۷سندرومی که حداقل یکیاش را دارید!
قانون/ در زندگي سندرومهايي هست که مثل خوره روح آدم را ميخورد. لذا روانشناسان شرمنده کردند و از کار و زندگيشان زدند تا هفت تا از مهمترين و معروفترين سندرومها را مورد بررسي قرار دهند. 1- سندروم کرم بيقرار اين سندروم همانند نفخ، در همه افراد به وفور يافت ميشود. منتها يک عده کنترلش ميکنند و عده ديگر نميتوانند يک جا بنشينند. مدام به همه سيخونک ميزنند و شوخيهاي ناجور ميکنند. از نتيجه کارشان هم راضي و خشنودند. وقتي ميگويم با همه؛ يعني همه. از نوزاد دو روزه بگير تا مادربزرگ 98 ساله و راننده بيآرتي و معلم فيزيک و پليس راهنمايي و رانندگي و طباخ محل! 2- سندروم «دلم يه چيز خوشمزه ميخواد» اين سندروم را به حالتي گويند که فرد مدام نق ميزند و دلش خوراکي خوشمزه ميخواهد. ولي نميداند چه ميخواهد. معمولا هم آخر شب، شبهاي امتحان، شبهايي که تا کمر برف آمده و همهجا تعطيل است، روزهايي که به شدت تعطيل رسمي است و تمام کشور به شمال رفتهاند و کلا ساير زمانهاي ممنوعه و بدموقع سراغ آدم ميآيد. معمولا هم اين افراد خير سرشان در رژيم غذايي شديد به سر ميبرند! 3- سندروم صندلي مناسب اين سندروم را فقط متروسواران دارند. يعني در تاکسي و اتوبوس و قطار برون شهري و هواپيما و سفينه و کشتي، کسي از اين سندروم ندارد. اين افراد وقتي مترو خلوت است اينقدر پي انتخاب جاي مناسب دستدست ميکنند تا همه صندليها پر ميشود و يک ميله از کل قطار دستشان را ميگيرد. 4- سندروم حامد برادران افرادي که از سندروم حامد برادران رنج ميبرند. اولين بار در حمام زير دوش متوجه استعداد خوانندگيشان ميشوند و بعد تِرَک دومشان را براي مادرشان اجرا ميکنند و بعد از بهبه و چهچه فراوان مادر گرامي، دربهدر دنبال حامد برادران ميگردند تا اولين آلبوم رسميشان را روانه بازار کنند؛ متاسفانه. اصولا هم خواننده مورد علاقهشان پينکفلويد و راجرواترز است و هيچ خواننده ديگري در داخل و خارج را به موهاي توي گوششان هم حساب نميکنند. 5- سندروم صبحِ پرصدا اين حالت مخاطب خاص دارد. که بيشتر هم پدرها هستند. درست با طلوع خورشيد، اين بزرگواران طلوع ميکنند و قبل از باز کردن چشمانشان تلويزيون را روشن ميکنند و سپس زحمت ميکشند و در را براي تهيه نان تازه ميکوبند و سپستر چاي دم ميکنند. اما فاجعه درست زماني آغاز ميشود که چايشان را هم ميزنند. به صورت سريع و دَوَراني با قاشقي بزرگتر از استکان چايشان، با صدايي شبيه زنگ مدرسه دهه شصت، چاي را آنقدر تندتند هم ميزنند که استکان به ستوه ميآيد و ميگويد: پدرجان ناموسا حل شد، کُشتيش، ولش کن. 6- سندروم «يه دقيقه گوشيمو چک کنم» اين سندروم مخصوص آخر شب و تمام روزهاي امتحان است. که فرد به خودش ميگويد دو ثانيه اينستاگرام را چک ميکنم و تمام. دو ثانيه همانا و 16 تا استوري کتاب و چاي و انگشست شست پا هم همان. بعد هم که مسلما دايرکتهايي دريافت ميشود که بايد پاسخگو باشد. در نهايت هم تا پاسي از صبح مشغول چت و آشنايي اوليه... 7- سندروم «يعني چقدر درمياره؟!» ايراني نيستي اگر اين سندروم را نداشته باشي. دارندگان اين سندروم برآورد ماهانه فروشندگان مترو، کارگزاران بورس، دکه فلافلي سرکوچه، وزير راه، سالن زيبايي مهرويان غرب تهران، دندانپزشکي، گداي دم پله برقي ميدان هفت تير، آذري جهرمي و همه و همه را در لحظه محاسبه ميکنند. هرکس از يک تا هفت بيشترين سندروم را داشت، بدون قيد قرعه موضوع روانشناسي هفته بعد را تعيين ميکند...