طنز/ نماینده مردم در میتینگ انتخاباتی
راه راه/ – من… وارد صحنه شدهام تا براي همه مردم اينجا… شغل ايجاد کنم. طرحهاي اقتصادي من اگر توسط بيگانگان دزديده نشود تحولي عظيم در کشور ايجاد ميکند. آقا! دوازده سال پيش که براي دوره اول هم همينو ميگفتين! – فرق ميکنه آقاجان. اون روز با اين روز فرق ميکنه. ما الان در گام دوم انقلاب هستيم و بايد تلاش بيشتري بکنيم. قرار بود نامه من رو بزنين سر کارخونه داداشتون چي شد؟ – ما براي همه اشتغال ايجاد ميکنيم… راسياتش نامه شما پشت پرينتر گير کرد. از اون وقت به بعد نامههاي خودمون رو هم با دست مينويسيم. اين کمربندي شهرستان چي شد؟ زمينهايي که آزاد کردين رو شهرداري داره توش سيتيسنتر ميزنه. – بنده به پسرم که مهندس پروژه است ميگم که از بهترين مصالح توش استفاده کنه. کمربندي رو از اون ور ميزنيم. آقا! نمک غذا کمه. – نمکدون بدين به آقا. من اينجا هستم تا به شما خدمت کنم. پس لطف کنين اون دوغ رو هم بدين. – صد البته. نوشابه نرسيد؟ نه آقا! نرسيده. – داشتم ميگفتم. ما توي کشورمون معادن و منابع زيادي داريم که ازشون استفاده نميکنيم. بله دوستان! من شاهدم. خودم يکيشو استفاده کردم با کمک دکتر. – شاهد از غيب رسيد. آقا دخترتون از کانادا برگشتن. – من برم يه صله ارحامي بکنم و بيام. شما ميل بفرمائيد. محمد حسين صادقي