طولانیترین آیه قرآن درباره چه موضوعی است؟
انوار طاها/ آيه ۲۸۲ سوره بقره طولانيترين آيه قرآن است و موضوع آن درباره قراردادها و تنظيم اسناد تجاري است. دو نکته از آيه شريفه، قابل استنتاج است: ۱. احکام دقيقي که در اين آيه در مورد تنظيم سند، براي معاملات ذکر شده است - آن هم با ذکر جزئيات در تمام مراحل - بيانگر توجه عميقي است که قرآن نسبت به امور اقتصادي مسلمين و نظم کار آنها دارد. مخصوصا با توجه به اينکه اين کتاب آسماني در جامعه جاهلي و عقب ماندهاي نازل شد که حتي سواد خواندن و نوشتن در آن بسيار کم بود و اين خود دليلي است بر عظمت قرآن از يک سو و اهميت نظام اقتصادي مسلمين از سوي ديگر. علي بن ابراهيم در تفسير خود مينويسد: در خبر آمده است که در سوره بقره پانصد حکم اسلامي است و در اين آيه پانزده حکم به خصوص وارد شده است. در حالکيه محققين تفسير نمونه، نوزده حکم استخراج نموده اند که با احتساب احکام ضمني، عدد بيش از اين خواهد بود. ۲. جملههاي «واتقوا الله» و «يعلمکم الله» گر چه به صورت جملههاي مستقل عطف بر يکديگر آمده است ولي قرار گرفتن آنها در کنار يکديگر نشانهاي از پيوند ميان آن دو است و مفهوم آن اين است که تقوا و پرهيزکاري و خداپرستي تاثير عميقي در آگاهي و روشن بيني و فزوني علم دارد. آري، هنگامي که قلب انسان به وسيله تقوا صيقل يابد، همچون آيينه حقائق را روشن ميسازد. اين معني کاملا جنبه منطقي دارد زيرا صفات زشت و اعمال ناپاک، حجابهايي بر فکر انسان مياندازد و به او اجازه نميدهد چهره حقيقت را آن چنان که هست ببيند. هنگامي که به وسيله تقوا حجابها کنار رفت، چهره حق آشکار ميشود. تفسير نمونه، ج ۲، ص ۳۹۰ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاکْتُبُوهُ ۚ وَلْيَکْتُبْ بَيْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ ۚ وَلَا يَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ يَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ ۚ فَلْيَکْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا ۚ فَإِنْ کَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ ۚ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِکُمْ ۖ فَإِنْ لَمْ يَکُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ ۚ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا ۚ وَلَا تَسْأَمُوا أَنْ تَکْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ کَبِيرًا إِلَىٰ أَجَلِهِ ۚ ذَٰلِکُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰ أَلَّا تَرْتَابُوا ۖ إِلَّا أَنْ تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَکُمْ فَلَيْسَ عَلَيْکُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَکْتُبُوهَا ۗ وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ ۚ وَلَا يُضَارَّ کَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ ۚ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ ۗ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۖ وَيُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ».اي کساني که ايمان آوردهايد! هنگامي که بدهي مدّتداري (به خاطر وام يا داد و ستد) به يکديگر پيدا کنيد، آن را بنويسيد! و بايد نويسندهاي از روي عدالت، (سند را) در ميان شما بنويسد! و کسي که قدرت بر نويسندگي دارد، نبايد از نوشتن -همان طور که خدا به او تعليم داده- خودداري کند! پس بايد بنويسد، و آن کس که حق بر عهده اوست، بايد املا کند، و از خدا که پروردگار اوست بپرهيزد، و چيزي را فروگذار ننمايد! و اگر کسي که حق بر ذمه اوست، سفيه (يا از نظر عقل) ضعيف (و مجنون) است، يا (به خاطر لال بودن) توانايي بر املاکردن ندارد، بايد وليّ او (به جاي او) با رعايت عدالت، املا کند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر اين حقّ) شاهد بگيريد! و اگر دو مرد نبودند، يک مرد و دو زن، از کساني که مورد رضايت و اطمينان شما هستند، انتخاب کنيد! (و اين دو زن، بايد با هم شاهد قرار گيرند) تا اگر يکي انحرافي يافت، ديگري به او يادآوري کند؛ و شهود نبايد به هنگامي که آنها را (براي شهادت) دعوت ميکنند، خودداري نمايند! و از نوشتن (بدهيِ خود) چه کوچک باشد يا بزرگ، ملول نشويد (هر چه باشد بنويسيد)! اين، در نزد خدا به عدالت نزديکتر، و براي شهادت مستقيم تر، و براي جلوگيري از ترديد و شک (و نزاع و گفتگو) بهتر ميباشد؛ مگر اينکه داد و ستد نقدي باشد که بين خود، دست به دست ميکنيد. در اين صورت، گناهي بر شما نيست که آن را ننويسيد. ولي هنگامي که خريد و فروش (نقدي) ميکنيد، شاهد بگيريد! و نبايد به نويسنده و شاهد، (به خاطر حقگويي) زياني برسد (و تحت فشار قرار گيرند)! و اگر چنين کنيد، از فرمان پروردگار خارج شدهايد. از خدا بپرهيزيد! و خداوند به شما تعليم ميدهد؛ خداوند به همه چيز داناست.