آخرين خبر/ عروس جواني قبل از اين که پا به خانه شوهر بگذارد، بيماري سختي گرفت و مدت ها بيمار شد.مرد به عيادت نامزد جوان رفت و در ميان صحبت هايش گفت که چشم هايش بسيار درد مي کند!بيماري زن شدت گرفت و آبله تمام صورت او را پوشانده بود.مرد جوان عصا زنان به عيادت نامزد خود مي رفت و از درد چشم مي ناليد.عروسي نزديک بود و زن جوان نگران صورت خود بود که آبله آن را از شکل انداخته بود، شوهر هم که کور شده بود و مردم همه مي گفتند: چه خوب، عروس نازيبا همان بهتر که همسري نابينا داشته باشد!۲۰ سال بعد زن از دنيا رفت، مرد عصايش را کنار گذاشت و چشم هايش را گشود! همه تعجب کردند، مرد گفت: من کاري جز شرط عشق را به جا نياورده
بازار