چرا پروازتان با ضربه به زمین مینشیند؟
کجارو/ در فرود موفق هواپيما، عوامل متفاوتي دخيل هستند که مهمترين آنها تجربه خلبان است. از زبان يک خلبان بشنويد که چه چيزهايي باعث ميشود يک فرود نرم داشته باشيد يا يک ضربه ناگهاني. در فرود هواپيما، چه عاملي باعث تفاوت يک ليز خوردن نرم روي باند يا يک ضربه روي زمين کوبيده ميشود؟ اگر شما هم با هواپيما به مسافرت رفته باشيد شايد يک فرود بد را تجربه کردهايد. اما علت اين اتفاق چيست؟در ادامه خاطره يک فرود بد را از زبان يکي از خلبانان بوئينگ 757 بخوانيد. يک شب زيبا با هواي صاف بود که بوئينگ 757 ما در شيکاگو به زمين نشست. کاپيتاني که من با او پرواز ميکردم ۱۱ سال بود که با اين خط هوايي کار ميکرد. او تجربههاي پرواز زيادي داشت؛ در هواپيماي 400-747 بهعنوان افسر يکم پرواز کرده بود، اما حالا در 757 در جايگاه کاپيتان قرار داشت. در ۷۵ مايلي باند فرودگاه، او به طور غيرمنتظرهاي دماغه هواپيما را بالا برد، طوريکه فکر ميکرد مناسبترين وضعيت براي فرودآوردن هواپيما است. اين تکنيک مناسب براي فرود آوردن يک 757 نيست و سرانجام هم فرود نافرجام بود. در واقع، کاپيتان با اين حرکت ما را در موقعيت ۴۰ فوت بالاي باند فرود متوقف و هواپيما را از آسمان روي آسفالت پرت کرد. خوشبختانه هيچکس آسيب نديد و به هواپيما نيز نقصي وارد نشد. اين فرود بدترين فرودي بود که من در طول ۳۵ سال پرواز نظامي و تجاري تجربه کرده بودم. من يک ساعت آينده بعد از فرود را صرف تعليم کاپيتان کردم که چطور تکنيکهاي اوليه فرود آمدن را روي 757 پياده کند. متأسفانه او همان اشتباهها را در طول سه پرواز آيندهاش هم انجام داد. پس از آخرين مرحله کار ما با يکديگر من اين گزينه را در اختيارش گذاشتم که براي آموزشهاي بيشتر خودش داوطلب شود يا اينکه گزارش کارش به خلبان ارشد داده شود. خوشبختانه او اولين گزينه را انتخاب کرد و در آن هفته يک دوره ديگر با يک استاد خلبان گذارند. فرود امن و نرم با يک هواپيماي جت عظيمالجثه بسيار چالشبرانگيز است، به خصوص که متغيرهاي زيادي هم درگير باشند. اولين و مهمترين عامل، تجربه خلباني است که هواپيما را فرود ميآورد. خلبانهاي خطوط اصلي هواپيمايي آمريکا در يک دوره زماني تنها مجاز به پرواز با يک نوع هواپيما هستند. وقتي خلباني به درجه ارشدي در يک شرکت هوايي ميرسد، براي افزايش دستمزد به هواپيماهاي بزرگتر يا براي ارتقاي رتبه از افسر يکم به کاپيتاني به هواپيماهاي کوچکتر ارتقا پيدا ميکند. ميزان تجربه به دست آمده وابسته به ساعت پرواز در بعضي هواپيماها متفاوت است. آب و هوا، بادهاي مخالف، وضوح ديد و آشفتگيهاي هوايي نيز توانايي خلبانها براي فرود را تحت تأثير قرار ميدهد. علاوه بر اين متغيرها، خلبانها خود ممکن است سطح متفاوتي از مهارت در فرود آوردن هواپيما نسبت به هم داشته باشند. در اين رابطه، حتي بهترين و با تجربهترين خلبانها نيز گاهي فرودهاي خشن داشتهاند. معمولا اين اتفاق زماني پيش ميآيد که خلبان کار خود را به تازگي با هواپيماي مورد نظر آغاز کرده و هنوز به نحوه عملکرد هواپيما نزديک زمين مسلط نيست. دليل ديگر ميتواند بادهاي شديد مخالف به همراه کوتاه بودن باند فرود باشد. در چنين شرايطي خلبان بايد هواپيما را به سختي روي باند نگه دارد. اينها شرايط خطرناکي نيستند، چرا که هواپيماهاي مسافربري طوري ساخته شدهاند که شرايط خيلي فراتر از يک فرود سخت را متحمل شوند. اما به جز نگراني براي آسيب به هواپيما، وظيفه خلبان اين است که مسافران را به امنترين و راحتترين حالت ممکن به مقاصدشان برساند. فرود آرام يکي از راههايي است که خلبانها ميتوانند توانايي و مهارت خود را در آن نشان دهند و مسئلهاي است که همه خلبانها براي انجام هر چه بهتر آن در تلاش هستند.