مهارت زندگی/ چگونه با افرادی که از آنها خوشمان نمیآید، رفتار کنیم؟
برترين ها/ ما در زندگي با آدمهاي زيادي در ارتباط هستيم، اما آيا ميتوانيم با تمام آنها ارتباط خوبي برقرار کنيم؟ افراد زيادي در اطرافمان هستند که زاويه ديد متفاوتي نسبت به ما دارند، از اين رو طبيعي ست که گاهي با ما مخالفت کنند. اما چگونه با چنين آدمهايي در ارتباط باشيم، بدون اين که برايمان آزار دهنده باشند؟ ما خيلي راحت ميتوانيم از آنها دور شويم، اما آيا عقب کشيدن هميشه کارساز است؟ افرادي، چون خانواده يا همکار را نميتوان به سادگي کنار گذاشت، از اين رو اين ماييم که بايد شيوه درست برخورد با آنها را ياد بگيريم. اگر شما هم افرادي آزاردهنده در اطرافتان داريد و به دنبال راهي براي برقراري ارتباطي موثر با آنها هستيد، ما در ادامه استراتژيهايي برايتان آورده ايم که به شما در اين راه کمک ميکند. آنها را آنطور که هستند بپذيريد واقعيت اين است که قرار نيست شما هر فردي که به نوعي با زندگي تان در ارتباط است را دوست داشته باشيد. اولين قدم براي اين که بتوانيد آدمهاي زندگي تان را آنطور که هستند قبول کنيد اين است که بپذيريد شما قرار نيست با آنها زندگي کنيد. اين که شما از برخي آدمهاي اطرافتان خوشتان نميآيد، بدين معني نيست که شما مشکل داريد يا اين که آنها آدمهاي بدي هستند. اين حس ممکن است دو طرفه باشد، مهم اين است که شما بتوانيد با آن کنار بياييد. اگر تلاش کنيد که بدون قضاوت با ديگران در ارتباط باشيد، تمام حسهاي بدي که داريد نيز از بين خواهند رفت. درگير آدمهاي منفي گرا نشويد ارتباط با آدمهايي که مدام انرژي منفي به شما ميدهند، ميتواند روي احساسات شما تاثير منفي بگذارد. در واقع افرادي که شخصيت سمي دارند، ميتوانند روز آدم را خراب کنند، اما تنها زماني که شما اين اجازه را به آنها بدهيد. اگر چه شما قدرت کنترل رفتارهاي طرف مقابل را نداريد، اما ميتوانيد روي رفتارهاي خودتان کنترل تان داشته باشيد. اين بدين معني نيست که آنها را ناديده بگيريد يا اين که از احساسات خودتان چشم پوشي کنيد، بلکه شما بايد احساسات واقعي تان را درک کنيد و سپس به آنها اجازه عبور دهيد. شما نبايد با ناراحتي تان تقاص رفتارهاي اشتباه ديگران را پس دهيد، پس تنها کاري که بايد در اين زمانها انجام دهيد، لبخند زدن و دور شدن است. به جاي فرد، روي رفتار او تمرکز کنيد شما بايد ياد بگيريد که به تمام افراد زندگي تان احترام بگذاريد و مودبانه با آنها رفتار کنيد. اين بدين معني نيست که اگر نظري خلاف ميل تان بود آن را بپذيريد، بلکه بايد روش ارتباط با ديگران را ياد بگيريد. يعني اگر طرف مقابل تان حرفي خلاف ميل شما زد يا حتي بي احترامي کرد، به جاي اين که او را نشانه بگيريد، روي همان رفتار او تمرکز کنيد. تا ميتوانيد با طرف مقابل تان مهربان، اما نسبت به موضوعي که مخالف آن هستيد، محکم و سرسخت باشيد. شما نبايد به شخصيت او توهين کنيد بلکه بايد براي اصلاح رفتار اشتباه او تلاش کنيد. اگر ياد بگيريد که در مواقع بحث با ديگران اين رفتار را از خود نشان دهيد، به جاي حس منفي به آن فرد، تنها به رفتار او عکس العمل نشان ميدهيد. رفتارهاي ديگران را شخصي نکنيد ما آدمها اغلب اوقات براي منافع خودمان کاري انجام ميدهيم يا حرفي ميزنيم، نه براي ديگران. از اين رو، اگر رفتاري خلاف ميل مان را از ديگران مشاهده کرديم، نبايد آنها را به خودمان نسبت دهيم. هر چه زاويه ديد ما وسيعتر باشد، کمتر دچار سوتفاهم خواهيم شد. به جاي اين که يکي طرف مقابل تان بگويد و يکي شما و کار به دعوا بکشد، بهتر است که برداشت شخصي از حرفهاي طرف مقابل تان نداشته باشيد. همانطور که شما براي دفاع از خود حرفهايي را به زبان ميآوريد، طرف مقابل تان نيز تنها براي محافظت از خود با شما مخالفت ميکند. پس بهتر است که به جاي سو برداشت از حرفهاي او، روي موضوعي که ذهن تان را درگير کرده تمرکز کنيد، نه خود يا طرف مقابل تان. رفتار بد را با رفتار بد پاسخ ندهيد فرياد زدن يا فحش دادن به کسي که با ما بدرفتاري کرده، کار سادهاي است، اما اگر شما هم مانند او چنين رفتاري از خود نشان دهيد، در واقع بر مشکل پيش آمده ميافزاييد. به احساسات تان اجازه ندهيد که با رفتارهاي اشتباه طرف مقابل فوران کنند. وظيفه شما نيست که پاسخ رفتاري زشت او را بدهيد؛ بنابراين آرام و در عين حال منطقي برخورد کنيد. همين که او بي تفاوتي شما را نسبت به رفتارهاي زشت اش ببيند، برايش کافي ست. به ارزش موضوعي که در مورد آن بحث ميکنيد، بيانديشيد آيا زمان و توجهي که براي ديگران ميگذاريد، ارزش دارد؟ گاهي اوقات بحث کردن تنها وقت تلف کردن است و هيچ نتيجهاي ندارد؛ بنابراين قبل از اين که وقت و انرژي تان را صرف بحثهاي بيهوده کنيد، از خودتان بپرسيد که آيا واقعا ارزشش را دارد؟ آيا نتيجهاي که در انتهاي بحث خواهيد گرفت برايتان ارزشمند خواهد بود؟ آيا بازنده خواهيد بود يا برنده؟ بنابراين قبل از آغاز هر بحثي ابتدا به ارزش آن بيانديشيد. آنچه ارزش وقت و انرژي و اعصاب شما را ندارد، بهتر است که اصلا آغاز نشود. براي ارتباط با ديگران محدوديت بگذاريد شما ميتوانيد براي ارتباط با اطرافيان تان محدوديت بگذاريد. اين که چقدر و چگونه زمان تان را با آنها سپري کنيد، بايد تصميم شما باشد نه ديگران. از آنجا که شما قدرت تحمل خودتان را ميدانيد، زمان تان را به گونهاي برنامه ريزي کنيد که موجب بي حوصلگي و کلافگي تان نشود. به عنوان مثال اگر نيم ساعت با فردي بحث کرديد، ۱۰ دقيقه از اتاق بيرون برويد و به خودتان تنفس بدهيد. سپس با ذهن باز بار ديگر به مکالمه تان ادامه دهيد. تنهايي وارد جنگ نشويد اگر فکر ميکنيد که ممکن است هنگام صحبت با فردي از کوره در برويد، از فردي که ميدانيد از شما حمايت ميکند بخواهيد که در اين شرايط کنارتان باشد. در اين مواقع، زماني که ذهن شما خسته و کلافه ست، او ميتواند ايدههاي خوبي را به شما منتقل کند. البته فردي که انتخاب ميکنيد نبايد عصبي و زودجوش باشد. به دنبال فردي منطقي، صبور و آرام باشيد که تا شرايط را به نفع شما پيش ببرد. به همراه داشتن اين افراد، به شما انرژي بيشتري براي گفتگو نيز ميدهد. شادي شما در دستان خودتان است هيچوقت به افراد سمي اجازه ندهيد که شادي را از زندگي شما بگيرند. شما نبايد تقاص کوته فکري و منفي گرايي ديگران را پس دهيد، پس به جاي تمرکز روي ديگران، روي خودتان زوم کنيد. بد نيست گاهي با خودتان تنها شويد و به آنچه در مورد ديگران دوست نداريد، بيانديشيد. اگر بدانيد که چه رفتارهايي از جانب ديگران شما را ناراحت ميکند، خيلي راحت ميتوانيد شرايط را کنترل کنيد. خودتان را با ديگران مقايسه کنيد و هميشه به ياد داشته باشيد که ارزش شما بيشتر از هر کس و هر چيز ديگري ست.