عجيب ترين / فضا، اقيانوس بي پاياني از خلاء که خانهٔ آبي ما را احاطه کرده و با فاصلههاي غير قابل تصور ما را از شگفتيهاي عظيم ساير کائنات و اجرام آسماني جدا کرده است. بااينحال فضا در عين جذابيت و شگفتانگيز بودن ميتواند به همان اندازه کشنده و بيرحم باشد. هفت مورد از کارهايي که انجام آن در فضا براي فضانورد کشنده خواهد بود را بررسي ميکنيم.
کارل ساگان (Carl Sagan) دانشمند زمينهٔ نجوم و معلم برنامهٔ آموزشي بيل ناي (Bill Nye) اعلام کرده بود که ژرفاي فضا از اقيانوسهايي که اجدادمان در قرون گذشته به دنبال پيمودن آنها بودند بيشتر نيست.
شايد گفتهٔ او تا حدي درست باشد. چون ما درحالحاضر به ماه سفر کردهايم، به دوردستترين نقاط منظومهٔ شمسي و فضاي بين ستارهاي، ماهواره فرستادهايم و هماکنون هم در تلاش براي ايجاد امکان زندگي دايمي در مريخ هستيم.
اما بايد کمي واقعبينتر بود. به نظر ميرسد که خلأ براي سلامتي انسان بسيار مضر است، مخصوصاً وقتي که لباس فضانوردي چند ميليون دلاري خود را همراه نداشته باشيد.
در اين جا ميخواهيم به مواردي که ممکن است به مرگ يک فضانورد در فضا منجر شود نگاهي بيندازيم.
7- مراحل اوليه سفر فضايي با موشک
در گام اول براي رفتن به فضا، شما بايد درون يک محفظهٔ آلومينيمي (که فقط کمي بزرگتر از حجم بدن شماست) به همراه دو نفر همراه و مقداري غذاي منجمد و خشک از پيش تهيه شده قرار بگيريد. اين محفظه روي دو ميليون کيلوگرم مواد منفجره قرار دارد که توسط يک همکار خبره در يک پناهگاه زيرزميني در فاصلهٔ چند کيلومتري از سکوي پرتاب مشتعل ميشود.
نتيجهٔ اين کار، پرتاب شما به فضا با استفادهٔ از يک نيروي واکنشي کنترل شده با سرعت حدود ۲۸۸۰۰ کيلومتربرساعت در يک بازهٔ ۱۰ دقيقهاي نفسگير خواهد بود. فقط صداي حاصل از اين انفجار براي از بين بردن هرچيزي در محدودهٔ انفجار کافي است. اين صدا ميتواند به آسمانخراشهاي موجود در منطقه هم آسيب برساند.
توصيه ميکنيم حتماً از يک گوشگير مناسب استفاده کنيد!
علاوه بر اين، شما در مسير خود به سمت بالا تحت تأثير نيروي گرانش بزرگي به اندازهٔ سه واحد گرانش قرار ميگيريد. اين نيرو آزاردهنده و ناخوشايند است. اما در صورت گذراندن دورههاي بدنسازي و آمادگي جسماني ويژه که تحت نظر آژانس فضايي و به اجبار بايد بگذرانيد، اين نيروها خطر جاني براي شما نخواهند داشت.
احتمال بروز خطاهاي پيشبيني نشده در اين مرحله بسيار فراوان است. مثلاً فاجعهٔ فضاپيماي چلنجر (Challenger) که پس از پرتاب دچار سانحه شد يکي از تلخترين حوادث تاريخ فضانوردي است.
اين حادثه نشان ميدهد که فضانوردان و کاوشگران شجاعي که براي اين کار انتخاب ميشوند تا چه اندازه در معرض حوادث و خطرات گوناگون هستند.
6- زبالههاي فضايي
اوايل سال ۲۰۰۷، از سکوي پرتاب Xinchang در چين، يک موشک چند مرحلهاي به فضا پرتاب شد. اين موشک ۷۵۰ کيلوگرمي کشنده با يک ماهوارهٔ کاملاً نرمال هواشناسي که با سرعت ۸ کيلومتر بر ساعت در مدارش به دور زمين در حال چرخش بود برخورد کرد.
اين ماهواره بعد از برخورد محو شد. متاسفانه آنجا دوربيني نبود تا اين رويداد نادر و عجيب را ثبت کند. برخلاف ظاهر هيجانانگيزش اين قضيه اصلاً جالب نيست. نابود کردن ماهوارهها به اين شکل در فضا حتي اگر متعلق به همان سازمان پرتاب کنندهٔ موشک باشد، کار احمقانهاي است.
اين برخورد به تنهايي حدود ۱۵۰۰۰۰ تکه زبالهٔ فضايي سرگردان را در فضاي اطراف زمين پراکنده کرد.
بيش از ۲۳۰۰ قطعه از اين زبالهها اندازهاي بزرگتر از يک توپ گلف دارند و همهٔ آنها با سرعتي تقريباً ۲۰ برابر سرعت يک گلولهٔ تفنگ در حال شليک دور زمين در حرکتاند.
اگر فيلم جاذبه را ديده باشيد نيازي به گفتن نيست که در صورت برخورد يکي از اين تکهها با سفينهها چه فاجعهاي پيش ميآيد.
ممکن است تعجب کنيد، اما واقعيت اين است که هيچکس نميداند چه تعداد زبالهٔ فضايي وجود دارد. تخمين زده ميشود که ميليونها زبالهٔ فضايي موجود باشد. حتي ذرههاي ريز رنگ هم با چنين سرعت بالايي ميتواند باعث نابودي فضاپيماها شوند. مشکل اصلي اين است که اين پرتابههاي سرگردان قابل رديابي و کنترل نيستند و در حقيقت تصادفهاي گاه و بيگاه با اين زبالههاي فضايي اجتناب ناپذير خواهد بود.
5- ورزش نکردن
آيا روزهايي بوده که حس کنيد ورزش کردن کار بسيار سخت و جسورانهاي است؟ اگر جواب مثبت است ميتوانيم بگوييم که شما براي زندگي فضايي مناسب نيستيد. بيوزني در فضا سيستم بدن شما را سردرگم ميکند. بدن توانايي تشخيص پر شدن مثانه را ندارد. اندازه مردمک چشمها تغيير ميکند. و از آنجايي که شما نيازي به نگه داشتن وزن خودتان نداريد، ماهيچههاي بدن در همان هفتهٔ اول ۲۰ درصد کم حجمتر ميشوند.
مورد آخر کمي عجيب به نظر ميرسد ولي واقعيت دارد. اگر بخواهيد در باشگاه اين مقدار وزن کم کنيد مسلماً بيشتر از يک هفته طول خواهد کشيد! در روي کرهٔ زمين حتي اگر ورزش هم نکنيد و فعاليتهاي فيزيکي شما خيلي محدود مثلاً در حد پيمودن فاصلهٔ کوتاه اتاق نشيمن تا يخچال در آشپزخانه هم باشد، همين فعاليت کم هم روي بدن شما تأثير دارد و قلب شما متناسب با اين فعاليت کم در حال تنظيم پمپاژ خون و گردش آن در ميان سرخرگها و سياهرگها و همچنين تلاش براي حفظ تناسب کلي بدن خواهد بود. با کمي اغماض حتي شايد بتوان گفت همين فعاليت فيزيکي کم ميتواند بر روند بازسازي استخوانها تأثير داشته باشد.
گرانش در تنظيم بدن نقش مهمي دارد. در فضا نيازي نيست که قلب شما خون را به سمت بالا پمپاژ کند تا به مغزتان خون برسد. چون در فضا قرار گرفتن به سمت بالا مفهومي ندارد. بدن شما نيازي به حفظ شکل خاصش ندارد. چون قرار نيست روي پاي خود بايستيد و عملاً نيازي به حفظ شکل بدن خود مانند کرهٔ زمين نداريد. وقتي همه چيز بيوزن باشد استخوانها نيازي به حفظ وزن بدن ندارند و بعد از مدتي بازسازي آنها با اخلال مواجه ميشود و اصطلاحاً دچار نوعي پوکي استخوان فضايي ميشوند.
وقتي در فضا ميمانيد اين اتفاق چندان هم ناخوشايند نيست. اما وقتي به زمين برگرديد خواهيد فهميد که گرانش زمين براي بدن شما بيش از حد محدوديت ايجاد ميکند. قلب شما ضعيفتر شده و توانايي پمپاژ خون به دستوپاهايتان را ندارد. استخوانهايتان هم مثل سابق توانايي نگهداري وزن ماهيچههايتان را نخواهد داشت و اگر با اين وضعيت مقابله نکنيد سرانجام کشنده خواهد بود. بنابراين ورزش در فضا لازم است. فضانوردان ايستگاه فضايي بينالمللي روزانه دوساعت ورزش ميکنند که اين مقدار با ساعات ورزش ورزشکاران نيمه حرفهاي برابري ميکند.
4- خورشيد
روي کرهٔ زمين و به علت وجود ميدان مغناطيسي حول زمين، ما از پرتوهاي کيهاني و تابشهاي خورشيدي در امان هستيم. بدون وجود اين ميدان مغناطيسي، ذرات پر انرژي کيهاني ميتوانند به راحتي به اتمسفر زمين و اقيانوسها نفوذ کرده و کرهٔ زمين را تحت تأثير قرار دهند. در اين صورت ظاهر سيارهٔ زمين چيزي همانند مريخ بود. منشأ اين تابش، واکنشهاي هستهاي است که در خورشيد رخ ميدهد. اين واکنشها سرانجام به توليد فوتون و ساير ذرات پرانرژي منجر ميشود.
اين تابش شما را به هالک يا موجودي شبيه آن تبديل نميکند. بااينحال تابش ميتواند DNA شما را يونيزه کرده و در صورت کنترل نشدن مقدار نور باعث سرطان خواهد شد. البته اغلب فضانوردان قرار گرفتن در معرض تابش نور را کنترل ميکنند. اما در هر حال اگر به مدت طولاني در فضا بمانيد لنفوسيتهاي شما آسيبديده و در نتيجه ايمني بدن شما کمتر خواهد شد.
يک نکته جالب اين است که فضانوردان ميگويند در فضا وقتي چشمهايشان را ميبنديد صفحهاي سياه ميبينيد که رويش نقطههاي سفيد کوچکي وجود دارد. همان منظرهاي که شبها و موقع نگاه کردن به آسمان ميبينيم. احتمالاً دليل اين پديده همان پرتوهاي کيهاني هستند که از عصب بينايي بدن هم عبور ميکنند.
3- خلأ
اين پديده را معمولاً در فيلمها ديدهايد. اين امر که در خلأ چه اتفاقي براي بدن انسان ميافتد هميشه مورد بحث بوده است. اول بايد دو موضوع را روشن کنيم: نخست اينکه شما به هيچوجه تا سرحد مرگ منجمد نميشويد. البته فضا سرد است، تا هر اندازه که فکر کنيد سرد است. اما از طرفي خلاء هم دارد، يعني براي انتقال گرما از بدنتان نياز به ماده داريم و در فضا عملاً مادهاي وجود ندارد.
پس ميتوان گفت در فضا بدنتان خيلي سريع سرد نميشود. دوم اينکه شما منفجر نميشويد، درست است که روي سطح زمين فشار هوا روي بدنتان اعمال ميشود ولي در فضا فشار وجود ندارد و فشار داخلي بدنتان سعي در متلاشي کردن بدنتان دارد اما در عمل اين فشار به قدري نيست که پيوندهاي شيميايي بدنتان را از هم جدا کند.
در وهلهٔ سوم و به همان دليلي که پيشتر گفتيم، خون شما جوش نخواهد آمد. چون پوستتان براي نگه داشتن بدنتان به حد کافي قوي است و تمام محتويات و اعضاي درون بدنتان به عنوان يک سيستم بسته در نظر گرفته ميشوند که توسط پوست بيروني در مقابل خلاء بيرون حفاظت ميشود.
در حقيقت فشار درون بدنتان همان مقدار روي زمين خواهد بود و تغييري نخواهد کرد.
اما يک مسئله وجود دارد. هواي موجود در ششها و سيستم گوارشي بدنتان که جزو اين سيستم بسته نيست بلافاصله از نزديکترين منفذ ممکن به بيرون درز خواهد کرد و در نتيجه منجر به خفگي ميشود. بااينحال اگر فرد بتواند ۱۰ ثانيه زنده بماند، شاهد اتفاقات عجيبتري خواهد بود. به خاطر نبود فشار در خلاء نقطهٔ جوش آب در حدود صفر کلوين است.
يعني بزاق دهان شما و قطرات اشک چشمها و رطوبت موجود در ششهاي شما که اکنون خالي از هوا هستند شروع به جوشيدن کرده و بخارش به فضاي خلاء وارد خواهد شد. در ادامه تغييرات وحشتناکتري هم انجام ميشود که از گفتنشان پرهيز ميکنيم. شايد بهتر باشد بعضي نکات در اين باره مورد بحث قرار نگيرند!
2- رفتن به مکانهاي بسيار دوردست
در آغاز مقاله هم گفتيم که فضا خيلي بيش از حد بزرگ است. ما امروزه ميتوانيم به دقت بگوييم که ستارهٔ آلفاسنتوري يا کهکشان آندرومدا در چه فاصلهاي از زمين هستند. واقعاً مقادير اين فواصل خارج از درک و تصور انسان است، مثلاً نزديکترين منظومهٔ نزديک منظومهٔ شمسي فاصلهاش به اندازهٔ ۴٫۳۷ سال نوري فاصله دارد که اين فاصله برابر ۴۳ ميليارد کيلومتر است.
اين فاصله به قدري زياد است که حتي اگر فضاپيماي وويجر ۱ هم که موفق به خروج از منظومهٔ شمسي شده، بخواهد به نزديکترين منظومه برود زماني به آنجا خواهد رسيد که عمر ستاره به پايان رسيده و تبديل به يک ستارهٔ مرده شدهاست.
اگر کسي بخواهد با ابزارهاي پيش برندهٔ امروزي براي سفر به ستارهٔ آلفاسنتوري اقدام کند در خوشبينانهترين حالت فقط ميتواند به فضاي بين ستارهاي برسد و خيلي قبلتر از رسيدن به مقصد عمرش به پايان خواهد رسيد. اين را هم در نظر بگيريد که زندگي در يک محيط بدون گرانش در يک فضاي محدود و با منابع محدود مسلماً کار راحتي نيست.
1- کار کردن با سيستم واحدهاي انگليسي!
سال ۱۹۹۹ اولين ماهوارهٔ کاوشگر به منظور تحقيق در مورد اتمسفر يک سيارهٔ ديگر به فضا فرستاده شد و سفر خود را به مريخ آغاز کرد. همه چيز به خوبي پيش ميرفت تا اينکه معلوم شد ماهوارهٔ مدارپيماي دور مريخ کمي زودتر از زمان مقرر به مقصدش رسيده است.
بعداً معلوم شد که يکي از دانشمندان فراموش کرده تا واحدهاي نيروي کاهندهٔ سرعت اين ماهواره را از پوند به نيوتون تبديل کند. يا شايد هم به جز اين دو از روش ديگري استفاده کرده بود! به هرحال فضاپيما با اتمسفر مريخ برخورد حساب نشدهاي داشت و قبل از فرود روي مريخ، از بين رفت.
با اطمينان ميتوان گفت اگر آن فضاپيما داراي سرنشين بود همه افراد ميسوختند. البته اگر اين پروژه انساني بود و برنامهٔ پرتاب انسان به فضا مطرح ميشد ناسا مسلماً محاسبات را چند باره مورد بررسي قرار ميداد. ناسا اين گونه مسائل را وقتي پاي جان انسان درميان است جديتر ميگيرد.
اين اتفاق دليل قانع کنندهٔ ديگري بود براي استفاده از سيستم واحدهاي بينالمللي به جاي واحدهاي انگليسي. سيستم انگليسي امروزه در ايالات متحده، برمه، ليبريا و بخشهايي از بريتانيا استفاده ميشود.
بازار