جي پلاس/ اولادهاي من به تبعيت از آقا رفتارشان با من خيلي خوب بود و هست. البته آن بچه (آقا مصطفي) بسيار مهربان و احترامشان به من فوق العاده بود.
بعد از فوت ايشان اين خصوصيت در احمد جان نمايان شد. البته تا هنگامي که امام زنده بودند، بسيار مهربان و محترمانه بود، گاهي اوقات به من ميگفت: اگر کاري داري به آقا نگو و به من بگو تا برايتان انجام دهم که من فکر ميکنم اين ناشي از توجه و دقت زياد ايشان به آقا بود. شايد خواستهاي يا تقاضايي که ميشود باعث ناراحتي آقا شود.
چون ميدانيد بالاخره مردمي که با ما رفت و آمد ميکنند بعضيها دچار مشکل ميشوند يا نيازي دارند يا گرفتاري دارند که توصيه احمد جان اين بود اين امور را به من بگوييد تا رفع کنم.
ولي بعد از امام انگار تمام علاقهاي که به آقا و من داشت يکجا در من جمع شد، بسيار مهربانتر و متواضعتر و با توجهتر شده بود و ابراز علاقه شديدي به من ميکرد و هر روز به من سر ميزد.
پايش که درد ميکرد و نميتوانست که از پلهها بالا بيايد، روي پلهها مينشست و احوالپرسي ميکرد و با تاکيد ميگفت: مادر کاري نداريد، هر چه شما بگوييد تا آنجا که از دستم برآيد انجام ميدهم.
بازار