طنز/ لیلا حاتمی ما اسپانیایی بلده!
روزنامه شهروند/ اين هفته سخنگوي شوراي صنفي نمايش گفته که حتما درسال جديد بليت سينما را گران ميکنيم و به اين ترتيب خلقي را از نگراني درآورده. کلا در شأن سينما هم نبود که از گوسفند و گوشت و مرغ و کاهو و خودروي داخلي پايينتر باشد و وقتي اينها کشيدهاند بالا، سينما نکشد بالا و همينطور پايين بماند. البته آن گروه ٨٠درصدي مردم که در آمارها آمده درسال گذشته حتي يک بار هم سينما نرفتهاند، اين خبر را هم به جيب چپ کيف پولشان گرفتند و رضا رويگري را الگوي خويش در زندگي قرار دادند. ولي گروه ما که مثلا فرهنگي و سينمايي هستيم و عشقمان اين است که گاهي برويم تو کافه بنشينيم و چهارتا بغضدود کنيم و در مورد ويژگيهاي ساختاري بازي الناز شاکردوست وقتي داشت تو خواب کشته ميشد براي بقيه نطق کنيم؛ اين خبر يک کمي نگرانکننده بود. بهخصوص اينکه بعدا مشخص شد بليت قرار است بيستهزار تومان بشود که يعني يک شب سينما رفتن با يک عدد نامزد و چهار تا پف فيل ميشود صدهزار تومان. فيلمها هم چطوري است؟ يا نويد محمدزاده معتاد شده و تو يک جاي کر و کثافتي زندگي ميکند و هر چند دقيقه ميآيد برايمان يک عربدهاي چيزي ميزند و ميرود يا مثلا فيلم کمدي است و حميد فرخ نژاد رفته تايلند و شلوارک پوشيده و مشغول رفتوآمد و بازديد از مراکز توريستي تايلند است. يعني نيم متر پر و پاچه آقاي فرخنژاد به علاوه دو تا تصوير از خيابانهاي بانکوک براي شما حدود صدهزار تومان آب ميخورد. آقاي سخنگو پاچهاي چند حساب کردي؟ بگذريم. ماجراي کلي وضع سينماي ما درحال حاضر اين طوري است که جشنواره تمام شده و همه اهالي سينما رفتهاند يک طرفي آبي به بدن بزنند و آماده بشوند براي آذر ماهسال بعد که تندتند فيلم جديد بسازند و به جشنواره برسانند. اين وسط فقط چهارتا تهيهکننده مثل آقاي ساداتيان و رضوي تو تهران ماندهاند. اينها هم هر روز صبح زود ميروند جلو ارشاد زنبيل ميگذارند که براي فيلمهايشان اکران نوروز بگيرند. آخرش هم که علي سرتيپي از تو صف يدونهايها ميآيد و رحمان هزاروچهارصدش را خارج از نوبت تو نوروز اکران ميکند و ميرود. خبر بيمزه بعدي هم اينکه آقاي رئيسيان گفته ليلا حاتمي علاوه بر اينکه انگليسي و فرانسه و آلماني بلد است، براي بازي در فيلم مرد بدون سايه ظرف چند روز اسپانيايي هم ياد گرفته. انصافا اين هم پز دادن دارد؟ سعيد عزتالهي ما هم الان خيلي وقت است اسپانيايي بلده ولي هيچ وقت نيامده براي اين کار شوآف کند. بعدش هم اينکه ما طرفدار خانم حاتمي هستيم ولي انصافا وقتي تو جشنواره فيلم برلين صحبت ميکرد ديديم که انگليسياش در حداي گو تو اسکول اوري دي است. از آن طرف آقاي دهنمکي هم گويا افسردگي گرفته و تصميم گرفته اين دفعه يک فيلمي بسازد که نفروشد تا منتقدان دست از سرش بردارند. وقتي مسعود دهنمکي که يک عمري کارش افسرده کردن ديگران بوده، افسرده شده شما ببين کار چقدر گير دارد. حسام حيدري طنزنويس