صوت/ سورهای که با خواندنش خیر دنیا و آخرت به شما میرسد
باشگاه خبرنگاران/ سوره «طور» پنجاه و دومين سوره قرآن است و در جزء بيست و هفتم آن قرار دارد. در آيه نخست اين سوره به «طور» سوگند ياد شده و به همين دليل اين سوره را طور ناميدهاند. گفته شده منظور از طور کوهي است که در آن به حضرت موسي (ع) وحي ميشد. سوره طور کافران را تهديد به عذاب ميکند و ويژگيهاي آن عذاب را بيان ميکند. همچنين بخشي از نعمت بهشتيان را شرح ميدهد و منکران نبوت پيامبر (ص) را توبيخ ميکند. در تفسير مجمع البيان از پيامبر (ص) روايت شده است که اگر کسي سوره طور را بخواند، بر خداوند واجب ميشود که او را از عذاب جهنم حفظ کند و در بهشت جاي دهد. همچنين روايت شده است پيامبر (ص) سوره طور را در نماز مغرب، قرائت ميکرد. در رواياتي ديگر از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) نقل شده است کسي که سوره طور را ميخواند، خداوند خير دنيا و آخرت را به او عطا ميکند. متن سوره طور همراه با ترجمه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ به نام خداي بخشاينده مهربان وَ الطُّورِ ﴿١﴾ سوگند به طور (۱) وَ کِتَابٍ مَّسْطُورٍ ﴿٢﴾ و کتابى نگاشته شده (۲) فِي رَقٍّ مَّنشُورٍ ﴿٣﴾ در طومارى گسترده (۳) وَ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ ﴿٤﴾ سوگند به آن خانه آباد خدا (۴) وَ السَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿٥﴾ سوگند به بام بلند آسمان (۵) وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿٦﴾ و آن درياى سرشار و افروخته (۶) إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ لَوَاقِعٌ ﴿٧﴾ که عذاب پروردگارت واقعشدنى است (۷) مَّا لَهُ مِن دَافِعٍ ﴿٨﴾ آن را هيچ بازدارندهاى نيست (۸) يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿٩﴾ روزى که آسمان سخت در تب و تاب افتد (۹) وَ تَسِيرُ الْجِبَالُ سَيْرًا ﴿١٠﴾ و کوهها جمله به حرکت درآيند (۱۰) فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِّلْمُکَذِّبِينَ ﴿١١﴾ پس واى بر تکذيبکنندگان در آن روز (۱۱) الَّذِينَ هُمْ فِي خَوْضٍ يَلْعَبُونَ ﴿١٢﴾ آنان که به ياوه سرگرمند (۱۲) يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَىٰ نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا ﴿١٣﴾ روزى که به سوى آتش جهنم کشيده مىشوند چه کشيدنى (۱۳) هَـٰذِهِ النَّارُ الَّتِي کُنتُم بِهَا تُکَذِّبُونَ ﴿١٤﴾ و به آنان گويند:اين همان آتشى است که دروغش مىپنداشتيد (۱۴) أَفَسِحْرٌ هَـٰذَا أَمْ أَنتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿١٥﴾ آيا اين افسون است؟ يا شما درست نمىبينيد؟ (۱۵) اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْکُمْ ۖ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٦﴾ به آن درآييد؛ خواه بشکيبيد يا نشکيبيد به حال شما يکسان است تنها به آنچه مىکرديد مجازات مىيابيد (۱۶) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ ﴿١٧﴾ پرهيزگاران در باغهايى و در ناز و نعمتند (۱۷) فَاکِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿١٨﴾ به آنچه پروردگارشان به آنان داده دلشادند و پروردگارشان آنها را از عذاب دوزخ مصون داشته است (۱۸) کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿١٩﴾ به آنان گويند:به پاداش آنچه به جاى مىآورديد بخوريد و بنوشيد؛ گواراتان باد (۱۹) مُتَّکِئِينَ عَلَىٰ سُرُرٍ مَّصْفُوفَةٍ ۖ وَ زَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ ﴿٢٠﴾ بر تختهايى رديف هم تکيه زدهاند و حوران درشتچشم را همسر آنان گرداندهايم (۲۰) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُم بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُم مِّنْ عَمَلِهِم مِّن شَيْءٍ ۚ کُلُّ امْرِئٍ بِمَا کَسَبَ رَهِينٌ ﴿٢١﴾ و کسانى که گرويده و فرزندانشان آنها را در ايمان پيروى کردهاند فرزندانشان را به آنان ملحق خواهيم کرد و چيزى از کار هاشان را نمىکاهيم هر کسى در گرو دستاورد خويش است (۲۱) وَ أَمْدَدْنَاهُم بِفَاکِهَةٍ وَلَحْمٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ﴿٢٢﴾ با هر نوع ميوه و گوشتى که دلخواه آنهاست آنان را مدد و تقويت مىکنيم (۲۲) يَتَنَازَعُونَ فِيهَا کَأْسًا لَّا لَغْوٌ فِيهَا وَ لَا تَأْثِيمٌ ﴿٢٣﴾ در آنجا جامى از دست هم مىربايند و بر سرش همچشمى مىکنند که در آن نه ياوه گويى است و نه گناه (۲۳) وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَّهُمْ کَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَّکْنُونٌ ﴿٢٤﴾ و براى خدمت آنان پسرانى است که بر گردشان همىگردند انگارى آنها مرواريدىاند که در صدف نهفته است (۲۴) وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿٢٥﴾ و برخىشان رو به برخى کنند و از هم پرسند (۲۵) قَالُوا إِنَّا کُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ﴿٢٦﴾ گويند: ما پيشتر در ميان خانواده خود بيمناک بوديم (۲۶) فَمَنَّ اللَّـهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿٢٧﴾ پس خدا بر ما منت نهاد و ما را از عذاب گرم مرگبار حفظ کرد (۲۷) إِنَّا کُنَّا مِن قَبْلُ نَدْعُوهُ ۖ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ﴿٢٨﴾ ما از ديرباز او را مىخوانديم که او همان نيکوکار مهربان است(۲۸) فَذَکِّرْ فَمَا أَنتَ بِنِعْمَتِ رَبِّکَ بِکَاهِنٍ وَ لَا مَجْنُونٍ ﴿٢٩﴾ پس اندرز ده که تو به لطف پروردگارت نه کاهنى و نه ديوانه (۲۹) أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَّتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿٣٠﴾ يا مىگويند:شاعرى است که انتظار مرگش را مىبريم و چشم به راه بد زمانه بر اوييم (۳۰) قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَکُم مِّنَ الْمُتَرَبِّصِينَ ﴿٣١﴾ بگو: منتظر باشيد که من نيزبا شما از منتظرانم(۳۱) أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُم بِهَـٰذَا ۚ أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿٣٢﴾ آيا پندارهايشان آنان را به اين موضعگيرى وا مىدارد يا نه آنها مردمى سرکشند؟ (۳۲) أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ ۚ بَل لَّا يُؤْمِنُونَ ﴿٣٣﴾ يا مىگويند: آن را بربافته نه بلکه باور ندارند (۳۳) فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِّثْلِهِ إِن کَانُوا صَادِقِينَ ﴿٣٤﴾ پس اگر راست مىگويند، سخنى مثل آن بياورند (۳۴) أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿٣٥﴾ آيا از هيچ خلق شدهاند؟ يا آنکه خودشان خالق خود هستند؟ (۳۵) أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۚ بَل لَّا يُوقِنُونَ ﴿٣٦﴾ آيا آسمانها و زمين را آنان خلق کردهاند؟ نه بلکه يقين ندارند (۳۶) أَمْ عِندَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّکَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿٣٧﴾ آيا ذخاير پروردگار تو پيش آنهاست؟ يا ايشان تسلط تام دارند؟ (۳۷) أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ ۖ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ ﴿٣٨﴾ آيا نردبانى دارند که بر آن بر شوند و بشنوند؟ پس بايد شنونده آنان برهانى آشکار بياورد (۳۸) أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَکُمُ الْبَنُونَ ﴿٣٩﴾ آيا خدا را دختران است و شما را پسران؟ (۳۹) أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُم مِّن مَّغْرَمٍ مُّثْقَلُونَ ﴿٤٠﴾ آيا از آنها مزدى مطالبه مىکنى و آنان از تعهد اداى تاوان گرانبارند؟ (۴۰) أَمْ عِندَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَکْتُبُونَ ﴿٤١﴾ آيا علم غيب پيش آنهاست و آنها مىنويسند؟ (۴۱) أَمْ يُرِيدُونَ کَيْدًا ۖ فَالَّذِينَ کَفَرُوا هُمُ الْمَکِيدُونَ ﴿٤٢﴾ يا مىخواهند نيرنگى بزنند؟ ولى آنان که کافر شدهاند خود دچار نيرنگ شدهاند (۴۲) أَمْ لَهُمْ إِلَـٰهٌ غَيْرُ اللَّـهِ ۚ سُبْحَانَ اللَّـهِ عَمَّا يُشْرِکُونَ ﴿٤٣﴾ آيا ايشان را جز خدا معبودى است؟ منزه است خدا از آنچه با او شريک مىگردانند (۴۳) وَ إِن يَرَوْا کِسْفًا مِّنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَّرْکُومٌ ﴿٤٤﴾ و اگر پارهسنگى را در حال سقوط از آسمان ببينند مىگويند: ابرى متراکم است(۴۴) فَذَرْهُمْ حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ﴿٤٥﴾ پس بگذارشان تا به آن روزى که در آن بيهوش مىافتند برسند (۴۵) يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ کَيْدُهُمْ شَيْئًا وَ لَا هُمْ يُنصَرُونَ ﴿٤٦﴾ روزى که نيرنگشان به هيچوجه به کارشان نيايد و حمايت نيابند (۴۶) وَ إِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَٰلِکَ وَلَـٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿٤٧﴾ و در حقيقت غير از اين مجازات عذابى ديگر براى کسانى که ظلم کردهاند خواهد بود ولى بيشترشان نمىدانند که آن عذاب چيست (۴۷) وَ اصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْيُنِنَا ۖ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِينَ تَقُومُ ﴿٤٨﴾ و در برابر دستور پروردگارت شکيبايى پيشه کن که تو خود در حمايت مايى و هنگامى که از خواب بر مىخيزى به نيايش پروردگارت تسبيح گوى (۴۸) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ إِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿٤٩﴾ و نيز پارهاى از شب و در فروشدن ستارگان تسبيحگوى او باش (۴۹)