او بگويد که اين "وديعهي عزيز”ي را که به من سپردهاي، اکنون به سوي تو بازميگردانم، سخنش را بشنو. از او بخواه، به اصرار بخواه تا برايت همه چيز را بگويد، تا آنچه را پس از تو ديد يکايک برايت برشمارد.
ناگذير از گفتن درباره عظمت اين بانو به قول دکتر شريعتي تنها مي توان نوشت: