کجارو/ جزيره پاتموس، بهشتي آرامشبخش در يونان و تلفيقي از تاريخ و طبيعت بکر است. آرامش و خلوت بودن آن بخاطر دسترسي محدود به اين جزيره است. با اين وجود افراد معروف بسياري به اين منطقه سفر ميکنند.
جزيره پاتموس آرميده در زير آسمان آبي ساحل شرقي درياي اژه، شايد به نظر برسد که يک مقصد گردشگري معمولي در يونان است، اما در واقع اينطور نيست. اينجا جايي است که پايان دنيا آغاز ميشود؛ جايي که وحي بر سنت جان (St. John) نازل شد و کتاب وحي را نوشت. اين کتاب بخش آخر عهد جديد را تشکيل ميدهد.
غاري که سنت جان در آن به او وحي شد، در کليساي کوچک ارتدکس سنت ان (St. Anne) که در قرن ۱۷ ساخته شد، قرار دارد. اگر علامت «غار مکاشفات يوحنا» بر سردر آن نوشته نشده بود، شما هرگز نميدانستيد که در حال وارد شدن به يک غار مقدس هستيد. اين کليساي کوچک در انتهاي چندين راهرو قرار دارد.
در داخل، يک تاج اسقفي نقرهاي روي شکاف محصوري قرار دارد که گويا شخصيت کتاب مقدس براي استراحت سرش را روي آن قرار ميداده است. يک قلاب نقره روي شکافي قرار دارد که گفته ميشود او براي بلند شدن دستش را روي آن قرار ميداده است. نگهبان کليسا، در حالي که به يک کتاب مقدس گشوده شده اشاره ميکند، ميگويد:
اينجا جايي است که پروکوروس کاتب (Prochorus)، شهودات سنت جان را مينوشت
سپس به شکاف روي صخره اشاره ميکند و ادامه ميدهد:
و اينجا جايي است که صداي خدا به واقعيت پيوست و با سنت صحبت کرد.
آن شکاف به يک نقطهي سه شاخهشده منتهي ميشود که نماد تثليث است: پدر، پسر و روحالقدس.
امروزه همچنان دو راهب در خوابگاههاي بالاي غار زندگي ميکنند، اما فعاليتهاي مذهبي اصلي در پاتموس (که به جزيره مقدس معروف است) در صومعه سنت جان انجام ميشوند؛ دژي باابهت که مشرف بر تمام جزيره است.
اين صومعه در سال ۱۰۸۸ به دست سنت کرسيتودولوس، يک راهب يوناني ساخته شد و همچنان ساختار مربوط به قرن ۱۱ خود را حفظ کرده است. اين ساختار شامل بخشي از دژ، آشپزخانه، برخي خوابگاهها، مخزن آب، و از همه مهمتر کليساي سنت جان با نقاشيهاي بسيار عالي است.
با اينکه کليسا بسيار جذاب و زيبا است، اما موزه و کتابخانه آن چيز ديگري است.
حکم طلايي يا golden bull (يک حکم شرعي است که امپراتوران بيزانتي و سپس پادشاهان اروپايي صادر ميکردند) که امپراتور الکسيوس کومنيوس اول صادر کرد، بزرگترين افتخار جزيره است. اين مهر باستاني به همراه طوماري که پر بود از امضاي امپراتور، تمام جزيره را به کريستودولوس تقديم کرد.
سلطان محمد فاتح در سال ۱۴۵۴ فرماني مبني بر استقلال صومعه و راهبي بهعنوان جمعکننده ماليات را صادر کرد.
کتابخانه اين منطقه (که گفته ميشود مهمترين بناي يوناني در خارج از مرکز ارتدکس يونان در کوه آتوس است) داراي ۱۲۰۰ نسخه خطي روي پوست آهو و پوست گوساله يا طومارهايي است که شامل برگهايي از انجيل مرقس، مربوط به قرن ۶ هستند.
بنا به گفته راهنماي جزيره، با اينکه غار و صومعه اصليترين جاذبههاي پاتموس به شمار ميروند، اما تنها دليل گردشگران براي سفر به اين جزيره نيستند. او ميگويد:
چند سال پيش در يک کنفرانس اروپايي درباره گردشگري مذهبي شرکت کرديم. در آن کنفرانس مکانهاي ديگري چون سانتياگو ده کومپوستلا در اسپانيا و لوردس فرانسه نيز شرکت کرده بودند. توافق نهايي اين شد که مذهب به تنهايي باعث جذب گردشگران به يک منطقه نميشود؛ بايد عوامل جذاب ديگري نيز وجود داشته باشند.
براي پاتموس، ساحلها و زيبايي بينظير شهر کورا (Chora)، عوامل جذب ديگر هستند.
پاتموس
کافي است تا در شمال پاتموس شنا کنيد؛ آن موقع است که حرفهاي راهنماي جزيره براي شما ثابت ميشود. ساحل اين منطقه با سنگهاي کوچک و رنگارنگ تزئين شده است؛ صدفهايي با رنگهاي نارنجي پررنگ، قرمز گوجهاي و زرد قناري، که مجموعه آنها منظرهاي بينهايت چشمنواز ايجاد ميکند.
ساحل پترا
نوبت به پترا (Petra) ميرسد، ساحلي شني که به صخره کاليکاتسو متصل ميشود. طبق افسانهها اين صخره در اثر سنگ شدن دختري ايجاد شده است که مادرش او را بخاطر شنا، درست پس از عشاي رباني نفرين کرد، زيرا اين کار ممنوع بود.
دهکده گريکاس
از ديگر ويژگيهاي برجسته اين جزيره، دهکده دوستداشتني گريکاس (Gricos) است. دهکده گريکاس مرکز ماهيگيري است. اين دهکده روبهروي جزيره کوچک تراگونيسي (Tragonissi) قرار دارد. اين جزيره هم يک بادشکن طبيعي با ساحلهاي امن و شني است.
جزيره پاتموس در شمال مجموعه جزاير دودکانس قرار دارد و هيچ فرودگاهي در آن وجود ندارد، بنابراين رسيدن به آن کار راحتي نيست. اما به خاطر آرامشي که دارد، افراد مهم بسياري از سراسر دنيا به اين منطقه سفر ميکنند؛ افرادي چون آقاخان، ديويد بويي و جورجو آرماني. درواقع افراد بسياري، پاتموس را خانه خود ميدانند و از منافع آن بهرهمند ميشوند.
نيکولاس نگروپونت (Nicholas Negroponte) از آزمايشگاه رسانهاي امآيتي يک سيستم وايفاي رايگان براي تمام ساکنان جزيره راهاندازي کرده است.
چارلز پيکتت (Charles Pictet) کارشناس امور مالي، يکي ديگر از طرفداران جزيره است که سه آسياببادي روي تپههاي روبهروي صومعه را بازسازي کرد. يکي از اين آسيابها کاملا قابل استفاده است و آرد مورد نياز براي تهيه نان را تامين ميکند.
جوزف زيسياديس (Josef Zisyadis)، سياستمدار سوئيسي، روياهاي بلندپروازانه ديگري دارد. او به همراه دوست فرانسوياش در حال پرورش دادن يک تاکستان به مساحت ۸۰۰۰ مترمربع در نزديکي ساحل پترا است. دوستش ميگويد:
خاک بسيار حاصلخيز است و در تمام زمين آب وجود دارد، اما ديگر عوامل محيطي براي پرورش درخت مو مناسب نيستند. هم باد هست و هم نور، اما هيچ سايهاي وجود ندارد.
من بخاطر پايين آوردن دما و افزايش محصولات درخت ميکارم؛ يک بلوط اينجا، چند خرنوب آنجا. با اين کار، اين منطقه را به يک بهشت تبديل ميکنم.
خيليها ادعا ميکنند اين منطقه قبلا بخاطر دسترسي محدودي که داشت، بهشت بود، اما آيا در اين منطقه فرودگاهي ساخته ميشود؟
کريستوس پاتاکوس (Christos Patakos) مدير تنها هتل پنج ستاره جزيره، سري تکان ميدهد و ميگويد:
فکر نميکنم چنين فکري هرگز عملي شود. يک حس مشترک ميان تمام گردشگران و ساکنان اين جزيره وجود دارد که ميگويد اين منطقه بايد از ازدحام گردشگران محافظت شود.
با اينکه صومعه يکي از اصليترين جاذبههاي جزيره است، اما بر زندگي مردم سلطه ندارد. عليرغم اينکه صومعه قدرت بسياري دارد، اما بهجز يک احترام متقابل، در زندگي مردم نقشي ندارد؛ براي مثال هيچ کافهي بازي بعد از ساعت ۳ صبح در اين جزيره ديده نميشود.
پدر بارتولوميو (Bartholomew) با اين قضيه موافق است:
اين مسئله را زماني که به صومعه ميرويم، مشاهده ميکنيم. گردشگران فراموش کردهاند که صومعه زنده است و ما بايد به وظايفمان عمل کنيم.
بارتولوميو همچنين با ساخت فرودگاه در جزيره موافق است:
اين کار تنها اندکي ميزان گردشگري را افزايش ميدهد که براي ضرورتهاي پزشکي محليها بسيار مفيد است.
طبق گفتههاي پدر، صومعه هميشه با پيشرفت موافق بوده است.
سادهترين راه براي رفتن به پاتموس از طريق رودخانه (که ۲ تا ۳ ساعت طول ميکشد)، از جزيره خيوس است که يک فرودگاه بينالمللي دارد.
بازار