برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

۶ نشانه‎ای که می‎گویند شریک عاطفی بدی هستید!

منبع
روزياتو
بروزرسانی
۶ نشانه‎ای که می‎گویند شریک عاطفی بدی هستید!
روزياتو/ زماني که در يک رابطه عاشقانه هستيم، ممکن است طوري درگير شرايط شويم که از بعضي رفتارهاي خودمان مثل رفتاري که با شريک عاطفي مان داريم، غافل شويم. اگر متوجه رفتارهاي خودمان نباشيم، ممکن است با بعضي حرف ها يا کارهايمان شريک عاطفي مان را از خود برانيم يا برنجانيم. براي مثال، اگر تمام وقت تان را با همسرتان مي گذرانيد، اين مسأله مي تواند نشانه ي اين باشد که شما انسان هم‎وابسته اي هستيد و به شريک عاطفي تان احساس خفقان مي دهيد، يا اگر دائماً سرتان در گوشي است، احتمالاً معني اش آن است که توجه لازم را به رابطه عاطفي خود نداريد. اولين قدم براي ايجاد هر گونه تغييري، آگاهي است. هر زمان که بتوانيم با خودمان صادق باشيم و نقص هايمان را بپذيريم، يک قدم به بهبود تماميت و سلامت عاطفي خود نزديک مي شويم. در ادامه به نشانه هايي مي پردازيم که مي گويند ممکن است آنقدرها که فکر مي کنيد شريک عاطفي خوبي نباشيد و مي خواهيم ببينيم اعمال و رفتار ما چه تأثيري روي رابطه عاطفي ما دارند. ۱- دائماً تمام حرف ها و کارهاي «اشتباه» شريک عاطفي تان را به او گوشزد مي کنيد در هر رابطه عاطفي اي، هر يک از طرفين رابطه دست کم يک عادت دارند که باعث عصبانيت يا ناراحتي طرف ديگر مي شود. گرچه اين طبيعي است که نتوانيم از همه چيز چشم پوشي کنيم، اما اگر متوجه شده ايد که همه ي حرف ها و کارهاي شريک عاطفي تان برايتان آزاردهنده است و احساس مي کنيد که بايد اين موضوع را با او درميان بگذاريد، احتمالاً به اين معني است که شما در حال خراب کردن رابطه عاطفي خود هستيد. احساس نياز به کنترل شخصيت، رفتارها و افکار شريک عاطفي خود، با مفهوم عشق در تضاد است. اين کار نوعي وسواس ذهني يک طرفه است براي اينکه دنباله روي شريک عاطفي مان از خودمان را تضمين کنيم تا احساس امنيت کنيم. اما اين شرايط تناسبي با عشق يا صميميت ندارد. اگر هم سعي مي کنيد انتقادات خود را در قالب شوخي بيان کنيد بايد بدانيد که اين کار هم نشان مي دهد شما آدم تلخي هستيد، نه کمک کننده. ۲- وقتي از دست شريک عاطفي تان ناراحت هستيد احساسات تان را بروز نمي دهيد درست است که انتقاد مداوم از شريک عاطفي خود درمورد هر مسأله ي جزئي و کم اهميتي مثل نحوه ي بريدن خيار مشکل ساز خواهد شد، اما سکوت کردن در مورد مسائل مهم هم کار اشتباهي است، مثل احساسي که نسبت به رفتارها يا صحبت هاي ناراحت کننده ي شريک عاطفي تان داريد. بروز ندادن احساسات احتمالاً به اين معني است که همان مشکل دوباره رخ خواهد داد، مسأله اي که باعث مي شود احساسات منفي سرکوب شده اي در شما شکل گيرد و رنجش شما را به دنبال داشته باشد. حتي اگر تصور مي کنيد شريک عاطفي تان شما را آنقدر خوب مي شناسد که متوجه شود چه احساسي داريد، اين وظيفه ي او نيست که نقش يک ذهن خوان را بازي کند. در يک رابطه عاطفي مستحکم، هر دو طرف رابطه در مورد بيان نيازهايشان با صداقت و جسارت عمل مي کنند. بار ديگري که احساس کرديد نسبت به مسأله اي در رابطه عاطفي تان احساس خوبي نداريد، به جاي آنکه صبر کنيد تا شريک عاطفي تان خودش متوجه شود، خودتان با صراحت درباره ي آن صحبت کنيد. ۳- هر زمان که شريک عاطفي تان پيش دوستانش مي رود شما هم کنار او حضور داريد اگر هميشه و همه جا کنار شريک عاطفي تان باشيد، شايد در ظاهر اينطور به نظر برسد که آنقدر همديگر را دوست داريد که طاقت دوري از هم را نداريد، اما حقيقت آن است اين حضور هميشگي و دائمي در کنار هم مي تواند نشان دهنده ي هم‎وابستگي شما باشد. هم‎وابستگي به وابستگي عاطفي يا رواني به شريک عاطفي خود گفته مي شود. گرچه هم‎وابستگي تا حدودي مفيد است چون باعث ايجاد اعتماد و يک پيوند صميمانه در رابطه عاطفي مي شود، اما انجام تقريباً هر کاري با يکدديگر مي تواند درنهايت باعث بروز مشکل در رابطه شود چون ممکن است شريک عاطفي تان را زده کنيد و عزت نفس خود را پايين بياوريد. ۴- هميشه مي خواهيد در هر جر و بحثي حرف آخر را خودتان بزنيد اگر متوجه شده ايد هر بار که جر و بحثي ميان شما و شريک عاطفي تان درمي گيرد، سعي مي کنيد «برنده» ي بحث باشيد يا کاري کنيد که همه چيز مطابق ميل خودتان پيش برود، مي تواند اين معني را داشته باشد که اساساً نگاه اشتباهي به رابطه عاطفي داريد. کساني که دائماً اين احساس را دارند که بايد حرف آخر را خودشان بزنند، به رابطه عاطفي خود به ديد فرصتي براي کسب پيروزي يا آزمايش خواستني بودن يا نبودن خود نگاه مي کنند. اگر چنين رفتاري داريد، رابطه عاطفي براي شما تنها يک راه ديگر است براي اينکه احساس قدرت کنيد. بار ديگري که در ميانه ي يک بحث متوجه شديد سعي داريد به شريک عاطفي تان غلبه کنيد، از خودتان بپرسيد که چرا اين کار را انجام مي دهيد و در عوض آن، سعي کنيد سازش و مدارا کنيد. ۵- وقت هايي که شريک عاطفي تان روز بدي داشته به او مي گوييد با آن کنار بيايد اگر مواقعي که شريک عاطفي تان روز بدي را از سر گذرانده، به او مي گوييد که خوشحالي کند و همه چيز را فراموش کند، احتمالاً در دراز مدت به رابطه عاطفي خود صدمه خواهيد زد. شايد قصد شما اين باشد که به او کمک کنيد تا با شرايط کنار بيايد و دوباره خوشحال باشد، اما بي ميلي به تسلي دادن شريک عاطفي خود در زماني که دچار مشکل شده، نشان مي دهد که شما واقعاً اهميتي به نيازهاي او نمي دهيد و مي خواهيد که او به سرعت به حالت طبيعي برگردد و آماده ي برطرف کردن نيازهاي شما شود. ما هيچ حقي نداريم که به شريک عاطفي خود بگوييم بايد چه احساسي داشته باشد. اين کار نشان دهنده ي تلاش براي کنترل مشکلات است و اينکه ما شريک عاطفي مان را براي راحتي خودمان درنظر گرفته ايم. ۶- دائماً سرتان در گوشي است حتي وقت هايي که پيش هم هستيد اين روزها کنار گذاشتن کامل گوشي هاي هوشمند به امري محال تبديل شده، اما وقت هايي هست که دوري از شبکه هاي اجتماعي ضروري است. يکي از اين وقت ها زماني است که در يک قرار عاشقانه با شريک عاطفي تان حضور داريد. چه در حال تماشاي فيلم در کنارهم باشيد و چه در رستوران در حال خوردن غذا، حضور فيزيکي در کنار هم براي حفظ استحکام يک رابطه کافي نيست. فارغ از اينکه چه مدت باهم بوده ايد، هرگز نبايد به حساب کاربري تان در شبکه هاي اجتماعي بيشتر از شريک عاطفي تان توجه نشان دهيد. اگر متوجه شده ايد که وقت هايي که پيش هم هستيد حضور فعالانه اي نداريد، يعني گرچه کنار هم حضور داريد اما هر کدام به تنهايي مشغول کارهاي خودتان هستيد، اين مسأله از گسستگي رابطه يا کمبود ارتباط حکايت دارد. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره