شرح و تفسیر حکمت 304 نهج البلاغه
باشگاه خبرنگاران/ نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگي و جذابيت خويش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و اين اعجاز نيست مگر به سبب ويژگي هايي که در شکل و محتوا است. اين امتياز را جز در مورد قرآن نمي توان يافت که در کلام امام علي(ع) درباره قرآن آمده است: « ظاهره انيق و باطنه عميق، لاتفني عجائبه و لاتنقضي غرائبه » قرآن کتابي است که ظاهري زيبا و باطني عميق دارد، نه شگفتي هاي آن پايان ميپذيرد و نه اسرار آن منقضي ميشود. در سخن مشابهي نيز آمده است : «لاتحصي عجائبه و لاتبلي غرائبه» نه شگفتي هاي آن را ميتوان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگي ميشود و از بين ميرود. سخنان امام علي(ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاريخ و حديث به صورت پراکنده وجود داشت. سيد رضي در اواخر قرن سوم به گردآوري نهج البلاغه پرداخت و اکنون بيش از هزار سال از عمر اين کتاب شريف ميگذرد. هر چند پيش از وي نيز افراد ديگري در گردآوري سخنان امام علي (ع) تلاشهايي به عمل آوردند، اما کار سيد رضي به خاطر ويژگي هايي که داشت درخشيد و ماندگار شد، چون سيد رضي دست به گزينش زده بود. امام علي عليه السلام فرمودند : إِنَّ الْمِسْکِينَ رَسُولُ اللّهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللّه، وَمَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللّهَ. مستمند، فرستاده خداست، کسى که از او دريغ دارد از خدا دريغ داشته و کسى که به او عطا کند به خداوند عطا کرده است. امام عليه السلام در اين گفتار حکيمانه براى تشويق همگان به کمک کردن به نيازمندان مى فرمايد: «مستمند و مسکين فرستاده خداست، کسى که از کمک کردن به او دريغ داشته باشد از خدا دريغ داشته و آنکس که به او عطا کند به خداوند عطا کرده است»؛ (إِنَّ الْمِسْکِينَ رَسُولُ اللّهِ، فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللّه، وَمَنْ أَعْطَاهُ فَقَدْ أَعْطَى اللّهَ). اين تعبير نهايت لطف خدا را به کسانى نشان مى دهد که به نيازمندان کمک مى کنند و در ضمن، اين پيام را به ما مى دهد که مسکين و مستمند را خوار نشمريم و کمترين اهانتى به او روا مداريم و اگر کمکى مى کنيم خالى از هرگونه منت و آزار و اهانت باشد، زيرا او فرستاده خداست و کسى که به رسول وفرستاده ديگرى اهانت کند درواقع به خود آن شخص اهانت کرده و کسى که رسول ديگرى را احترام و اکرام کند فرستنده رسول را اکرام و احترام کرده است. قرآن مجيد نيز تعبيرى متفاوت ولى در همين راستا دارد. درباره کمک به نيازمندان مى فرمايد: «(مَّنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللهَ قَرْضآ حَسَنآ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافآ کَثِيرَةً)؛ کيست که به خدا قرض الحسنه دهد (و از اموالى که خدا به او بخشيده، انفاق کند،) تا آن را براى او، چندين برابر کند؟». در آيه 11 سوره «حديد» نيز خداوند پس از آنکه در آيات پيشين، از اهميت انفاق به نيازمندان سخن مىگويد همين تعبير را فرموده است: «(مَنْ ذَا الَّذِى يُقْرِضُ اللهَ قَرْضآ حَسَنآ فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ کَرِيمٌ)؛ کيست که به خدا وام نيکو دهد (و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خدا آن را براى او چندين برابر کند؟ و براى او پاداش پرارزشى است!». در چندين آيه ديگر از قرآن مجيد نيز همين معنا با الفاظ ديگرى بيان شده وانفاق در راه خدا را به عنوان وام دادن به پروردگار شمرده است که اين نهايت لطف او به بندگان است. با اينکه مالک حقيقى تمام عالم هستى خداست و از همگان و همه چيز بىنياز است و هرچه ما داريم از او داريم، با اين حال انفاق در راه خدا را قرض به خداوند تعبير کرده است. حتى در بعضى از آيات آمده است که خداوند در برابر اين کار از بندهاش تشکر مى کند، (وَاللهُ شَکُورٌ حَلِيمٌ). همانگونه که در خطبه 183 نيز در کلام امام گذشت که مىفرمايد : «وَاسْتَقْرَضَکُمْ وَلَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالاَْرْضِ وَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ وَإِنَّمَا أَرَادُ أَنْ لِيَبْلُوَکُمْ أَيُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلا؛ از شما درخواست قرض کرده در حالى که گنجهاى آسمانها و زمين به او تعلق دارد و بى نياز و شايسته ستايش است. او خواسته است شما را بيازمايد که کدام يک نيکوکارتريد». جالب اينکه در روايات اسلامى تعبيرات سه گانه اى آمده است که هر يک از ديگرى پرمعناتر است. در يکجا مى خوانيم که از امام سجاد زين العابدين عليه السلام نقل شده است که هنگامى که چيزى به فقير مى داد دست سائل را مى بوسيد ومى فرمود: «من دست سائل را نمى بوسم، بلکه دست پروردگارم را مى بوسم، زيرا صدقه قبل از آنکه در دست سائل بيفتد در دست پروردگار قرار مى گيرد؛ فَقَالَ لَسْتُ أُقَبِّلُ يَدَ السَّائِلِ إِنَّمَا أُقَبِّلُ يَدَ رَبِّي إِنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ رَبِّي قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِلِ». در بيان ديگرى آمده است: «امام عليه السلام هنگامى که صدقه اى به سائل مى داد آن را از او مى گرفت و مى بوسيد و مى بوييد و بار ديگر به او مى داد و همان عبارت را تکرار مى کرد؛ کَانَ أَبِي إِذَا تَصَدَّقَ بِشَيْءٍ وَضَعَهُ فِي يَدِ السَّائِلِ ثُمَّ ارْتَجَعَهُ مِنْهُ فَقَبَّلَهُ وَشَمَّهُ ثُمَّ رَدَّهُ فِي يَدِ السَّائِلِ وَذَلِکَ أَنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِل». در تعبير سومى آمده است که امام هنگامى که صدقه اى به نيازمندى مى داد دست خود را مى بوسيد و مى فرمود: «صدقه قبل از آنکه به دست سائل برسد در دست خدا قرار مىگيرد؛ «وَکَانَ عليه السلام يُقَبِّلُ يَدَهُ عِنْدَ الصَّدَقَةِ فَسُئِلَ عَنْ ذَلِکَ فَقَالَ إِنَّهَا تَقَعُ فِي يَدِ اللَّهِ قَبْلَ أَنْ تَقَعَ فِي يَدِ السَّائِلِ». همه اين تعابير مى تواند صحيح باشد؛ يعنى گاهى اينگونه عمل مى کرد وگاهى آنگونه و نتيجه همه آنها درواقع يکى است. نکته مهم ديگر اينکه از روايات اسلامى استفاده مى شود (و در قرآن به آن اشاره شده است) که بيش از آنچه در صدقات و کمک به نيازمندان، عايد نيازمندان مى شود به کمک کنندگان عايد مى شود. اين سخن را با حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام پايان مى دهيم، هرچند سخن در اينجا بسيار است. فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَى يَقُولُ مَا مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ وَقَدْ وَکَّلْتُ مَنْ يَقْبِضُهُ غَيْرِي إِلاَّ الصَّدَقَةَ فَإِنِّي أَتَلَقَّفُهَا بِيَدِي تَلَقُّفاً حَتَّى إِنَّ الرَّجُلَ يَتَصَدَّقُ أَوِ الْمَرْأَةَ لَتَتَصَدَّقُ بِالتَّمْرَةِ أَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَأُرَبِّيهَا لَهُ کَمَا يُرَبِّي الرَّجُلُ فَلُوَّهُ وَفَصِيلَهُ فَيَلْقَانِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَهِيَ مِثْلُ جَبَلِ أُحُدٍ؛ خداى تبارک و تعالى مىفرمايد: هيچ عملى نيست مگر اينکه من کسى (از فرشتگانم) را مأمور کرده ام آن را دريافت دارد، جز صدقه و کمک به نيازمندان که من خودم آن را با دست (قدرت) مى گيرم، تا آنجا که گاه مردى يا زنى يک دانه خرما يا حتى بخشى از آن را صدقه مى دهد، من آن را براى او پرورش مى دهم همانگونه که انسانها فرزند خود را پرورش مى دهند و هنگامى که روز قيامت در محضر من حاضر مى شود آن صدقه به اندازه کوه احد شده است». همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در تلگرام https://t.me/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar