پسانداز یا سرمایهگذاری، انتخاب درست کدام است؟
روزياتو/ اغلب ميان پسانداز و سرمايهگذاري فرقي گذاشته نميشود و گاهي آنها را بهجاي يکديگر استفاده ميکنيم. سرمايهگذاري، به زبان ساده يعني کار کردن با پولتان. در پسانداز شما بخشي از پول نقد خود را براي مصارف کوتاهمدت کنار ميگذاريد (مثلا براي هزينههاي خانه و پرداخت اقساط بدهي). سرمايهگذاري نگاه به آينده بلندمدت است. همين موضوع مهمترين تفاوت سرمايهگذاري و پسانداز است. سرمايهگذاري همواره داراي ريسک است؛ چرا که شما امري را به آينده موکول کردهايد و آينده تحت تأثير عوامل زيادي است. شما ريسک سرمايهگذاري را ميپذيريد، به اين اميد که در آينده به دستاوردهاي مالي بيشتري برسيد. اگر نميتوانيد ريسک را تحمل کنيد، يا اگر نميتوانيد وقت و انرژي کافي براي سرمايهگذاري کنار بگذاريد، بهتر است از راه آسانتر يعني سرمايهگذاري غيرمستقيم استفاده کنيد؛ اما استراتژي محافظهکارانه و صرفا پسانداز نميتواند شما را در رسيدن به اهداف مالي از قبيل حفظ قدرت خريد در برابر تورم، ارتقاي کيفيت زندگي، راهاندازي کسبوکار، تأمين بازنشستگي و ديگر اهداف بلندمدتان ياري کند. مهمترين مزيتي که سرمايهگذاري نسبت به پسانداز دارد، مرکب شدن سود است. به اين معنا که سرمايهگذاري مجدد و عدم برداشت از سود سرمايهگذاري باعث مي شود به سود شما هم سود تعلق بگيرد. بهطور مثال اگر طي پنج سال گذشته ماهي ۱۰۰ هزار تومان در قلکتان پسانداز کرده باشيد، اکنون پولي معادل ۶ ميليون تومان خواهيد داشت، اما اگر بهجاي پسانداز کردن ۱۰۰هزار تومان را در يک صندوق با درآمد ثابت و با بهره ماهانه ۱.۵درصد سرمايهگذاري کرده بوديد، در پايان پنج سال حدود ۹ميليون و ۶۰۰ هزار تومان پول داشتيد. سرمايه گذاري هرچقدر هم که کوچک باشد مهم است، اگر بخشي از درآمد خود را ماهانه سرمايهگذاري کنيم، در درازمدت رويهم جمع شده و مبلغ قابلتوجهي ميشود. اين مبالغ ما را ميتواند در رسيدن به خواستههاي بلندمدتمان، حفظ قدرت خريد در برابر تورم، ارتقاي کيفيت زندگي، تأمين بازنشستگي، راهاندازي کسبوکار خود و ساير اهداف بلندمدت کمک کند. نمودار زير تفاوت سرمايهگذاري و پسانداز را نشان ميدهد؛ در ضمن عوامل تاثيرگذار بر سرمايه هم نمايش داده شده است. چرا پسانداز گزينه مناسبي نيست؟ تورم : پسانداز کردن پولهايتان راه مناسبي براي حفظ ارزش آن در برابر تورم نيست. قدرت خريد هر پولي که پسانداز ميکنيد، در زير فشار مداوم تورم از بين ميرود. قلکتان نميتواند از آن محافظت کند. پس در آخر روز، پولتان قدرت خريد کمتري دارد؛ اما سرمايهگذاري، حتي با دريافت يک سود ناچيز، سپري هرچند کوچک در برابر لشکر تورم دارد و ميتواند قدرت خريدتان را تا حدودي حفظ کند. اهداف : صرفنظر از اهداف مادي که در زندگي به دست ميآوريد، سرمايهگذاري قطعيترين مسير براي دستيابي به آنهاست. هر ماجراجويي يک عامل ريسک دارد که در سرمايهگذاري هم صادق است. هنگاميکه ماجراجويي را آغاز ميکنيد، شما بايد ريسکهايتان را ارزيابي کرده و آنها در برابر دست آوردها مقايسه کنيد. معمولا سودهاي زياد، ريسکهاي بزرگتري ميطلبد. شما در جواني ريسکهاي بزرگتري ميتوانيد متقبل شويد، زيرا پتانسيل دستاوردتان بسيار زياد است. سرمايهگذاران ميانسال به بالا بايد ريسکهاي کوچکتر و مطمئنتري را انتخاب کنند. کيفيت زندگي : سرمايهگذاري ميتواند کيفيت زندگيتان را ارتقاء دهد. شايد بگوييد به ماديات اهميت نميدهيد، اما فقر و فلاکت هم هدف جالبي نيست. کيفيت زندگي ارتباط مستقيم با سلامتي و زندگي سالمتر دارد. پس اگر به ماديات اهميت نميدهيد، حداقل به فکر سلامتيتان باشيد. ساخت آينده : همه ما تلاش ميکنيم زندگي بهتري به فرزندانمان بدهيم تا خودمان. اين ويژگي در خون ماست. سرمايهگذاري راههاي مطمئنتري براي ايجاد فرصتهاي بيشتر در زندگي فرزندانتان به شما ميدهد. هميشه انتخاب يک سرمايهگذاري هوشمندانه کار سخت و پيچيدهاي است ولي انتخاب يک مشاور مناسب و يک نهاد مالي معتبر ميتواند ياريرسان ما باشد. برچسبهاآموزش, اقتصادي