کجارو/ ماچو پيچو، شهري است که بدون استفاده از هر نوع ملات و ابزار فلزي ساخته است و با اينکه روي گسل زلزله قرار دارد، اما تاکنون هيچ اتفاقي برايش نيفتاده است.
ماچو پيچو شهري معمولي نبوده است و از آن براي گذران اوقات فراغت بزرگان اينکا استفاده ميشد. اين محوطه باستاني از يک قصر بزرگ، چندين معبد که در اطراف حياط قصر براي خدايان اينکا ساخته شده و حدود ۱۵۰ خانه براي خدمتگذاران، تشکيل شده است. تخمين زده ميشود که حداکثر ۷۵۰ نفر قادر به سکونت همزمان در اين شهر که در حدود ۵ کيلومتر مربع وسعت دارد، بودهاند.
بقاياي ماچو پيچو در کوه آند قرار دارد و همچنان اسرار امپراتوري اينکا را برملا ميکند. درحالي که اين محوطه باستانشناسي هر سال گردشگران زيادي را به کشور پرو ميکشاند، اما اين محل شگفتانگيز هنوز هم اسراري را در لايههاي تاريخي خود پنهان نگه داشته است که بازديدکنندگان از آن بيخبر هستند. با ما همراه باشيد تا تعدادي از اين اسرار را با شما در ميان بگذاريم.
ماچو پيچو، شهر گمشده اينکا نبوده است
زماني که هيرام بينگام کاوشگر در سال ۱۹۱۱ با ماچو پيچو مواجه شد، او به دنبال شهر ديگري به نام «ويلکابامبا» (Vilcabamba) بود. اينجا يک شهر پنهاني براي اينکاها بود که از پس از ورود اسپانياييها در سال ۱۵۳۲ به آنجا پناه بردند و با گذشت زمان به شهر گمشدهي اينکاها معروف شد. بينگام بيشتر عمر خود را براي اثبات اين قضيه که ماچو پيچو و ويلکابامبا يکي هستند، صرف کرد (تئوري که غلط بودن آن تا بعد از مرگ وي مشخص نشد). در حال حاضر اعتقاد بر اين است که ويلکابامبا واقعي در جنگلي در حدود ۸۰ کيلومتري غرب ماچو پيچو قرار دارد. يک تحقيق جديد شک و ترديدهايي نسبت به اين واقعيت که اين شهر فراموش شده بوده، مطرح کرده است. در واقع زماني که بينگام به اين محل رسيد، سه خانواده کشاورز در اينجا زندگي ميکردند.
ماچو پيچو، ضد زلزله ساخته شده است
بين سنگهاي بهکار رفته در ساختمانهاي زيباي سراسر امپراتوري اينکاها، هيچ ملاتي استفاده نشده است. اين سنگها با چنان دقتي برش خورده و در هم چفت شدهاند که يک کارت اعتباري را نميتوان از بين آنها رد کرد. معماران اينکا از بسياري از ديوارهها و تختهسنگهاي موجود در محوطه براي ساخت قسمتهاي مختلف ماچوپيچو استفاده کردهاند. علاوه بر ويژگيهاي زيباييشناختي آنها، ويژگيهاي مهندسي فوقالعادهاي نيز در اين سازهها به کار رفته است. کشور پرو و به خصوص منطقهاي که شهر ماچو پيچو در آن قرار دار از نظر زلزله، منطقهاي بيثبات بوده و تا به حال بارها و بارها در آن زلزله اتفاق افتاده است. وقتي حادثهاي اتفاق ميافتد، گفته ميشود که سنگهاي ساختمانها به رقص درميآيند و دوباره به جاي خود برميگردند. اگر چنين مهندسي در اين ساختمانها به کار نميرفت قرنها قبل تخريب ميشدند.
بخش اعظمي از معماري اسرارآميز ماچو پيچو در زير زمين است
درحاليکه ماچو پيچو را به خاطر ديوارهاي زيبايش ميشناسند، پروژههاي مهندسي آن نيز جلوتر از زمان خود بوده است. اين موضوع بهخصوص وقتي نمود بيشتري پيدا ميکند که بدانيم در اين فرهنگ از هيچ نوع حيوان، ابزار آهني يا چرخي استفاده نميشد. با اين حال ساخت و ساز اين شهر به اندازهاي مبهم و گيج کننده است که هيچ محققي تا به حال نتوانسته آن را حل کند. اين محوطه در فاصلهي بين دو قله کوه ساخته شد و با انتقال سنگ و خاک موفق به ايجاد يک فضاي نسبتا صاف شدند.
در ساخت ماچو پيچو از هيچ نوع حيوان، ابزار آهني يا چرخي استفاده نشده است
جالب است بدانيد بخش اعظم شگفتيهاي معماري آن در زير زمين قرار دارد و مهندس کنت رايت تخمين زده است که ۶۰ درصد شبکهي پي ديوارها و سيستم زهکشي در زير تپههاي طبقهاي قرار گرفتهاند. کساني که در طول فصل زمستان و بارندگي به اين منطقه سفر کردهاند، به ميزان زياد بارشهاي اين منطقه اذعان دارند.
گردشگران مي توانند مسير دامنه تا ماچو پيچو را با پاي پياده بروند
هزينهي بليت قطار از کوزکو ميتواند حتي بيشتر از صد دلار باشد و هزينهي ورودي از ۴۷ تا ۶۲ دلار متغير است. سفر رفت و برگشت با اتوبوس به اين شهر اسرارآميز حدود ۲۴ دلار مي شود. اما اگر از کمي ورزش گريزان نيستيد ميتوانيد اين مسير را از دامنهي کوه تا بالا و مسير برگشت را با پاي پياده انجام دهيد. اين مسير شيبدار، مناظري فوقالعاده از ماچو پيچوي تاريخي پيشکش گردشگران ميکنند. اين پيادهروي ۹۰ دقيقه طول ميکشد و به توان بدني زيادي نياز دارد.
موزه اي در ماچو پيچو وجود دارد که هيچ کس از آن بازديد نمي کند
با اينکه در اماکني نظير پارکهاي ملي، با يکسري علامت به بازديدکنندگان توضيحاتي داده ميشود، يکي از عجيبترين اتفاقات ماچو پيچو اين است که در اين محوطه عملا هيچ اطلاعاتي به بازديدکنندگان ارائه نميشود. موزه مانوئل چاوز «Museo de Sitio Manuel Chávez Ballón» که ورودي آن ۷ دلار است، شامل اسناد متعددي (به زبان انگليسي و اسپانيايي) درباره نحوه و علت ساخت ماچو پيچو است و اينکه چرا اينکاها چنين موقعيت فوقالعاده طبيعي را براي ساخت دژ خود انتخاب کردند. اما نکته جالب اينجاست که بايد اول اين موزه را پيدا کنيد! موزهي مذکور در انتهاي يک جاده خاکي طولاني قرار دارد و بازديدکنندگان براي رفتن به آن بايد ۳۰ دقيقه از شهر Aguas Calientes پيادهروي کنند.
بيش از يک قله براي صعود در اين محل وجود دارد
خيلي پيشتر از سپيدهي صبح، بازديدکنندگان در بيرون ايستگاه اتوبوس Aguas Calientes صف ميکشند به اين اميد که اولين نفري باشند که وارد اين محوطهي باستاني ميشوند. اما چرا؟ زيرا فقط ۴۰۰ نفر در روز اجازه صعود به کوه هوآينا پيچو را دارند (قلهاي کوچک و سرسبز که به شکل شاخ کرگدن است و در پسزمينهي بسياري از عکسهاي ماچو پيچو ديده ميشود). با اينکه قلهي ديگري به نام کوه ماچو پيچو در مقابل آن قرار دارد، اما هيچ کس زحمت بالا رفتن از آن را به خود نميدهد.
دو معبد مخفي در اين محوطه باستاني وجود دارد
اگر شانس با شما يار بود و در ميان ۴۰۰ نفر بازديدکننده از هوآينا پيچو قرار داشتيد، با يک تير دو نشان بزنيد و از گرفتن عکس غافل نشويد. در ادامه وقت بگذاريد و با طي يک مسير هولناک به معبد ماه (Temple of the Moon) در انتهاي يک طرف کوه هوآينا پيچو برويد. اين معبد، يک آرامگاه تشريفاتي است که در يک غار ساخته شده و طرفين آن با آثار سنگي فوقالعاده و طاقچهها تزيين شده است و احتمالا در گذشته براي نگهداري از مومياييهاي استفاده ميشد.
معبد خورشيد (Temple of the Sun) نيز زير محوطه اصلي ماچو پيچو قرار دارد و همين موضوع باعث ميشود بسياري از گردشگران آن را از ياد ببرند. اين معبد مکاني مقدس بوده که احتمالا براي استفادهي حداکثري از نور خورشيد در طول ماه دسامبر و انقلاب زمستاني و بهعنوان بخشي از مراسم زمستاني اينکاها به نام «کاپاک ريمي» Capac Raymi ساخته شده بود.
همچنان اسرار زيادي از ماچو پيچو کشف نشده است
اگر از ويرانههاي مرکزي ماچو پيچو فاصله بگيريد، هر از گاهي شاهد يکسري مسير فرعي خواهيد بود. اين مسيرها به کجا ميروند؟ از آنجا که جنگل اطراف ماچو پيچو به سرعت رشد ميکند، احتمالا مسيرها و خرابههاي کشف نشدهاي در اين محوطه وجود دارد. براي اولين بار در سال ۲۰۱۱، چندين تراس براي استفاده مردم بازسازي شد.
در سال ۲۰۱۴، کاشف فرانسوي Thierry Jamin دري در ماچو پيچو پيدا کرد که به باور او ميتوانست تالار مقبرهي سلطنتي پاچاکوتي اينکا يوپانکي، حاکم سازندهي ماچو پيچو باشد. هرچند، دولت پرو به او اجازه باز کردن اين تالار را نداد چراکه احتمال بروز آسيب غيرقابل جبران به اين مجموعه وجود داشت.
معماري ماچو پيچو از جهت يابي فوق العاده آن حکايت دارد
از زماني که هيرام بينگام در سال ۱۹۱۱ به ماچو پيچو قدم گذاشت، بازديدکنندگان دريافتهاند که چيدمان طبيعي سازهها، به اندازه معماري خود ساختمانها حائز اهميت هستند. تحقيق اخير نشان ميدهد که مکان اين محوطه و جهتگيري سازههاي مهم آن به شدت تحت تاثير موقعيت کوههاي مقدس در نزديکي آن بوده است.
قطعه سنگي موسوم به سنگ اينتيهواتانا در ماچو پيچو وجود دارد که اطلاعات باارزشي درباره دانش نجوم و ستارهشناسي اينکاها در اختيار کارشناسان گذاشته است
در بخش مسکوني ماچو پيچو، قطعه سنگي موسوم به سنگ اينتيهواتانا وجود دارد که اطلاعات باارزشي درباره دانش نجوم و ستارهشناسي اينکاها در اختيار کارشناسان گذاشته است. شيوه کارکرد اين سنگ که بر فراز ستوني قرار دارد به اين ترتيب است که در ظهر روز ۲۱ مارس (اعتدال بهاري) و ۲۱ سپتامبر (اعتدال پاييزي) خورشيد درست بر فراز ستون و روي سنگ اينتيهواتانا قرار ميگرفته است، به طوري که سنگ و ستون هيچ سايهاي تشکيل نميدادهاند).
هدف اينکاها مخفي نگه داشتن ماچو پيچو بود
قوم اينکا دائما نگران بودند که اسپانياييها از وجود ماچو پيچو آگاه شوند و دست به غارت آن بزنند. حدودا ۱۰۰ سال پس از ساخته شدن شهر، اينکاها هنگام ترک ماچو پيچو، جنگل را آتش زدند تا رشد مجدد درختان مسير به سمت بالاي کوه را بپوشاند. اين نقشه موفقيتآميز بود و اسپانياييها هيچگاه ماچو پيچو را پيدا نکردند. اين مکان براي هميشه مخفي باقي ماند تا اينکه در سال ۱۹۱۱ هيرام بينگام موفق به کشف آن شد.
ماچو پيچو احتمالا در انتهاي يک مسير زيارتي بوده است
يک باستانشناس و ستاره شناس ايتاليايي اخيرا تئوري جديدي ارائه کرده است که ميگويد مسير سفر از کوزکو به ماچو پيچو احتمالا براي يک هدف تشريفاتي بوده است و سفر به ماچو پيچو احتمال دارد با سفر اولين اينکاها از درياچهي تيتيکاکا مرتبط باشد. اينکاها به جاي اينکه مسير منطقيتري را از کنار رودخانه اوروبامبا طي کنند، مسير غيرممکن و فوقالعاده زيباي مسير اينکا (Inca Trail) را ساختند که گفته ميشود زائران را براي ورود به ماچو پيچو آماده ميکرد. بخش نهايي اين زيارتگاه، سنگ اينتيهواتانا در بالاترين نقطهي خرابههاي اصلي است.
بازار