لست سکند/ شايد تا به حال به اين موضوع فکر کرده باشيد که چگونه هواپيماهاي در حال پرواز روي اقيانوس اطلس و آرام مسيرشان را پيدا ميکنند، اين موضوع وقتي جالبتر ميشود که بدانيد رادارها فقط محدوده مشخصي از اطراف خشکي را پوشش ميدهند نه روي اقيانوسها را، پس در وسط اقيانوس هواپيما خارج از رادار است و دوم اين که ترافيک هوايي نسبتاً سنگيني در مسير بين اروپا و امريکا به صورت دائمي وجود دارد. اگر تجربهي سفر بر فراز اقيانوس را داشته باشيد حتماً از صفحه نمايش جلوي خود، مسير را تماشا کردهايد و شايد از خود پرسيده باشد چرا خلبان روي اقيانوس مسيري کاملاً مستقيم را انتخاب نکرد يا چگونه هواپيماهايي که در يک مسير هستند از هم فاصله ميگيرند؟ همه اين سوالات يک جواب دارد، بزرگراههاي هوايي. در ادامه با اين بزرگراهها آشنا ميشويد.
بزرگراههايي در آسمان که فقط خلبانها از آن خبر دارند
بزرگراههايي که از آن صحبت ميکنيم در واقع يک سيستم بسيار پيچيده است. ما در اين مطلب فقط به توضيح مسيرهاي سازماندهي شدهي شمال آقيانوس اطلس (North Atlantic Tracks) ميپردازيم. بقيه مسيرهاي روي اقيانوس آرام و فاصلهي بين استراليا و آسيا هم سيستمهاي مشابهي دارند. در شمال اقيانوس اطلس در واقع دو گروه مسيرهاي شرق به غرب و غرب به شرق وجود دارند که کنترل و تعيين مسير هواپيماها در اين مسيرهاي اقيانوسي از ايستگاههاي واقع در جزيرهي نيوفنلاند و اسکاتلند انجام ميشود. هواپيماهاي اين مسير براي اين که از جريان بادهاي دائمي (جريان جتي) بهره ببرند تا مصرف سوخت و مدت سفر را کوتاه کنند، بايد در مسير مشخصي که معمولاً ارتفاع ۹ هزار تا ۱۲ هزار متري دارد پرواز کنند. باتوجه به اطلاعات به دست آمده از هواشناسي، ميتوان بهترين مسيرها را تعيين کرد.
در سطح پروازي بين ۳۴۰ تا ۴۳۰ (ارتفاع همفشار) ترافيک هوايي به حدي زياد ميشد که هواپيماها در فواصل نزديک به هم پرواز ميکردند اما سيستم جديد باعث شد تا در عين حال که ترافيک افزايش يافت، فاصلهي هواپيماها از هم به بيش از ۷ کيلومتر برسد. در روزهاي شلوغ سفرهاي تابستاني، تعداد پرواز روزانه به بيش از ۱۵۰۰ ميرسد.
يک سيستم رايانهاي وجود دارد که بهترين مسير که کمترين هزينه را از نظر وزش باد، مصرف سوخت و ساير شاخصها داشته باشد، به تيم پرواز پيشنهاد ميدهد و در صورت موافقت، همان مسير طي ميشود. در نظر داشته باشيد که مسيرها تعيين شده هستند، شماليترين مسير که شرق به غرب است، مسير A ناميده ميشود و جنوبيترين مسير که غرب به شرق است مسير Z ناميده ميشود.
اين مسيرها با اين که روي کاغذ ثابت در نظر گرفته ميشوند، در عمل وابسته به شرايط تغيير ميکنند. اگر به مسيرهاي دو روز پشت سرهم در تصاوير زير دقت کنيد، مشاهده ميکنيد که مسير Y چطور تغيير کرده است.
نکته جالب ديگر دربارهي بزرگراههاي هوايي اين است که ايستگاههاي مشخص و بدون تغييري در آنها وجود دارد که هواپيماها قبل از ورود به بزرگراه هوايي روي اقيانوس حتماً بايد به نقطه مشخص شده وارد شوند و سپس با اجازهي مراکز کنترل به محدودههاي هوايي Gander و Shanwick ورود کنند.
از آنجايي که هيچ راداري در ميان اقيانوس وجود ندارد، هواپيماها در اين مسير، به هر ايستگاه هوايي مشخصي که ميرسند، بايد حضورشان را گزارش دهند. اين گزارشها به مراکز کنترل کمک ميکنند تا از صحت پرواز مطمئن شوند. اين گزارشها به صورت خودکار و توسط سيستمي به نام CPDLC انجام ميشود. گزارشها وابسته به مسير بوده و هر ۱۰ تا ۲۰ دقيقه يک بار، ارسال ميشود. به علاوه مواردي که مراکز کنترل خودشان درخواست دهند هم در اين گزارشها گنجانده خواهد شد. در صورت نياز براي گزارش از راديو با فرکانس بالا استفاده ميشود.
به طور کلي همه چيز توسط رايانههاي پيچيده کنترل ميشود و با اين که هواپيماها خارج از رادار هستند اما گزارشهايي که در فواصل چند دقيقهاي مخابره ميشود، مسير هواپيما را مشخص ميکند. اين بزرگراههاي هوايي کار خلبانها را آسانتر کرده است و از طرف ديگر تعداد بيشتري مسافر ميتوانند در اين مسيرها سفر کنند. بيشک دانستن جزيياتي در خصوص بزرگراههاي هوايي، تصور ما را نسبت به مسيري که از اين به بعد با هواپيما طي ميکنيم تا حد زيادي تغيير خواهد داد. آيا شما از وجود بزرگراههايي بدون قابليت رادار خبر داشتيد؟
بازار