چرا افراد حسادت می کنند؟
برترين ها/ بدون شک، کمي حسادت در يک رابطه عاشقانه امري طبيعي است. مطمئنا هر يک از ما در برههاي از رابطه عاطفي اين احساس ناخوشايند را تجربه کردهايم. ما به اين علت در چنين لحظاتي احساس حسادت ميکنيم که ارتباط ما با شخص دلخواهمان مورد تهديد قرار گرفته و ميترسيم که نکند معشوق ما فرد ديگري را جايگزين ما کند.اگر چه اغلب افراد احساس حسادت را در برخي مواقع و به شکلي خفيف تجربه ميکنند، اما براي برخي ديگر اين موضوع ميتواند به مثابه يک آسيبشناختي باشد. براي افراد بسيار حسود، حسادت تقريبا هميشه باعث اتمام رابطه ميشود. حسودي از ديدگاه روانشناسي تکاملي روانشناسان تکاملي سالها وقت صرف تحقيق در مورد حسادت کردهاند و چنين ادعا ميکنند که حسادت ممکن است براي زنان و مردان مزيت سازگاري داشته باشد. نتيجهگيري خاصي که يکي از روانشناسان تکاملي در اين مورد کرده آن است که مجموعه مشخصي از مدارهاي مغزي به واکنش حسادت اختصاص داده شده است. به گفته او مردان نسبت به خيانت جنسي حسادت بيشتري دارند در حالي که زنان نسبت به خيانت عاطفي حسادت زيادتري دارند. (در همين راستا مطالعه مقاله «روانشناسي تکاملي پاسخ ميدهد: چرا مردها خيانت ميکنند؟» را از دست ندهيد.) من از تلاشهاي محققان براي کشف تفاوتهاي جنسيتي در مورد حسادت قدرداني ميکنم، زيرا تفاوتهاي جنسيتي در موارد زيادي نقش بازي ميکنند. اما در حوزه تخصصي من يعني روانشناسي باليني زن و مرد که اغلب مرتبط با مشکلات رابطه است، به شخصه شکلهاي مختلفي از حسادتهاي مخرب را در بين زنان و مردان مشاهده کردهام. ادامه مقاله را مطالعه کنيد و ببينيد که آيا با فردي که چنين رفتارهايي داشته برخورد کردهايد؟ ناامني بي ترديد احساس عدم امنيت شايعترين علت حسادت است. اغلب افراد در مکالمات خود از اصطلاح «عقده حقارت» استفاده ميکنند که اگر چه يک واژه روانشناسي باليني محسوب نميشود، اما اشاره به عزتنفس پايين يا ضعف نفس دارد. مثلا مرد حسودي که در روابط عاشقانه خود احساس ناامني ميکند، در مورد اين که آيا توانايي حفظ جذابيت براي همسرش در بلندمدت را دارد و آيا در نظر او به اندازه کافي خوب و باارزش است يا نه، احساس اطمينان ندارد. توجه به اين نکته ضروري است که ناامني معمولا در زنان و مردان امري مطلق نيست. بهعبارتديگر، يک زن ممکن است وکيلي باهوش، قدرتمند و بسيار موفق باشد، اما منشا آسيبشناختي رواني مربوط به حسودياش در روابط عاشقانه او ظاهر شود؛ بنابراين آيا در حالت کلي او زني با احساس ناامني است؟ خير، اما او اين توانايي را دارد که در روابط عاشقانه خود به شدت حسادت کند. وسواس فکري يک از مراجعين زن من به نام ماريانا که در اواخر دهه ۲۰ زندگياش بود، در مراجعه به مطب من چنين اظهار کرد که تقريبا در تمام روابطش احساس حسادت ميکرده است. از نظر باليني او چندين علائم جدي اختلال وسواس و اجبار را داشت. مغز ماريانا با توليد مداوم اضطراب و نگرانيهاي جديد تمايل داشت تا دائما اضافهکاري کند. ازآنجاييکه چنين رفتاري در حقيقت سبکفکري او محسوب ميشد، تمايل او به بررسي وسواس گونه مسائل ناگزير به موضوعات مرتبط با رابطه هم کشيده ميشد. براي افراد وسواسي، دشوارترين مسئله عبارت است از مديريت عدم قطعيت يا ناشناخته. اگر چه اکثريت مردم توانايي مواجهه با مقداري عدم قطعيت را دارا هستند، اما وقتي دوست ماريانا دير به خانه ميآيد، او نميتواند ناشناختهها را تحمل کند (چرا دير کرده، مشغول چه کاري بوده است). هنگامي که نسبت به دوستش مشکوک ميشود، ذهن او با پر کردن جاهاي خالي، دست به ايجاد پاسخهايي ميزند که بسياري از آنها منفي هستند. خيلي اوقات او با وجود احتمال ضعيف خيانت دوستپسرش، به يک نتيجهگيري قطعي مبني بر خيانت ميرسد و در ادامه احساس اضطراب و حسادت شديد ميکند. اگر او چنين سبکشناختي وسواس گونهاي نداشت، احساس حسادت بسيار کمتر ميکرد. شخصيت پارانوئيد بسياري از مراجعين مرد و زني که من با آنها کار کردم احساس حسادت ميکنند، اما منشا حسادت آنها در واقع ناشي از رويکرد کلي پارانوئيدي است که در مورد بسياري از مسائل زندگي خود دارند. اگر چه بدترين شکل از طيف اختلال پارانويا، منتهي به اسکيزوفرني- پارانوئيد ميشود، اما اکثريت قريب به اتفاق افراد پارانوئيد در وسط اين طيف اختلال قرار ميگيرند. اغلب زنان و مردان تا حدي داراي پارانوئيد هستند، اما پارانويايشان آنقدر شديد نيست که بتوان آنها را به عنوان يک بيمار پارانوئيد تمامعيار به حساب آورد. زنان و مردان مبتلا به پارانوياي خفيف يا معتدل در زمينه اعتماد به ديگران مشکل داشته و اغلب نسبت به انگيزههاي ديگران بدبين هستند. داشتن چنين اختلال شخصيتي سبب ميشود که فرد خود را قرباني آزار و اذيت ديگران متصور شده و اغلب چنين احساس کند که ديگران در صدد ضربه زدن به او هستند. اين افراد در اغلب مواقع حس ميکنند که ديگران به صورت تعمدي سعي بر خراب کردن و ضربه زدن به اهداف زندگي شخصي و شغليشان هستند. آنها اغلب چنين حس ميکنند که ديگران نااميدشان کرده، طردشان نموده يا از موضع بالا به آنها نگاه ميکنند، حتي وقتي شواهد کاملا برعکس اين موارد را نشان بدهد. نهايتا فردي که داراي سبک شخصيت پارانوئيد است، فردي منتقد است که به جاي نگاه به درون و پذيرش مسئوليت نقصها و اشتباهات خود، ديگران را مقصر ميداند. در اکثريت قريب به اتفاق موارد، چنين افرادي حسادت ميکنند و اعتقادي محکم بر اين دارند که شريک زندگيشان به آنها خيانت ميکند و درعينحال هيچ مدرک و شاهدي نيز نميتوانند آنها را به چيزي غير از آنچه باورش دارند، مجاب کند. حسود کيست؟ اگر از يک فرد حسود بپرسيد که آيا دليل قانعکنندهاي براي رفتار حسادت آميز خود دارد يا نه، احتمالا چندين مثال واقعي در توجيه حسادتش براي شما بيان خواهد کرد. مثالهايي از اين دست که واقعا همسر يا فردي در رابطه قبلي به او خيانت کرده است. در چنين حالتي اين سؤال مطرح ميشود: آيا الگوي خاصي براي حسادت او وجود دارد يا آن ماجرا تنها يک اتفاق موردي بوده است؟ شخصي که در روابط قبلي خود نيز فردي حسود بوده و در اغلب موارد دليل قانعکنندهاي براي احساس حسادت خود نداشته باشد، به احتمال بسيار زياد ميتوان گفت که يک فرد حسود است. اگر با کسي در ارتباط هستيد که رفتارش در شما به شدت احساس حسادت را برميانگيزد، بايد از خود اين سوال را بپرسيد که آيا در گذشته و در ارتباط با پارتنرهاي قبلي خود نيز احساس حسادت داشتهايد يا چنين احساسي صرفا برآمده از روابط کنوني شماست؟ اگر سابقه حسادت نداريد، احتمالا احساس حسادتي که در روابط فعلي تجربه ميکنيد بدون مشکل است. در حقيقت اين احساس ممکن است نشانهاي غريزي مبني برا اين باشد که شما با فردي در ارتباط هستيد که توانايي اعتماد کردن به او را نداريد. در اين شرايط، شما تبديل به فردي حسود نشدهايد. شما صرفا نگران و بياعتماد هستيد. درصورتيکه سابقه حسودي نداشته باشيد و همسرتان به شما برچسب حسود بودن بزند، نبايد اين نوع برچسب زدن به احساساتتان را بپذيريد. در چنين حالتي، شما حسود نيستيد و نگراني شما قابل دفاع است. امکان بازسازي روابط دفعه بعدي که همسرتان رفتار حسادت گونهاي را از خود نشان دهد، آن رفتار را از اين ديد بررسي کنيد که آيا حسودي او موضوعي جديد است يا نشانگر الگويي ديرينه؟ اگر با فردي در ارتباط هستيد که سابقه حسادت دارد، در نظر داشته باشيد که چنين رفتارهايي ريشه در ناامني، وسواس يا شخصيت پارانوئيد دارد که به اين راحتي از بين نميرود. مواجهه با چنين مشکلات عميق بنيادين بسيار زمانبر بوده و اغلب نيازمند روانکاويهاي اساسي است. اگر همسرتان مشتاق و علاقهمند به درمان مشکلاتش باشد، حفظ رابطه ميتواند باارزش باشد. در غير اين صورت بهتر است در مورد آينده خود با شفافيت کامل گفتگو کنيد. بدون وجود مرزهاي مشخص، هم مردان و هم زنان ميتوانند تا حدي حسادت کنند که سلامت روان شما را به خطر بيندازند.