چرا قبل از بهشت و جهنم به برزخ میرویم؟
باشگاه خبرنگاران/ در مورد فلسفه وجود عالم برزخ و ضرورت آن چند نکته وجود دارد: ۱-انسان تا دوران تکامل برزخ را سپري نکند ورود به عالم ديگر براي او ميسر نميشود آدمي براي نيل به بهشت و جهنم ابدي بايد شرايط برزخي را بگذراند تا در سايه تکامل ذاتي و جوهري جسم و روح مناسب با ابديت را احراز نمايد. ۲-عالم برزخ فوايدي دارد که يکي از آنها جبران اعمالي از انسان فوت شده است؛ يعني اگر کسي مديون خدا و خلق باشد ميتواند وصيت کند تا ورثه انجام دهند و از اين طريق رفع عقاب از متوفي خواهد شد و عالمي نو ايجاد گردد و حيات نوين انسانها در آن عالم جديد صورت گيرد. با اين حال راهي جز اين نيست که در ميان دنيا و آخرت برزخي باشد و ارواح بعد از جدا شدن بدنهاي مادي عنصري به برزخ منتقل گردند و در آنجا بمانند و پس از پايان دنيا و آغاز قيامت همه با هم محشور شوند. زيرا ممکن نيست هر انسان براي خود مستقلاً قيامتي داشته باشد چرا که قيامت بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمانها به زمين و آسمانهاي ديگر است. ۳-از رواياتي استفاده ميشود که در برزخ پارهاي از کمبودهاي تعليم و تربيت افراد مومن جبران ميگردد درست است که آنجا جاي انجام عمل صالح نيست ولي چه مانعي دارد که محل معرفت بيشتر و آگاهي افزونتر باشد؟ حديثي از امام موسي بن جعفر (ع) است: هر کس از دوستان و پيروان ما بميرد و قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعليم داده ميشود تا خداوند به اين وسيله درجاتش را بالا ببرد، چون درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است به او گفته ميشود بخوان و بالا رو، او ميخواند و بالا ميرود. ۴-خداوند در سوره کهف آيه ۱۹ قرآن مجيد ميفرمايد: هنگامي که قيامت برپا ميشود و با نفخ صور اول همگي ميميرند و با صور دوم زنده ميشوند وقتي ملائکه از مدت اقامت در برزخ از آنها ميپرسند: چه مقدار در عالم برزخ اقامت نموديد؟ ميگويند: گويا يک روز يا نصف روز در آنجا مقيم بوديم بنابراين اگر با ديدگاه عميقي نگاه کنيم تمام عالم برزخ نسبت به قيامت خواب است، ولي روايات آمده که بعضي از ارواح ضعيف و مستضعف که نه از عذاب برزخ برخوردارند و نه از نعمتهاي آن بهره مندند در عالم برزخ به صورت انسان خوابيده بسر ميبرند و از برزخ جز يک ترسيم خواب آلودي بيش ندارند. بسياري از افراد علاقه دارند که از زندگي انسان در برزخ و حقيقت اين عالم آگاهي کامل به دست آورند، ولي بايد توجه داشت که آگاهي کامل از جهان برزخ براي ما امکان پذير نيست و تا انسان گام در آن جهان نگذارد نميتواند به کيفيت آن پي ببرد. به قول يکي از بزرگان عالم برزخ نسبت به اين دنيا مانند همين دنيا نسبت به شکم مادر است اگر به بچه در شکم مادر بگويند در وراي اين محل تو عالمي است که بسيار بزرگتر از شکم مادر است نميتواند ادارک کند و بفهمد با اين حال ميتوان صورتي ناقص و شبحي مبهم از آن جهان را ترسيم کرد از اين رو بدن برزخي و عذاب و نعمتهاي آنجا را به لذت و يا نعمتهاي موقع خواب تشبيه کرده اند اگر آن چه را در جهان رويا و در عالم تصور از خود مشاهده ميکنيم با واقعيتي بيشتر و حقيقتي روشنتر تجلي کند بايد نام آن را زندگي برزخي بگذاريم. موجوداتي که در عالم برزخ هستند ماده ندارند، اما شکل و صورت و حد دارند. آنجا عالم مجردات است لکن به صراحت آخرت هم نيست در جهان برزخ آثار ماده مثل گرمي و سردي و شيريني و تلخي و شادماني و غمگيني وجود دارد هر چند خود ماده وجود ندارد. بدن ما در برزخ بدن مثالي است. يعني از لحاظ شکل به عين همين بدن است، ولي ديگر جسم و ماده نيست بلکه لطيف است. ۵-آيا تمام کساني که از دنيا ميروند و به جهان برزخ منتقل ميشوند همه حيات آگاهانه دارند؟ يا گروهي همانند کساني که به خواب فرو ميروند حيات برزخيشان ناآگاهانه است و گويي در قيامت از خواب بيدار ميشوند و هزاران سال را ساعتي ميپندارند؟ از آيه ۵۵ سوره روم معناي دوم استفاده ميشود که فرموده است: يُوم تَقُومْ الساعُهْ يْقْسِمْ الْمْجًرِمْونُ مالَبِثُوا غَيًرُ ساعُهٍ روزي که قيامت برپا ميشود گناهکاران سوگند ياد ميکنند که جز ساعتي توقف نکرده اند. البته اين معني در صورتي است که آيه را به معني ناچيز بودن عالم دنيا يا عالم برزخ در برابر قيامت تفسير نکنيم، ولي بعضي از آياتي که به مساله برزخ اشاره ميکند مثل آيه ۱۰۰ سوره مومنون مطلق و عام است که ميفرمايد: «من وارئهم برزخ الي يوم يبعثون» و از روايات فشار قبر هم استفاده ميشود که عموميت دارد و همه به استثناي بعضي از اولياء الله به آن گرفتار ميشوند و سووال قبر گرچه در روايات براي دو گروه ذکر شده کساني که داراي ايمان خالص و يا کفر خالص اند و بقيه به حال خود رها ميشوند، اما تعبير «يلهي عنهم» مفهومش اين نيست که آنها برزخ ندارند بلکه سوال قبر در باره آنها نيست. اما در روايات زيادي وارد شده که ارواح مومنين در وادي السلام جمع ميشوند که سرزميني است در نجف اشرف که وادي ولايت است در پشت کوفه، چون قبل از دفن جسد مطهر علي (ع) در نجف اشرف شهري نبوده است بلکه بياباني بوده يک فرسنگ از کوفه دورتر لذا نجف را ظَهر کوفه ميگويند. حبه ميگويد: من با امير المومنين (ع) به سوي ظَهر کوفه از کوفه خارج شديم حضرت در قبرستان وادي السلام توقف نمود همانند کسي که در مقابل مردمي براي مکالمه ايستاده است من نيز با قيام آن حضرت ايستادم تا خسته شدم ناچار نشستم مدتي گذشت و دوباره بپا خاستم و آنقدر ايستادم که مثل بار اول دچار خستگي شدم مجدداً نشستم پس از مدتي برخاستم عبا را از دوش گرفتم و به علي (ع) عرض کردم من از اين هم سر پا ايستادن بر شما ميترسم ساعتي استراحت کنيد و عباي خود را گستردم تا حضرت بنشيند حضرت فرمود:اي حبه اين قيام و توقف من چيزي جز تکلم و انس با مومن نبود عرض کردم: آيا مردگان هم با يکديگر تکلم و انس و الفت دارند؟ فرمود: بلي اگر پرده در جلو ديدگان تو برداشته شود آنها را ميبيني که حلقه حلقه نشسته و با عمامه خود يا چيز ديگري پشت و ساقههاي پاي خود را به هم بسته و بدين طريق نشسته و گفتگو دارند عرض کردم آيا آنها اجسامي هستند يا ارواحي؟ حضرت فرمود: بلکه ارواح هستند و هيچ مومني در سرزميني نميميرد مگر آنکه به روح او گفته ميشود که به وادي السلام ملحق شود و وادي السلام بقعهاي از بهشت عدن است چنين برداشت ميشود که هر چيزي حتي ساختمانها و انسانها و حيوانها يک صورت ظاهري و مادي دارند و يک صورت باطني و ملکوتي مکهاي که انسان زيارت ميکند صورت برزخي کعبه است که مادي نيست، ولي صورتش عين مکه است. ۶-از منابع موجود استفاده ميشود که با فرا رسيدن مرگ نه تنها شعاع ديد و درک انسان کمتر نميشود بلکه بيشتر نيز ميشود، پيامبر (ص) ميفرمايد: مردم خوابند همين که ميميرند بيدار ميشوند. اين جمله را به دو گونه ميتوان معني کرد: ۱ ـ. منظور اين است که در دنيا چيزهايي وجود دارد که انسان از آنها غافل است، ولي پس از مرگ متوجه آنها ميشود و کنايه از هوشياري بعد از غفلت است. ۲ ـ. معناي ديگر که استاد شهيد مطهري بيشتر بر آن تکيه دارد اين است که درجه حيات بعد از مردن از پيش از مردن کاملتر و بالاتر است همان طور که انسان در حال خواب از درجه درک و احساس ضعيفي برخوردار است حالتي نيمه زنده و نيمه مرده دارد و هنگام بيداري آن حيات کاملتر ميشود همچنين حالت حيات انسان در دنيا نسبت به حيات برزخي درجهاي ضعيفتر است و با انتقال انسان به عالم برزخ کاملتر ميشود. ۳-مومنين با توجه به درجهاي که دارند در عالم برزخ و قبر در صفا و خوشي بسر ميبرند و حتي جسد برخي از آنها در قبر تازه است و هيچگونه فساد و تغييري در بدن آنها صورت نگرفته است، از امير المومنين (ع) روايت است که فرشتگان دري از بهشت بر مؤمن ميگشايند و به او ميگويند بخواب در حالي که چشمت روشن باد مانند خواب گواراي جوان، زيرا خداي تعالي ميفرمايد: بهشتيان در آن روز بهترين قرارگاه و زيباترين مکانها قرار دارند. امام صادق (ع) ميفرمايد: وقتي مومن بميرد هفتاد هزار فرشته او را تا قبرش تشييع ميکنند و هنگامي که داخل قبرش نمايند نکير و منکر به نزد او ميآيند پس از سوال از ايشان آن دو فرشته قبرش را به اندازهاي که چشمش ببيند وسعت ميبخشند و از بهشت براي وي غذا ميآورند و روح و ريحان بر او داخل کنند.