عید فرخنده و نورانی قربان آمد/ بسته ویژه «آخرین خبر» به مناسبت «عید سعید قربان»
آخرين خبر/ آن کس که تو را شناخت، جان را چه کند فرزند و عـيال و خانمان را چه کند ديـــوانــه کنــي هـر دو جهانش بخشي ديوانه تو هر دو جهان را چه کـــند خنـجــر شــوق بــر حنجــر نفـس! عيد قربان جلوه گاه تعبد و تسليم ابراهيميان حنيف است . فصل قرب يافتن مسلمآنان به خداوند، در سايه عبوديت است . عيد قربان ، مجراى فدا کردن عزيزترين يعنى خدا است . عيد قربان ، مجراى فيض الهى و بهانه عنايت رحمانى به بندگان مومن و مسلم و مطيع است . قربانى تو در اين چيست ؟ در راه خدا، چه چيز فدا مى کنى ؟ با چه وسيله ، به استان پروردگار، تقرب مى جويى ؟ و کدام فديه را به قربانگاه صدق ، عشق ، اخلاص و وفا مى آورى ؟ براى اولياء الله عيد قربان مجمع الشواهد صدق در گفتار، کردار، ادعا و عمل است . تو نيز، اگر بتوانى رضاى خويش را فداى رضاى حق کنى ، اگر بتوانى از خواسته دل در راه خواسته دين چشم بپوشى ، اگر بتوانى از داشته ها و خواسته ها بگذرى ، آنگاه ، به مرز عبوديت و به حوزه قربانگاه قدم نهاده اى . اگر پاى از مرز طاعت فراتر ننهيم ، اگر با تيغ گناه ، دامن عصمت ندريم ، اگر دست تعدى ، به حريم حرمات الله نگشاييم ، آنگاه خواهيم ديد که هر جا باشيم در قربانگاهيم و هر سو که برويم ، به او تقرب پيدا مى کنيم ، و هر روزمان عيد قربان مى شود. بفرموده حضرت على : کل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد هر روزى که در آن ، خدا نافرمانى نشود روز عيد است . آرى !...چنين روزي عيد است... عيد قربان و تقرب به خدا، آن هم در سايه عبوديت و بندگى!
اسماعيـل تــو کيست؟نيازي نيست؟ کسي بداند، بايد خود بداني و خدايت، اسماعيل تو ممکن است فرزندت نباشد، تنها پسرت نباشد، زنت، شويت، شغلت، شهرتت، شهوتت، قدرتت، موقعيتت، مقامت..... من نميدانم، هر چه در چشم تو، جاي اسماعيل را در چشم ابراهيم دارد، و اکنون که "آهنگ خدا" کردهاي در "منا" ذبح کن. گوسفند را هم از آغاز تو خود انتخاب مکن، بگذار خدا انتخاب نمايد، و آن را، بجاي اسماعيلت، به تو ارزاني کند. اينچنين است ذبح گوسفند را، به عنوان قرباني، از تو ميپذيرد، چرا که ذبح گوسفند بجاي اسماعيل، "قرباني" و ذبح گوسفند به عنوان گوسفند، " قصابي" است! دوستيِ خدا گوارايت باد! صحرايي تفته، ريگ زاري خشک و بي آب و علف، لحظه هايي که به کندي مي تپيد و پدري که با پروردگارش ميثاق و پيماني داشت. براي پدر سخت است اگر خاري به پاي فرزند خَلد، ناگوار است اگر جان او را فسرده بيابد؛ پس بار خدايا! اين چه پيماني است که تو باپيامبرت بسته اي؟! و ابراهيم با دستان پسر در دست، استوارگام مي پيمود. او مأمور بود که فرزند را با دستان خويش قرباني کند. پدر هرگز به چنين امري رضا نمي دهد، ولي ابراهيم که هم چون ديگر پدران نيست. نام مقدّسِ خداوند را بر زبان مي راند، خنجر بر حنجر اسماعيل مي نَهد و مي فشارد. خدايا! پس چرا اين کاردْ کارگر نمي افتد؟!... به ناگاه از دل آسمان، از پي برقي و رعدي، قوچي سپيد، پاي بر زمين مي نهد. بيا ابراهيم، اين گوسفند را قرباني کن. تو از اين آزمون سربلند بيرون آمدي؛ پس دوستي خدا گوارايت باد. دل بستـگي آري؛ وابستـگي خير! در آموزه هاي تربيتي اسلام، علاقه به فرزند يک فضيلت شمرده مي شود، ولي در مقابل، اگر اين علاقه سبب دور شدن از انجام وظايف بندگي گردد، از آن نهي شده است. علاقه مندي انسان به فرزندان، مسئلهاي طبيعي، غريزي و بايدي است که از آن با عنوان دلبستگي و مهرمندي ياد مي کنند، ولي وابسته بودن به اين علاقه و بازماندن از قافله دين مداري و انجام تکاليف ديني به بهانه علاقه به فرزندان، در قلمرو وابستگي تعريف مي شود و از آن نهي شده است. در جريان امر حضرت ابراهيم عليه السلام به عبور از علاقه پدري به حضرت اسماعيل عليه السلام به دليل انجام وظيفه بندگي، چنين کرامتي به خوبي ديده مي شود. فرزنـدان، ابـزار آزمون خــدا خداوند فرزندان را وسيله آزمايش بندگان معرفي ميکند. اين مسئله از دوجنبه قابل بررسي است: کوتاهي در حق فرزندان و سهلانگاري در تربيت و تأمين آنها؛ يعني عمل نکردن به وظيفه شرعي که به دنبال آن مردود شدن در آزمون را به دنبال دارد. فرزند سالاري ناشايستي که مي تواند انسان را از مسير توحيد خارج و او را در انجام خواست هاي الهي متوقف کند. هر دو جنبه از اين آزمون، به پدر و مادر، دقت در فرزندپروري و تقويت ايمان را همزمان با قبول اين وظيفه مهم يادآور مي شود. پايـداري در برابر وسوسـه يکي از بزرگ ترين و شاخص ترين جنبه هاي شخصيتي پيامبر بزرگ خدا، پايداري در برابر وسوسه هاي شيطان و خواست هاي عاطفي خويش بود. از نخستين زمان ابلاغ دستور تا آن گاه که به قصد قرباني چاقو کشيده شد، همه لحظاتي دشوار و آزموني بسيار بزرگ بود که خاستگاه اوليه موفقيت در آن، چيرگي بر وسوسه ها بود. وجود ايمان و باور به دستورهاي خداوند، بهرغم مخالف بودن آن با ميل باطني و عاطفه پدري، شاهکاري ماندگار در رفتارشناسي حضرت ابراهيم خليل عليه السلام بود که او و اين روز را براي هميشه در تاريخ زنده نگاه داشت. آغـازي بر يک پـايـان عيد قربان، تنهاروزي از بي شماري ايام نيست تا در تعيّن يک نامْ معنا، در قاموس واژه هاي يک قومْ توضيح، و در فرهنگ يک آيينْ تفسير شود. اين روزْ روايت اوج مند زيباترين حکايت عشق آسمانيِ يک انسان الهي است. اين روز، فرجامِ نيک يک مناسکْ و آغاز يک راه است؛ پايان رنج هاي سفر، اشک هاي شوق، تن پوش هاي برابري، درس هاي برادري، بارقه هاي رحمت، لحظه هاي خاکْ ساري، هنگامه هاي برائت، و آغاز راهي است براي حفظ همه اين ره يافت ها، فصلي براي همه اين شکفتن ها و ترنّمي براي آفريده شدن دوباره. عيد قربان، عيد بشارت هاي الهي و روزي براي باز يافتن خودِ گم شده انسان است. فلسـفه قربـاني کردن در عيد قربـان از جمله آموزه هاي اسلام براي تکامل و رشد انسان ها، ايثار از جان و مال در راه خداوند يگانه مي باشد؛ به اين معنا که انسان، همه دارايي ها و امکاناتش را امانتي الهي بداند که بايد در طريق بندگي هزينه کند. قرباني کردن نيز نمادي از قطع دلبستگي و وابستگي ها و جلوه اي از ايثار مال و جان در راه محبوب واقعي و رضاي خداوند متعال مي باشد. البته آنچه که از قرباني کردن و رسيدن به مقام قرب الهي به وسيله ذبح گوسفند، لحاظ شده است قطع علقه هاي روحي و مالي است که باعث تقواي قلب و طهارت نفس مي گردد. خداوند متعال اصل قرباني کردن را از شعائر الله دانسته و آن را نشانه ي بزرگداشت و سپاس گزاري مؤمنان بر نعمت هدايت معرفي کرده و قرباني کننده را در گروه و خيل محسنين و نيکوکاران داخل کرده است. در قرآن کريم آمده است: «وقتي شما قرباني مي کنيد آنچه که متعلق به خدا است، تقواي شماست نه گوشت و پوست قرباني»(حج، آيه 37) بنابراين در قرباني کردن هر چند ظاهر کار سر بريدن است؛ اما واقعيت قضيه نهايت تسليم، سرسپردگي، عشق و علاقه بنده به مولاي خود است؛ و در واقع قرباني کردن نمادي از قرباني کردن هواهاي نفساني و ذبح نفس اماره و نوعي جهاد با نفس در جهت زدودن تعلقات و وابستگي هاي دنيوي و مادي و رهايي از زندان مال پرستي و دنياطلبي است.